مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای خدابنده
یوسف خدابنده لو،
سال ۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۳ ۱۳۹۳ )
چکیده
در سالهای اخیر مطالعات شادکامی به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است و با وقوع تحولات گسترده در رشتهی روانشناسی مثبتنگر، پاسخ به این سؤال که چگونه شادتر زندگی کنیم، علاقهمندی علمی فراوانی را به وجود آورده است. پژوهشگران بر این باورند که عواملی چون وراثت، محیط و انجام فعالیتهای ارادی نقشی تعیینکننده در سطوح شادکامی افراد بازی میکنند. افزایش نقطهی ثابت شادکامی فرد (وراثت) و تغییر محیط زندگی شخص روشهای مفیدی برای افزایش پایدار در شادکامی افراد نمیباشند. بنابراین، انجام فعالیتهای ارادی مثبت یکی از بهترین و محتملترین روشها برای افزایش شادکامی می باشد. روش مرور خویشتن که به طور مبنایی یک روش بازسازی شناختی است، یک فعالیت ارادی شناختی مثبت نیز میباشد. در این روش فرد باید به صورت ارادی ویژگیهای مثبت خود را مرور کند و ویژگیهای منفی خود را با عبارت “در عوض” ادامه دهد. این فعالیت شناختی ارادی و مثبت به مرور زمان موجب کاهش افکار و عواطف منفی (کاهش سرمایه-گذاری روانی بر روی ویژگیهای منفی) و افزایش افکار و عواطف مثبت میشود. بنابراین، با استفاده از روش مرور خویشتن میتوان تداعی ذهنی در بیان ویژگیهای مثبت خود را تقویت نموده و در نتیجه سطح شادکامی افراد را افزایش داد. نتایج این نوشتار میتواند کاربرد آموزشی و بالینی داشته باشد.
آقای یوسف خدابنده لو، خانم فاطمه غلامعلی نژاد، آقای نظام الدین رستم کلایی، دکتر رضا رستمی،
سال ۴، شماره ۳ - ( شماره پیاپی ۱۲، پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده
) ابزاری روا و پایا برای ارزیابی تواناییهای شناختی و پیشرفت تحصیلی در کودکان و بزرگسالان میباشد. این آزمونها بر اساس نظریه کتل- هورن- کارول (CHC شامل دو مجموعهی متمایز میباشد که به طور همزمان هنجار شدهاند: آزمونهای تواناییهای شناختی وودکاک- جانسون (WJ III COG). آزمونهای WJ III ACH استفادهی گسترده از آزمونهای WJ III به عنوان مبنایی برای شناسایی حوزههای تحصیلی، آگاهی از فرآیندهای شناختی درگیر در مهارتهای تحصیلی، یادگیری کاربردهای آن و راهنمایی برای گسترش آزمونهای پیشرفت تحصیلی میباشد. نتایج این گزارش میتواند کاربرد آموزشی و پژوهشی داشته باشد.
مریم اسدی، مهرداد خدابنده، محمد علی امینی،
سال ۷، شماره ۲ - ( بهار۱۳۹۷/ شماره پیاپی ۲۳/ ۱۳۹۷ )
چکیده
هوش اجتماعی عامل مهم موفقیت شغلی و اجتماعی است که طرحواره های ناسازگار اولیه فلج کننده آن است. این پژوهش به هدف بررسی پیش بین های کاهنده هوش اجتماعی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه صورت گرفت. مواد و روشها: این پژوهش توصیفی-همبستگی است. از میان تمام ورودی های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (ایران سابق) به شیوه تصادفی خوشه ای ورودی سال ۸۸ انتخاب شد. از این ۹۴ نفر ۷۹ نفر (۴۷ دختر و ۳۲ پسر) در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش مقیاس هوش اجتماعی ترومسو و طرحواره های یانگ- فرم کوتاه (YSQ) بود. داده ها با آزمون آماری همبسنگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و آزمون تی مستقل بررسی شدند. یافته ها: بین هوش اجتماعی و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی معناداری وجود دارد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از مدل رگرسیون، مشاهده شد که طرحواره های بی اعتمادی/بد رفتاری، ایثار، خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی، وابستگی/بی کفایتی، استحقاق، بازداری هیجانی با تخصیص پنجاه و پنج درصد واریانس هوش اجتماعی (مجذور آر تنظیم شده = ۰,۵۵، P<۰,۰۰۰۵، F۲,۷۶=۱۶,۹۷) به صورت منفی و معناداری متغیرهای پیش بینی کننده ی هوش اجتماعی اجتماعی هستند. بحث و نتیجه گیری: هر چقدر شدت طرحواره های ناسازگار اولیه بیشتر باشد، تاثیر مخرب تری بر تعاملات و مهارتهای اجتماعی هوش اجتماعی خواهد گذارد.
