۲۷ نتیجه برای پدیدارشناسی
غفار نصیری هانیس، دکتر علی زاده محمدی، دکتر شهریار شهیدی، دکتر ناصر یوسفی،
سال ۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
روانشناسی وحدت مدار رویکرد نوینی در حوزۀ علوم روانشناختی کشور و استوار بر فلسفۀ وحدت وجود، اصول روانشناختی همگرا با این دیدگاه فلسفی و ارزش های ایرانی- اسلامی است. بررسی کیفی اثربخشی مداخلات رویکرد روانشناسی وحدت مدار در گسترش مدل درمانی آن سودمند است، ازاینرو پژوهش با هدف تحلیل دیدگاه مادران کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی دربارۀ اثربخشی آموزش روانشناسی وحدت مدار به انجام رسیده است. نمونۀ در دسترسی از مادران تهرانی دارای کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی عضو مرکز آموزشی- درمانی کودکان اُتیستیک به آرا در هشت جلسۀ آموزش روانشـناسی وحدت مدار شرکت کردند. پس از به پایان رساندن جلسهها دیدگـاه آنها به دگرگونیهای برآمده از حضورشان در جلسهها از طریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافتهای که به دست متخصصین روانشناسی بالینی طراحی و راستی آزمایی شده بود ثبت شد. تحلیل درونمایه مصاحبهها با روش کیفی پدیدارشناسی توصیفی کُلایزی (Colaizzi) انجامگرفته است. یافته های پژوهش نشانگر اثربخشی قابلتوجه آموزش روانشناسی وحدتمدار بر سلامت روانی مادران کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی بود؛ تحول ارزش های انسان دوستانه، افزایش بهزیستی روانی، بردباری، همــــدلی، تحقق خویش و حضور وحدت یافته متأثر از شرکت آنها در جلسه های آموزش روانشناسی وحدتمدار بوده است.
مژگان حیاتی، شهلا سلیمانی،
سال ۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در سالهای اخیر با توجه به افزایش آمارهای طلاق در کشور توجه به پیامدهای این پدیده برای افرادی که آن را تجربه کردهاند گسترشیافته است از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی پیامدهای طلاق برای افراد مطلقه است. پژوهش حاضر یک مطالعۀ کیفی از نوع پدیدارشناسی است که در آن ۲۰ شرکتکننده (۸ مرد و ۱۲ زن) به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از روش مصاحبۀ عمیق و اکتشافی استفاده شد و این روند تا مرحلۀ اشباع داده ها ادامه داشت. پیامدهای طلاق شامل ۱۲ زیر مضمون بوده است که در سه مضمون اصلی ۱- پیامدهای اجتماعی، فرهنگی ۲- پیامدهای اقتصادی و مالی ۳-پیامدهای شخصی و هیجانی طبقهبندیشده است. نتایج این مطالعه دستاوردهای فراوانی برای مراکز مشاوره و متخصصان حوزه طلاق در بردارد. فهم تجربه پیامدهای طلاق برای افراد مطلقه، آنگونه که در این مطالعه آمده است، میتواند به زوجین و متخصصین درگیر در این حوزه برای تصمیمگیری و مداخلات مبتنی بر فرهنگ و جنسیت کمک کند.
