مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای کافی ماسوله
فرزین باقری شیخانگفشه، دکتر عباس ابوالقاسمی، دکتر سید موسی کافی ماسوله،
سال ۸، شماره ۱۰ - ( شماره پیاپی ۴۳/ دی ۱۳۹۸ )
چکیده
در طول دهه گذشته، استفاده از داروهای استروئیدی در میان ورزشکاران، به ویژه بدنسازانی که بهصورت حرفهای فعالیت میکنند، افزایش یافته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه رگههای تاریک شخصیت و سیستم فعالسازی/ بازداری رفتاری در بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران پرورشاندام مرد شهر رشت در سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند. نمونهای به حجم ۱۵۰ (۷۵ بدنساز طبیعی و ۷۵ بدنساز استروئیدی) به صورت هدفمند انتخاب شد و سپس دادهها با استفاده از پرسشنامههای رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر (۲۰۱۰) و سیستم فعالسازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت (۱۹۹۴) جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد، در رگههای تاریک شخصیت و سیستم فعالسازی/ بازداری رفتاری بدنسازان با و بدون مصرف استروئیدهای آنابولیک-آندروژنی تفاوت معنیداری وجود دارد. بر این اساس مشخص گردید بدنسازان استروئیدی در مقایسه با بدنسازان طبیعی دارای سیستم بازداری رفتاری کمتر و سیستم فعالسازی رفتاری بیشتری هستند. همچنین، در مؤلفههای صفات تاریک شخصیت، بدنسازان استروئیدی خودشیفتگی، ماکیاولیسم و رفتار ضد اجتماعی بیشتری را نشان دادند. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان با اجرای برنامهها و مداخلات، موجب کنترل سیستم فعالسازی/ بازداری رفتاری و کاهش رگههای تاریک شخصیت در بدنسازان استروئیدی شد.
مهسا حاتم، دکتر عباس ابوالقاسمی، دکتر سید موسی کافی ماسوله، فرزین باقری شیخانگفشه،
سال ۹، شماره ۶ - ( شماره پیاپی ۵۱/ شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حس انسجام و هوش شخصی در دانشآموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک انجام شد. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشآموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک بودند که در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ در پایه نهم مدارس آموزش و پرورش ناحیه یک شهر رشت تحصیل میکردند. نمونه مورد مطالعه شامل ۱۶۰ دانشآموز دختر (۸۰ دانشآموز دختر با تجربه تروماتیک و ۸۰ دانشآموز بدون تروماتیک) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظوره جمعآوری دادهها از پرسشنامههای سرند کردن حوادث آسیبزا-فرم خودگزارشی (فورد و همکاران، ۲۰۰۲)، حس انسجام آنتونووسکی (۱۹۹۳) و هوش شخصی مایر و آلن (۲۰۱۳) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که حس انسجام و هوش شخصی در بین دانشآموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک تفاوت دارد (۰۰۱/۰.(P˂ بهطور کلی نتیجه این پژوهش نشان داد آگاهی از ویژگیهای روانشناختی نظیر حس انسجام و هوش شخصی موجب میشود تا خدمات مطلوبتری به این افراد داده شود تا بتوانند کیفیت زندگی و تحصیلی بهتری را تجربه کنند.
ماریه عبدالقادری، سید موسی کافی ماسوله، پریسا مرادی کلارده،
سال ۹، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۹/ شماره پیاپی ۵۷ ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی در دانشآموزان دختر دارای والدین مطلقه بود. این پژوهش یک کارآزمایی بالینی از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه ۱ و ۲ رشت بودند. تعداد ۳۰ دانشآموز دارای والدین مطلقه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تکنیکهای ذهنآگاهی در هشت جلسهی ۶۰ دقیقهای به صورت هفتگی آموزش داده شد و اثربخشی آن با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، ۱۹۹۵) و مقیاس رضایت از زندگی دانشآموزی (هیوبنر، ۲۰۰۱) ارزیابی شد. به منظور تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهنآگاهی، بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی دانشآموزان را افزایش میدهد (۰۵/۰ >p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، میتوان از تکنیکهای ذهنآگاهی برای بهبود بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی در دانشآموزان دارای والدین مطلقه استفاده نمود
سحر محمدی مورچگانی، دکتر عباس ابوالقاسمی، دکتر موسی کافی ماسوله،
سال ۱۰، شماره ۲ - ( اردیبهشت۱۴۰۰/ شماره پیاپی ۵۹ ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مزاجهای عاطفی- هیجانی در زنان با و بدون اختلال میل/ برانگیختگی جنسی است. این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان مراجعهکننده به ورزشگاههای سطح شهر رشت در سالهای ۹۸-۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش شامل ۶۵ زن دارای اختلال میل/ برانگیختگی جنسی و ۸۵ زن بدون اختلال بود که به شکل هدفمند وارد پژوهش شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه علاقه و میل جنسی زنان (سیلز و همکاران، ۲۰۰۵)، مصاحبه بالینی براساس ملاکهایDSM-۵، پرسشنامه ترکیبی مزاجهای عاطفی- هیجانی (لارا و همکاران، ۲۰۱۲) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۹) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که زنان دارای اختلال میل و برانگیختگی جنسی از لحاظ مزاج عاطفی از اضطراب، افسردگی، ادوارخویی، ملالت و تغییرپذیری بیشتر و سرحالی و هیجانزدگی کمتر و از لحاظ مزاجهای هیجانی از اراده، مقابله وکنترل کمتری در مقایسه با گروه بدون اختلال برخوردار هستند. اما بین دو گروه، در بیتفاوتی، وسواس، تحریکپذیری، بازداریزدایی و سرخوشی (مولفههای مزاج عاطفی) و خشم، بازداری و حساسیت (مولفههای مزاج هیجانی) تفاوتی دیده نشد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که مزاجهای عاطفی- هیجانی میتواند در شکلگیری و تشدید اختلال میل و برانگیختگی جنسی زنان موثر باشد. این یافتهها میتواند به بحث در مورد آسیبشناسی، آموزش و درمان این زنان کمک کند.
فاطمه مونسی تنیانی، دکتر عباسعلی حسینخانزاده، دکتر سید موسی کافی ماسوله،
سال ۱۳، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۷ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنطیم هیجان بر خودپنداشت و کمرویی کودکان با اختلال لکنت بود. روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان ۷ تا ۹ سال مبتلا به اختلال لکنت مراجعهکننده به مراکز گفتاردرمانی شهرستان رشت در سال تحصیلی۱۴۰۱- ۱۴۰۲ بودند. نمونه پژوهش شامل ۲۲ نفر از کودکان با اختلال لکنت که با نمونهگیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۱نفر) و گواه (۱۱نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش، بسته آموزش تنظیم هیجان در ۸ جلسه هفتگی و هر جلسه ۴۵ دقیقه دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خودپنداشت (CSCS) پیرز _ هریس (۱۹۶۹) و کمرویی (RSS) چک و بریگز (۱۹۹۰) بود. دادههای پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون بین میانگین پسآزمون خودپنداشت و کمرویی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح ۰۵/۰ وجود داشت. نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تنظیم هیجان به عنوان راهبردی موثر در جهت ارتقا خودپنداشت و کاهش کمرویی است.