مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای حسامی
مرجان مرتضوی، دکتر زهرا پاکزاد، دکتر منصور حسامی کرمانی،
سال ۹، شماره ۱۱ - ( بهمن ۹۹/ شماره پیاپی ۵۶ ۱۳۹۹ )
چکیده
افرادی که فاقد آموزش های رسمی هنر هستند به گونه ای خودانگیخته دست به آفرینش زده و آثاری خلق می کنند که با وجود منحصر به فرد بودنشان شباهت های زیادی به یکدیگر دارند. این شباهت ها را بیش از همه می توان در نقاشی های کودکان و خودآموختگان مشاهده کرد که می توانند نشان دهنده ی ریشه های روانشناختی مشترک آفرینندگان آن ها باشند. پرسش این جاست که «نقاشی کودکان و خودآموختگان از چه جنبه هایی و تا چه اندازه به یکدیگر شباهت دارند؟» و «علت بروز این شباهت ها را چگونه می توان تبیین نمود؟» هدف این پژوهش تبیین دلایل بروز این شباهت های ساختاری با رویکردی روانشناختی است که پس از بررسی و تحلیل آثار هر گروه مشخص می شود که دو عامل اصلی، یعنی عدم آموزش های رسمی و پرداخت ذهنی به موضوع، باعث شباهت آن ها شده وخود دلیلی است بر این امر که مراحل رشد انسان خطی نبوده، بلکه دایره وار است و آغاز نقاشی در دوران سالخوردگی را می توان نمودی از نئوتنی دانست که شور و شوق دوران کودکی و حس کنجکاوانه ی آن دوران دوباره در فرد زنده می شود. پژوهش پیش رو از جمله پژوهش های کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه های و میدانی انجام شده است.
دکتر افسانه مرادی، سمیره کریمی، الهام حسامی،
سال ۱۱، شماره ۳ - ( خرداد ۱۴۰۱/ شماره پیاپی ۷۲ ۱۴۰۱ )
چکیده
در زمان همهگیری کووید-۱۹، سلامت روانی پرستاران و کارکنان بخشهای مرتبط با بیماران بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای تنظیم شناختیهیجان در رابطه آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری مسری و تجربه علائم استرس پس از سانحه در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-۱۹ است. پژوهش حاضر جزء پژوهشهای بنیادین و از لحاظ روش توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-۱۹ شاغل در بیمارستانهای شهر تهران در ماههای خرداد و تیر سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آنها بهصورت در دسترس ۶۷۷ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال استرس پس از سانحه میسیسیپی (MCCP: کین و همکاران، ۱۹۸۸)، پرسشنامه آسیبپذیری ادراکشده نسبت به بیماری مسری (PVDQ: دانکن و همکاران، ۲۰۰۹) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ: گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۲) بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری بهوسیله نرمافزارهای Amos نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۲ انجام شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مدل از برازش مطلوبی برخوردار میباشد، آسیبپذیری ادراکشده بر تجربه علائم PTSD اثر معناداری ندارد، ولی تنظیم شناختی هیجان مثبت بر PTSD اثر معنادار منفی و تنظیم شناختی هیجان منفی بر PTSD اثر معنادار مثبت دارد (۰۰۱/۰>ρ). علاوهبر این، نقش واسطهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه آسیبپذیری ادراکشده و PTSD معنادار بود (۰۰۱/۰>ρ). میتوان نتیجه گرفت که آسیبپذیری ادراکشده بهواسطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان میتواند زمینه تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه باشد.