ناهید طائفی نصرآبادی، دکتر علی شیرافکن،
سال ۹، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی سالمندان ساکن مراکز نگهداری از سالمندی بوده است. رویکرد روششناسی به کار رفته در این پژوهش کیفی بوده و روش پژوهشی از نوع پدیدارشناسی میباشد. جامعه پژوهشی تمامی سالمندان شهر تهران در سال ۱۳۹۷ بوده است. از بین آنها ۱۵ نفر سالمند که در مراکز سالمندی نگهداری میشدند به صورت داوطلبانه و هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. ۶ نفر از سالمندان، خانم و ۹ نفر آقا بودند. معیار انتخاب این افراد سن بالای ۶۵ سال بود. اطلاعات از طریق مصاحبه فردی، عمیق و نیمهساختاریافته جمعآوری و ضبط شده است. دادهها به روش کدگذاری دادههای کیفی تجزیه و تحلیل شده است. واحد تحلیل در این پژوهش جمله بوده است. یافتههای بدست آمده در ۷۳ مقوله فرعی حاصل شده که در ۱۱ مقوله اصلی به این صورت دستهبندی شدهاند: اعتقاد به خدا و آخرت، سرگرمی، زندگی قبل از ازدواج، زندگی بعد از ازدواج، ارتباطات، لذتها، برخورد با نسل جدید، نگرانیها، امیدواریها، سلامتی و تعریف زندگی. سالمندان پژوهش حاضر از زندگی در سرای سالمندان ارتباطات و لذتهای محدودتری از سرگرمی هایشان میبرند. به نظر میرسد دو عامل اساسی امید به زندگی و تعریف آنها از زندگی جبری نقش مهمی در معنای زندگی سالمندان دارند.
محمد علی پور، دکتر هادی پورشافعی، مهدی علیپور،
سال ۹، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
در پژوهش حاضر تجارب زیسته والدین دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی از کلاس معکوس و پیامدهای این روش یادگیری به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق ۸ نفر از والدین، دادههای اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده از روش تحلیل مضمون و از نرمافزار MAXQDA۱۱ بهعنوان یک شیوه کمکی در واردکردن دادهها استفاده شد. یافتههای حاصل از تجارب زیسته والدین در خصوص پیامدهای این روش در ۶ مضمون اصلی بهبود آموزش و یادگیری، رفع مشکلات کلاسی، ارتباطات آموزشی، رفع چالشهای آموزشی والدین، آگاهی بخشی جهت تکمیل یادگیری و کنترل یادگیری خلاصه شد. تجارب زیسته والدین نشان میدهد که از نگاه آنها استفاده از کلاس معکوس گامی مثبت در ارتقا سطح آموزشی و دارای پیامدهای مثبتی در ابعاد مختلف است. استفاده از این روش، آموزش را از حالت سنتی خارج کرده و مبتنی بر مسائل روز و نیازهای دانشآموزان و والدین پیش رفته است. همچینن این روش بیشترین پیامد را در حوزه یادگیری و آموزش برای دانشآموزان داشته است.
مهری الیاسی، مونا برادران خانیانی، فاطمه حسن پور،
سال ۹، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
ابراهیم جهاندار، عبدالباسط محمودپور، دکتر معصومه اسمعیلی،
سال ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات هویت همسری مادران پس از تولد اولین فرزند از دیدگاه همسرشان بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه موردپژوهش، پدران ساکن شهر تهران بود که از تولد اولین فرزندشان حداقل یک سال و حداکثر هفت سال گذشته باشد. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و ۱۲ نفر شامل بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته محققساخته و تحلیل دادهها با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. درنهایت یافتههای پژوهش در قالب ۱۳ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی به دست آمد. مضامین مستخرج عبارتاند از: تغییرات نقشی (کاهش حمایت عاطفی، افزایش حمایت عاطفی، کاهش حمایت ابزاری، افزایش حمایت ابزاری و کاهش حمایت اطلاعاتی)، تغییرات قواعدی (محوریت فرزند، ارتباط با خانوادههای اصلی و دوستان، گسترش انتظارات از همسر و افزایش توجه به خانواده) و تغییرات درونی (رشد شخصی، ویژگیهای رفتاری و شخصیتی، تنشهای درونی و نگرش و جهانبینی). نتایج بهدستآمده نشان داد گروهی از مشارکتکنندگان تغییر هویت همسری بانوانشان را بعد از تولد فرزند، مثبت و گروهی دیگر این تغییرات را منفی تلقی میکنند. به نظر میرسد کیفیت روابط زناشویی قبل از ورود فرزند، حمایتهای خانواده اصلی و مشارکت مرد در مسئولیتهای والدینی و امور منزل، از عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری هویت منسجم مادران در گذار به مرحله والدینی است.
سحر ملت خواه، مجتبی حقانی زمیدانی، دکتر سمانه خزاعی، حسین ایلانلو،
سال ۱۰، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
همه گیری COVID-۱۹ و پیامدهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از آن تغییرات چشمگیری را در زندگی روزمره خانوادهها و زوجین رقم زده است. این پژوهش با هدف بررسی مولفه های انطباقپذیری زوجین در بحران پاندومی کرونا انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکتکنندگان پژوهش ۱۲ زوج از زوجین سازگار منطقه ۱ شهرستان زنجان در سه ماهه بهار ۱۳۹۹ بودند که بر اساس روش هدفمندِ ملاکی، انتخاب و نمونهگیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. گردآوری دادهها، از طریق مصاحبه نیمهساختیافته و عمیق بر روی نوار ضبط و تمامی محتوا (کلمه به کلمه) بر روی کاغذ آورده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش هفت مرحلهای کُلایزی انجام شد. درمجموع از تعداد ۱۲ مصاحبه، ۳۶۲ کد اولیه، ۲۸ مفهوم اولیه، ۱۰ مضمون فرعی و ۴ مضمون اصلی شامل"پویاییهای تعاملی"، "پاسخگو بودن"،"انسجام" و"یکپارچگی" استخراج شد. نتایج این مطالعه نشان داد اگرچه بحران ویروس کرونا، بهزیستی زناشویی را تحت تاثیر قرار داده؛ اما پیامدهای مثبتی در انگیزه زوجین برای حفاظت از روابط خود ایجاد نموده است که با افزایش این مولفههای مثبت، شاهد شکوفایی تعاملات آنها خواهیم بود.
هلیا اردشیری فر، دکتر مسعود غلامعلی لواسانی، دکتر محمد حسن آسایش،
سال ۱۰، شماره ۱۰ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی پدیدۀ رشد پس از سانحه در زنان بهبودیافته از بیماری کووید-۱۹ بود. روش تحقیق در این مطالعه روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود بدین منظور ۱۴ زن بهبودیافته از بیماری کووید-۱۹ بالای ۱۸ سال از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونهگیری تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل یافتههای بهدستآمده، دادههای ثبت شده با استفاده از روش ۷ مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکلگیری واحدهای معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات و سیر منطقی موجود در ۱۸ زیرمضمون دستهبندی شدند و در نهایت تحلیل تجارب مشارکتکنندگان منجر به شکلگیری ۷ مضمون اصلی شامل: ۱- مغتنم شماری زندگی، ۲- تغییر در فلسفهی زندگی، ۳- افزایش توانمندی فردی، ۴- بهبود روابط بین فردی، ۵- رشد معنوی، ۶- اهداف و اولویتهای جدید و ۷- راهبردهای مقابلهای سازگارانه شد. نتایج بهدستآمده تأکید بر لزوم بررسی و پرداختن به پدیدهی رشد پس از سانحه توسط مشاوران و روانشناسان، جهت ارتقا و تسهیل این پدیده در افراد بهبودیافته از بیماری کووید-۱۹ و همچنین تدوین جلسات مشاورهای، مراقبتی و روانشناختی برای بهبود سلامت روان و تسهیل پدیدهی رشد پس از سانحه در این افراد دارد.
محمد احمدوند شاهوردی، دکتر رضا پورحسین، دکتر مسعود غلامعلی لواسانی،
سال ۱۰، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
ازدواج سفید یکی از شیوههای زندگی بدون ثبت رسمی است که در بین جوانان ایرانی مورد پذیرش قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، واکاوی پدیدارشناسانه ازدواج سفید بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، تمامی جوانان ۱۸ تا ۴۰سالهای بودند که در خردادماه سال ۱۴۰۰ در یکی از مناطق ۲۲گانه شهر تهران سکونت داشتند و حداقل ۶ ماه از شروع ازدواج سفید آنها گذشته بود. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی استفاده شد. همزمان با اشباع اطلاعات، روند نمونهگیری متوقف شد و تعداد نمونههای پژوهش به ده نفر رسید. برای واکاوی تجارب آنها از مصاحبه نیمهساختاریافته عمیق استفاده شد. تحلیل دادههای تحقیق با روش پدیدارشناسانه تفسیری (IPA) انجام گرفت. در پایان، ده تم اصلی و چهار مقوله هسته از متن مصاحبهها استخراج شد. تمهای اصلی این پژوهش بدین شرح بود: رضایتمندی، کمرنگشدن اعتقادات دینی، گشودگی به تجربه، استقلال فردی، جهانیشدن، اجتنابگری از ازدواج، مقدمهای برای ازدواج، فردگرایی، نقش همسالان و زندگی حداقلی. به نظر میرسد که ازدواج سفید رابطهای آزادانه و در عین حال متعهدانه است که همراه با فرایند گذار به سمت مدرنیته، بیش از گذشته بهعنوان یک سبک زندگیِ جایگزین ازدواج یا پیش از ازدواج در دسترس برخی جوانان شهر تهران قرار گرفته است.
هلیا بهروزنیا، دکتر عبدالله شفیع آبادی،
سال ۱۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی چالشهای پیش روی مادران شاغل در حیطهی نگهداری از فرزندان خردسال بود. پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفت. جامعهی پژوهش، مادران شاغل دارای فرزند خردسال در کادر درمان بیمارستان علیاکبر مشهد در سال ۱۴۰۰ بودند. مصاحبه شوندگان با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شده و نمونهگیری تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت و با مصاحبه با ۹ شرکت کننده تکمیل شد. دادهها با مصاحبههای بدون ساختار و عمیق به دست آمد و با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها در ۵ مضمون اصلی «مشکلات مربوط به شیوههای مختلف نگهداری، مشکلات مربوط به بیماری فرزندان، احساس گناه، ضرورت وجود فرد حامی و مشکلات شغلی» طبقهبندی شدند. با توجه به یافتههای پژوهش، زنان شاغل، پس از فرزندآوری در حیطهی نگهداری از فرزندانشان با مشکلات و چالشهای متعددی رو به رو بودند. از آنجایی که بخش مهمی از جامعهی ما را زنان و مادران تشکیل میدهند، برطرف نکردن مشکلات و دغدغههای آنها، میتواند جامعه را در بهکارگیری این سرمایههای انسانی ارزشمند بهویژه در مشاغل مهم و حساسی مانند کادر درمانی محروم نماید؛ بنابراین جهت ارتقای کیفیت شغلی و مادری آنها، نیاز به توجه بیشتر و فراهم آوردن اقداماتی جهت کاهش این دغدغهها میباشد.
فریبا اشرفی نیا، پرنیا پورکمالی، محمد صادق زمانی زارچی،
سال ۱۱، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
همهگیری کرونا و قرنطینه خانگی منجر به مسائل متعددی برای خانوادهها شده است. در همین راستا، این پژوهش با هدف مطالعه چالشها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیشدبستانی در دوران همهگیری کرونا انجام شد. به این منظور انجام این مطالعه پدیدارشناسانه و بر اساس اصل اشباع نظری دادهها، با ۲۱ نفر از مادران دارای فرزند پیشدبستانی و دبستانی در شهر تهران در سال ۱۴۰۰ مصاحبه شد و سپس، دادههای حاصل از مصاحبههای نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در حوزهی چالشها ۱۵ مضمون فرعی استخراج شد که در ۵ مضمون اصلی"مشکلات رفتاری کودکان"، "دغدغههای آموزشی کودکان"، "برهم خوردن نظم زندگی"، "مشکلات فردی مادر" و "دغدغههای مرتبط با سلامتی" طبقهبندی شدند. در حوزه دوم که به راهبردها میپرداخت، ۱۰ مضمون فرعی در قالب ۳ مضمون اصلی "ایجاد سرگرمی و تفریح برای کودکان"، "بهکارگیری راهکارهایی در مواجه با چالشهای رفتاری و تحصیلی کودک"، "همیاری دیگران با مادر در زمینه فرزندپروری" به دست آمد. نتایج نشان داد کرونا و قرنطینه خانگی، چالشهایی را پیش روی مادران با فرزند دبستانی و پیشدبستانی قرار داده است و مادران در مواجهه با شرایط جدید، راهبردهای مختلفی را در پیش گرفتهاند. نتایج حاصل از این تحقیق میتواند به درک بهتر و عمیقتر تجارب مادران کودکان دبستانی و پیشدبستانی و همچنین، کاهش پیامدهای منفی کرونا و قرنطینه بر خانوادهها از طریق فراهم آوردن حمایتهای لازم کمک نماید.
عادله صمیمی، دکتر شهریار شهیدی، دکتر لیلی پناغی، دکتر فاطمه باقریان،
سال ۱۱، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
احساس معنا در زندگی تجربهای است که ره یافتن به آن برای انسان پر تشویش جامعۀ امروزی، امری خواستنی و مطلوب قلمداد میشود. این امر بهسبب تأثیری که برخورداری از معنا بر رضایتمندی و شادکامی افراد دارد قابل توجه پژوهشگران حوزۀ سلامت روان قرار گرفته است. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانۀ روشها و سبکهایی در زندگی افراد که منجر به تجربۀ معنا میشود صورت گرفته است. مطالعۀ حاضر پژوهشی از نوع کیفی به روش تحلیل درونمایهای است که با بهرهگیری از مصاحبۀ نیمهساختاریافته در ۵ گروه متمرکز و با مجموع تعداد ۳۳ نفر، به بررسی تجربۀ دانشجویان ایرانی در مقاطع تحصیلی و سنی مختلف از احساس معنا و روشهای دستیابی به آنها پرداخته است. راهبرد شش مرحلهای براون و کلارک (۲۰۰۶) برای استخراج درونمایهها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این مطالعه در قالب یک درونمایۀ سایبانی «رهتوشه معنا»، دو درونمایۀ «ذهنآگاهی» و «عمل مسئولانه» و سه درونمایۀ فرعی «نگرش عاملیت»، «اقدام» و «استمرار» طبقهبندی و گزارش شده است. نتایج این مطالعه در راستای کمک به دسترسپذیر کردن تجربۀ معنا چه در قالب آموزش و چه درمان قابل استناد برای متخصّصین خواهد بود.
مجتبی حقانی زمیدانی، زهره صالح بیگی، دکتر سمانه خزاعی، دکتر معصومه اسمعیلی،
سال ۱۱، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
همهگیری COVID-۱۹ ارائه خدمات بهداشتی در سراسر جهان را با چالشهای جدی مواجه نموده و تغییرات زیادی را در دستورالعملهای مراقبت باداری و زایمان زنان ایجاد کرده است. هدف پژوهش، بررسی تجارب زیسته زنان از فرزندآوری در همهگیری کووید ۱۹ بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکتکنندگان این پژوهش شامل ۱۱ نفر از زنانی بودند که در دوره شیوع ویروس کرونا، تجربه بارداری و زایمان داشتند. انتخاب مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند ملاکی و بر اساس معیارهای ورود و خروج از استانهای تهران، گیلان و لرستان در سهماهه پاییز ۱۴۰۰ صورت گرفت و تا زمان اشباع اطلاعات ادامه یافت. گردآوری دادهها، با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته و عمیق انجام شد و پس از ضبط هر مصاحبه، محتوای استخراج شده به صورت واژه به واژه نوشته شد. کدگذاری دادهها، همزمان با جمعآوری دادهها ادامه یافت. تحلیل دادهها با استفاده از روش کُلایزی (هفت مرحله) انجام شد. مجموعا از تعداد ۱۱ مصاحبه، ۳۵۸ کد اولیه، ۴۳ مفهوم، ۹ مضمون فرعی و ۲ مضمون اصلی به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که همهگیری ویروس کرونا، پتانسیل قابلتوجهی برای ایجاد اضطراب، ترس و پریشانی روانشناختی داشته و این گروه از زنان در انطباق با این شرایط با دشواریهای زیادی روبرو بودند.
آزاده ثامنی توسروندانی، دکتر سجاد رضائی،
سال ۱۱، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
اگرچه انجام واکسیناسیون یکی از راههای پایان پاندمی بیماری کووید-۱۹ قلمداد میشود، با وجود این بسیاری از افرادی که دسترسی به واکسن دارند از دریافت آن خودداری میکنند. هدف پژوهش حاضر واکاوی دلایل افرادی بود که علی رغم در دسترس بودن واکسن کووید-۱۹ از دریافت آن خودداری میکردند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی است و در سال ۱۴۰۰ انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه ایرانیان ۱۸ تا ۵۵ ساله ساکن ایران تشکیل دادند که تا زمان شروع پژوهش هیچ نوع واکسنی برای بیماری کووید-۱۹ دریافت نکرده بودند. از میان آن ها ۳۵ نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. لازم به ذکر است که نمونهگیری تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و روش تحلیل داده ها روش هفت مرحله ای کلایزی بود. یافته ها شامل ۲۶ کد اولیه، ۱۲ خوشه و سرانجام ۶ مضمون اصلی بودند که مضامین اصلی شامل «ابهام»، «ناکارایی»، «بیاعتمادی»، «تبلیغات»، «ترس» و «بینیازی» می باشند. ممکن است بتوان نتیجهگیری کرد که سیاستگذاری بهداشتی حول این مضامین در رسانههای جمعی و آموزش مداوم مردم با تکیه بر ابهامزدایی، اعتمادزایی و ایجاد اطمینان خاطر برای اجتناب کنندگان از تزریق واکسن، میتواند منجر به کاهش فرار و اجتناب از دریافت واکسن و بهبود ایمنی جمعی شود.
فهیمه باهنر، محیا صنیعی منش، مهناز کهریزه،
سال ۱۱، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
خیانت زناشویی آسیبی مخرب در زندگی زوجین به شمار میرود که علاوه بر زن و شوهر، زندگی فرزندان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. این پژوهش با هدف شناسایی تجارب عواطف فرزندان بزرگسال آسیبدیده از خیانت زناشویی والدین انجام شد. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه این پژوهش شامل فرزندان بزرگسال آسیبدیده از خیانت زناشویی والدین شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود. نمونهگیری به صورت هدفمند و تا مرز اشباع و نهایتاً انتخاب ۱۰ فرزند بزرگسال ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبههای عمیق بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها منجر به شناسایی ۳ مضمون گزینشی، ۹ مضمون محوری و ۳۵ مضمون باز گردید. مضمون عواطف ناخوشایند نسبت به خیانت کننده شامل: احساس خشم، احساس بیتفاوتی، اهانت به فرزندان و شکلگیری بدبینی میباشد. عواطف ناخوشایند نسبت به خیانت شونده شامل: احساس ضعف و نارضایتی بود و عواطف ناخوشایند نسبت به خود عبارت بود از: احساس ترس، احساس ناراحتی و احساس شرم و سرخوردگی. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه عواطف فرزندان بزرگسال آسیبدیده از خیانت زناشویی والدین ناخوشایند و منفی بود.
محمد علی پور، سید علیرضا قاسمی، مهدی سالارصادقی،
سال ۱۱، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مطالعه ادراک معلمان دوره ابتدایی از پیامدهای تربیتی و رفتاری اجرای ارزشیابی در فضای مجازی در دوران همهگیری کووید-۱۹ بود. لذا ادراک معلمان به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود که با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد و با مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۱۲ معلم ابتدایی، دادههای اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، از روش تجزیهوتحلیل هفتمرحلهای کلایزی و از نرمافزار مکسکیودا۱۲، بهعنوان ابزار تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها در قالب ۸ مضمون ایجاد و تقویت روحیه تقلب، کاهش تعامل معلم و دانشآموز، کاهش مشارکت دانش آموزان، عدم صداقت دانشآموزان، اضطراب هنگام رصد یادگیری، آگاهی والدین از نقاط قوت و ضعف دانش آموزان، کاهش اضطراب هنگام انجام تکالیف و آزمون و افزایش انگیزه معلم و دانشآموزان ارائه گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اجرای ارزشیابی توصیفی در فضای مجازی، به دانشآموزان آسیبهای جدی تربیتی و رفتاری زده است و سطوح مختلف تعاملات آموزشی را کاهش داده است و روحیه تقلب در بیشتر دانشآموزان تقویتشده است. در مقابل پیامدهایی همچون آگاهی والدین از نقاط قوت و ضعف دانشآموزان، کاهش فشارهای روانی دانشآموزان نظیر اضطراب و افزایش انگیزه معلم برای فعالیت، از پیامدهای مثبت ارزشیابی در فضای مجازی بوده است. لذا در کنار تمامی نقاط ضعف بیانشده، ارزشیابی مجازی مزایا و فواید بسیاری نیز به ارمغان آورده است و میتوان از ارزشیابی مجازی در دوران پساکرونا نیز به شکلی اصولی استفاده کرد.
محمد علی پور، دکتر محسن آیتی، دکتر حسین شکوهی فرد،
سال ۱۱، شماره ۱۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
طرح ملی شهاب باهدف شناسایی و هدایت دانشآموزان بااستعداد با محوریت معلم در ایران اجرا شده است. از آنجا کهآموزا|آ ....م بررسی ادراک معلمان به عنوان مجری این طرح در اجرای موفق آن نقش اساسی دارد، در این پژوهش ادراک معلمان شهرستان بیرجند از طرح شهاب به روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مجری طرح شهاب در شهرستان بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹بود که با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد که با مصاحبه از ۱۱ معلم، دادههای اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیهوتحلیل دادهها جمعآوریشده، از روش تجزیهوتحلیل کلایزی و از نرمافزارMAXQDA۱۲ بهعنوان ابزار تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها در قالب ۲۱مؤلفه و چهار مقوله ماهیت، اهداف، مشکلات و پیامدها ارائه گردید که هرکدام از این مقولهها دارای چندین مؤلفه است. یافتههای پژوهش نشان دادند که معلمان نسبت به اهداف طرح بهخوبی آگاه هستند و ضرورت اجرای طرح شهاب را بهخوبی درک کردهاند. معلمان بر این اعتقاد هستند که اجرای این طرح دارای پیامدهای مختلفی است. از سوی دیگر مشکلاتی بر سر اجرای درست این طرح است.
مهناز دهقان حصار، منصوره حاج حسینی، مسعود غلامعلی لواسانی، الهه حجازی موغاری،
سال ۱۱، شماره ۱۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
تأخیر در ازدواج و ورود افراد مجرد به دوران پیشبزرگسالی و میانسالی در دختران باعث شده است تا آنها دوران طولانیتری از زندگی را بهصورت مجردی سپری کنند و در این میان برخی از دختران به دلایل خودخواسته یا ناخواسته از خانواده جدا شده و زندگی مستقلی را تشکیل میدهند. هدف پژوهش حاضر شناسایی مسائل برخاسته از سبک زندگی تجردزیستی در دختران مجرد بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی در محدوه زمانی سالهای ۱۳۹۹-۱۴۰۰ انجام پذیرفت. مشارکتکنندگان شامل ۱۳ دختر تجردزیست بالای ۳۰ سال ساکن شهر تهران بودند که سابقه ازدواج نداشتند و در خانههای شخصی خود زندگی میکردند. مشارکتکنندگان به روش هدفمند و از طریق نمونهگیری گلولهبرفی برگزیده شدند. گردآوری اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و دادههای به دست آمده مطابق با رویکرد تحلیل تفسیری نظریه زمینهای گلاسر و استراس (۱۹۶۷) تحلیل، تفسیر و طبقهبندی گردید. از گفتگو با مشارکتکنندگان ابعاد گرایش به تجردزیستی، چالشها و راهبردهای تسهیلگر در تجردزیستی و نگرش به مادری حاصل آمد. بر مبنای یافتهها میتوان چشماندازی از گذشته و آنچه دختران را به سوی تجردزیستی سوق داده است؛ شرایط فعلی آنها با توجه به مضامین چالشها، نگرش به مادری و تسهیلگرهای تجردزیستی به دست آورد که در برنامهریزیهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی میتواند قابل استفاده باشد.
نازیلا اقبال، دکتر معصومه اسمعیلی،
سال ۱۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد تجربۀ رفتارهای همدلانه در ایام دنیاگیری کووید-۱۹ بود. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی در مهر و آبان سال ۱۴۰۰ انجام شد. جامعۀ مورد پژوهش شامل شهروندان ۲۰ تا ۷۰ سالۀ ساکن تهران بود. نمونۀ پژوهش را ۱۷ نفر (۸ خانم و ۹ آقا) از این جامعه تشکیل میدادند که انتخابشان به روش نمونهگیری دردسترس از نوع نمونهگیری داوطلبانه و با در نظر گرفتن اصل اشباع بود. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده گردید و تجزیهوتحلیل دادهها بهشیوۀ تحلیل کلایزی انجام پذیرفت. یافتههای بهدستآمده از مطالعه به شکلگیری دو مضمون فراگیر «نقش احساس همدلی در انجام رفتارهای پیشگیرانه، مقابلهای و حمایتی» و «پیامدهای جانبی همدلی» انجامید. مضمون فراگیر اول خود شامل هفت مضمون سازماندهنده و مضمون فراگیر دوم شامل دو مضمون سازماندهنده بود. به نظر میرسد که افراد در دوران کرونا همدلی را در قالب نقشهای حمایتی و مراقبتی همچون حمایت روحی، معنوی، مالی و اجتماعی از دیگران با هدف حفظ سلامتی خود، بستگان و جامعه تجربه کردهاند. هرچند که همدلی از نگاه آنان دارای برخی پیامدهای مثبت و منفی نیز بوده است. به نظر میرسد که همدلی بهعنوان احساسی انساندوستانه در شرایط بحرانی همچون همهگیریها میتواند کارکردهای موثری داشته باشد و بروز و تسری آن در این مواقع احتمالا عامل یاریگری در انجام رفتارهای مناسب و کنترل شرایط باشد. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی، ابعاد تجربـۀ همدلی در دوران شیوع کرونا در میان ساکنان روستاها و سایر شهرها مورد مطالعه قرار گیرد.
دکتر هادی صمدیه، دکتر حسین کارشکی، دکتر سیدامیر امین یزدی، دکتر الهه حجازی،
سال ۱۲، شماره ۷ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکتکنندگان پژوهش شامل ۱۹ نفر از دانشجویان دانشگاههای فردوسی مشهد و بیرجند در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ بود که با روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به اصل اشباع انتخاب شدند و با مصاحبه نیمهساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل دادهها با روش استویک-کولایزی-کین انجام شد. نتایج منجر به تولید ۵ مضمون اصلی، ۱۴ مضمون فرعی و ۵۰ واحد معنایی گردید. تحلیل مصاحبهها پنج مضمون اصلی شامل ادراک از جو دانشگاه (محیط حامی خودمختاری، نگرش به دانشگاه، امکانات)، تعامل با استادان (تأکید بر رشد علمی، رعایت احترام، صمیمیت، همدلی و حمایت)، تعامل با همسالان (نزدیکی رابطه، الگوپذیری)، مشارکت اجتماعی (فعالیتهای فوق برنامه و عضویت ادراکشده) و عوامل درونفردی (باورهای خودکارآمدی و درگیری تحصیلی) را نشان داد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که تجربههای مثبت و منفی دانشجویان در خصوص احساس تعلق به دانشگاه، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل درونفردی، بین فردی و بافتی است که نقش عمدهای در زندگی دانشگاهی آنان ایفا میکند.