سعید خدابنده لو، دکتر اسحق رحیمیان بوگر،
سال ۷، شماره ۴ - ( تابستان۱۳۹۷، تیرماه، شماره۴، شماره پیاپی۲۵ ۱۳۹۷ )
چکیده
خودشیفتگی آسیب شناختی سبکی از شخصیت است که که با احساس اهمیت و شایستگی افراطی، نگرش و رفتار خودخواهانه، فقدان همدلی، نیاز به تحسین و عزت نفس شکننده مشخص می گردد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی تحول پدیده خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی پرداخته و مدل تبیینی روانپویشی را در سبب شناسی و رشد خودشیفتگی مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش سعی کرده است با روش مروری، به این سوال پژوهشی پاسخ دهد که، خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی چگونه ایجاد و تحول می یابد و علل بنیادین در سبب شناسی خودشیفتگی چیست؟
در نظریه های روانپویشی، خود شیفتگی مرحلهای از رشد طبیعی است که در مراحل بعدی رشد به عشق خارجی (دیگری) تحول می یابد و کودک می تواند به دیگران عشق بورزد. ولی در حالت خودشیفتگی بیمارگونه، کودک برای بدست آوردن محبت و عشق مطمئن به درون برمیگردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند. خودشیفتگی در رویکرد روانپویشی، به عنوان خودخواهی ناشی از عدم تمییز خود از دیگری شناخته می شود. رویکرد روانپویشی جامعیترین توصیف و پوشش نظری را در مفهوم سازی، سبب شناسی و تحول خودشیفتگی با توجه به ابعاد و انواع خودشیفتگی ارائه می دهد. به طورکلی سبب شناسی سازه خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی، بر مفاهیم عزت نفس شکننده، خودپنداره بزرگ منش، نقص در سبک های فرزند پروری و عدم پاسخدهی مطلوب والدین به نیازهای رشدی کودک در سنین اولیه رشد، بازگشت محبت به درون و جبران احساس حقارت اساسی تاکید دارد. عزت نفس ناپایدار و شکننده عاملی مهم در بوجود آمدن خودشیفتگی است. از دیدگاه روانپویشی، فرد خودشیفته ممکن است با حالت دفاعی، پوششی از خودبینی و عزت نفس بالا ولی به صورت توخالی و شکننده را در خود رشد بدهد تا احساسات زیر بنایی را به صورت پنهان نگه دارند. همچنین خودشیفتگی می تواند با سطوح بالا یا پایین عزت نفس ارتباط داشته باشد. خود دوستداری فرد خودشیفته ناپخته و هیجانی است و باعث رشد خودانگاره بزرگ منش می گردد. چنین مفهوم سازی جامعی که مبتنی بر سبب شناسی پدیده خودشیفتگی است، در صورت بهره مندی از پشتوانه تجربی می تواند فرمولبندی مناسب درمانی را برای مداخله در کاهش مشکلات بیماران خودشیفته به دنبال داشته باشد.
دکتر احمدرضا متین فر، یوسف خدابنده لو،
سال ۷، شماره ۹ - ( پاییز/ آذرماه۹۷/ ۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده: استفاده روزافزون از فنآوریآورتیممیمنکیمی با وجود تمامی فواید آن، منجر به ایجاد مشکلاتی شده است که یکی از آنها اعتیاد به اینترنت است. در ویراست پنجم راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی (DSM-۵) اختلال بازی اینترنتی به فصل اختلالاتی برای مطالعه بیشتر افزوده شده است که نشانگر اهمیت این موضوع میباشد. پژوهشهایی که در ایران انجام شده است نشان داده است که تقریباً ۳۰% درصد دانشآموزان به طور خفیف تا شدید معتاد به اینترنت هستند و در همین رابطه مشکلاتی از قبیل مشکلات تحصیلی، روابط بینفردی آسیب دیده و اختلالات همبود روانشناختی از قبیل اضطراب و افسردگی را تجربه میکنند. امروز با استفاده از فنآوریهای پیشرفته تصویربرداری عصبی مشخص شده است که در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت و بازی اینترنتی تغییراتی در عملکرد و ساختار مغز ایجاد میشود که مشابه با تغییراتی است که در مغز افراد وابسته به مواد رخ میدهد. مدارهای پاداش، ولع مصرف، تصمیمگیری و حافظه در مغز به منظور تبیین مکانیزمهای اعتیاد به اینترنت و اختلال بازی اینترنتی مورد بررسی قرار گرفته است. در این گزارش چندین مطالعه تصویربرداری عصبی مورد بررسی قرار گرفته است که ممکن است درک آسیب شناسی زیستی اعتیاد به اینترنت و اختلال بازی اینترنی را بهبود ببخشد.
سعید خدابنده لو، دکتر اسحق رحیمیان بوگر، دکتر محمود نجفی،
سال ۸، شماره ۳ - ( شماره پیاپی ۳۶ / خرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)، الگوی فراگیر بزرگمنشی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی است که افراد مبتلا بهدلیل اعتقاد به خاصبودن خود و نیاز افراطی به تایید، با مشکلات بینفردی و همدلی بسیاری روبهرو هستند. مقاله حاضر به بررسی مفهومسازی و تشخیصNPD در بخش اصلی(بخش دوم) DSM-۵ و مدل جایگزین (بخش سوم) پرداخته است و بر اساس پنج مولفه شامل توصیف ماهیت (طبیعی، آسیب شناختی)، فنوتیپ (بزرگمنش، آسیب پذیری)، تظاهر (آشکار، پنهان)، ساختار (طبقهای، ابعادی) و عامل همبودی، اعتبار و سودمندی بالینی، NPD را در دو بخش DSM-۵ مورد مقایسه قرار داده است. با توجه به تحلیل صورت گرفته در این مقاله، مفهومسازی و تشخیصNPD در بخش دومDSM-۵، همواره ضعفها و محدودیتهایی از قبیل؛ کم توجهی به ماهیت طبیعی و آسیب شناختی خودشیفتگی، تاکید بر نوع بزرگمنشی این سازه و نادیده گرفتن جنبه آسیب پذیری آن، غفلت از تظاهرات آشکار و پنهان علائم بالینی، رویکرد طبقهای به تشخیص، نقص درتمییز این اختلال از سایراختلالات شخصیتی و برآورد درصد شیوع پایین دارد. در مقابل، مدل جایگزین در بخش دوم، مفهوم سازی نظری، ابعادی و تشخیصی جامعتری نسبت به بخش اصلی دارد. این مدل جدید، ملاک های مناسبی با توجه به کارکرد و آسیبشناسی شخصیت در ملاک های A و B فراهم می کند و مزایای تشخیصی بهتری دارد. به نظر می رسد مدل جدید جایگزین در بخش سوم پس از کسب اعتبار و پشتوانه تجربی و تلفیق با تجارب متخصصان بالینی، بتواند در نسخه های بعدی DSM، جایگزین مناسبی برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته باشد و با دقت درانواع و ابعاد گسترده خودشیفتگی، درحل چالشهای تشخیصی درمانگران موثر باشد.