شرایط محیطی و زیستی بشر طی سالیان متمادی سبب ایجاد تغییراتی در رفتار و ادراک انسانها، همانند تغییرات جسمیشان، در راستای سازگاری بیشتر آنها با محیط پیرامونشان گشته است. این سازگاریهای رفتاری و ادراکی که حاصل رسوب تجارب انسانهای گذشته بوده مانند الگوهای از پیش تعین شده بر ادراک و رفتار ما تأثیرگذارند، الگوهایی که از طریق عمل وراثت به نسلهای آینده منتقلشده و در صورت اشتراک بین همه انسانها کهنالگو خوانده میشوند. درواقع ضمیر ناخودآگاه جمعی بهعنوان بخشی از ذهن، محل ذخیره و انباشته شدن تجارب و خاطرات نسلهای گذشته بشر میباشد که حاوی این صفات سازگار یافته روح و روان است. آنچه تاکنون در پژوهشهای روانشناسی به آن پرداختهشده، الگوهای مشترک میان همه انسانها است؛ اما ازآنجاکه ایجاد این سازگاریها بسته به شرایط زیستی بشر بوده و این شرایط برای جوامع مختلف بهشدت متفاوت است، لذا آیا نمیتوان از الگوهایی که مختص به جوامع مختلف بشری هستند نیز گفته شود؟ جهت بررسی این سؤال در پژوهش حاضر از روش قیاسی و مطالعات کتابخانهای بهره گرفتهشده است. یافتههای ما فرضیه پژوهش را مبنی بر وجود الگوهای مختص به جوامع مختلف در کنار الگوهای جمعی موجود در ضمیر ناخودآگاه بشر است را تائید میکند؛ یعنی الگوهایی در ضمیر ناخودآگاه جمعی ذهن افراد هر نژاد وجود دارند که خاص همان نژاد بوده و عام همه انسانها نیستند. لذا توصیه میگردد در بهرهگیری از ضمیر ناخودآگاه به این الگوها بهعنوان ذخایر تجارب بشر در یک محیط خاص نیز بهره گرفته شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |