مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۱۱ نتیجه برای امینی
مریم اسدی، مهرداد خدابنده، محمد علی امینی،
سال ۷، شماره ۲ - ( بهار۱۳۹۷/ شماره پیاپی ۲۳/ ۱۳۹۷ )
چکیده
هوش اجتماعی عامل مهم موفقیت شغلی و اجتماعی است که طرحواره های ناسازگار اولیه فلج کننده آن است. این پژوهش به هدف بررسی پیش بین های کاهنده هوش اجتماعی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه صورت گرفت. مواد و روشها: این پژوهش توصیفی-همبستگی است. از میان تمام ورودی های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (ایران سابق) به شیوه تصادفی خوشه ای ورودی سال ۸۸ انتخاب شد. از این ۹۴ نفر ۷۹ نفر (۴۷ دختر و ۳۲ پسر) در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش مقیاس هوش اجتماعی ترومسو و طرحواره های یانگ- فرم کوتاه (YSQ) بود. داده ها با آزمون آماری همبسنگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و آزمون تی مستقل بررسی شدند. یافته ها: بین هوش اجتماعی و طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی معناداری وجود دارد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از مدل رگرسیون، مشاهده شد که طرحواره های بی اعتمادی/بد رفتاری، ایثار، خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی، وابستگی/بی کفایتی، استحقاق، بازداری هیجانی با تخصیص پنجاه و پنج درصد واریانس هوش اجتماعی (مجذور آر تنظیم شده = ۰,۵۵، P<۰,۰۰۰۵، F۲,۷۶=۱۶,۹۷) به صورت منفی و معناداری متغیرهای پیش بینی کننده ی هوش اجتماعی اجتماعی هستند. بحث و نتیجه گیری: هر چقدر شدت طرحواره های ناسازگار اولیه بیشتر باشد، تاثیر مخرب تری بر تعاملات و مهارتهای اجتماعی هوش اجتماعی خواهد گذارد.
سیامک داداشی، دکتر عزت اله احمدی، دکتر حسن بافنده قراملکی، میلاد امینی ماسوله،
سال ۷، شماره ۵ - ( تابستان۱۳۹۷، مردادماه، شماره۵، شماره پیاپی۲۶ ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: پژوهش های مختلف نشان داده اند که فعالیت های بدنی می تواند در بهبود فعالیت لوب فرونتال و جلوگیری از افت شناختی موثر باشد . بدین منظور هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت بدنی بر کارکردهای شناختی در بازیکنان حرفه ای و آماتور فوتبال بود
روش شناسی:. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی بازیکنان فوتبال باشگاه های تبریز بود که۱۶ بازیکن حرفه ای و ۱۶ بازیکن آماتور فوتبال بدین منظور به روش نمونه گیری در دسترس در گستره ی سنی ۱۸ تا ۲۵ سال با همتاسازی سن ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین برای سنجش انعطاف پذیری شناختی و آزمون عملکرد پیوستهCPT را جهت ارزیابی توجه پایدار و بازدار ی، اجرا نمودند.
نتایج: نتایج پزوهش حاضر نشان داد که توجه پایدار و بازداری بازیکنان حرفه ای و آماتور تفاوت معنی داری دارند(۰۵/۰P <) ولی از لحاظ انعطاف پذیری شناختی تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یافته ها حاکی از این هستند که بازیکنان حرفه ای توجه پایدار بهتری و همچنین بازداری بیشتری نسبت به بازیکنان آماتور دارند. دلیل این امر را میتوان در تاثیر تمرین و فعالیت های بدنی بر فرایندهای شناختی دانست که باعث می شود فوتبالیست های حرفه ای به دلیل مهارت بالا در توجه به توپ و بازداری حرکات در زمین فوتبال، توجه پایدار و بازداری بیشتری داشته باشند. همچنین دو گروه تفاوت معنی داری از لحاظ انعطاف پذیری شناختی نداشتند که این عدم تفاوت می تواند ناشی از تفاوت های هوشی در دو گروه باشد که در پژوهش حاضر در نظر گرفته نشد
کاظم ستاری، مرضیه سادات روح الامینی، علی زارع مقدم،
سال ۷، شماره ۱۰ - ( زمستان/ دی ماه۹۷/ شماره پیاپی۳۱/ ۱۳۹۷ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر میزان اضطراب در نوجوانان با خانوادههای طلاق انجام شد. نمونه پژوهش ۳۰ نفر از نوجوانان طلاق شهر کرمان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. به گروه آزمایشی، آموزش ابراز وجود در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای ارائه شد و گروه کنترل برنامهای دریافت نکردند. با توجه به طرح آماری (پیش آزمون- پسآزمون با گروه کنترل)، از هر دو گروه قبل از اجرای برنامه درمانی پیشآزمون گرفته شد و پس از اجرای برنامهی درمانی نیز، هر دو گروه به پرسشنامه اضطراب کتل پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادههای بهدستآمده از میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد ابراز وجود تأثیر معناداری بر اضطراب نوجوانان با خانوادههای طلاق داشته است (۰۵/۰P<). آموزش ابراز وجود با تأکید بر مفاهیم منحصربهفردش و نیز تکلیفهایی که در آن به مراجع داده میشود، گامهای مؤثری را در جهت اثرگذاری بر فکر و ذهن نوجوانان با خانوادههای برداشته و لذا میتواند نقش مهمی را بر اضطراب آنان داشته باشد. بر این اساس میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش ابراز وجود میتواند اضطراب را در نوجوانان با خانوادههای طلاق بهبود بخشد.
دکتر فرشیده ضامنی، حسین امینی،
سال ۹، شماره ۶ - ( شماره پیاپی ۵۱/ شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده
بهداشت و سلامت به عنوان یک ارزش فردی و اجتماعی، بر طبق اساسنامه سازمان جهانی بهداشت و از دیدگاه همه ملتها و نزد همه مکاتب، یکی از ابتداییترین حقوق و نیازهای بشر تلقی شده است که دست یافتن به بالاترین سطح آن از اهداف اجتماعی و ملی تمامی دولت ها به حساب میآید. دراین میان نظام آموزش و پرورش از بزرگترین و گستردهترین سیستمهای درون هر جامعهای است که سرنوشت آن جامعه را جهت تأمین سلامت در بلندمدت تعیین میکند. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی بود که با روش تحقیق زمینهای انجام شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیف مبانی وتحلیل واستنتاج نظری بود. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی جامعه آماری شامل۴۰ نفر از متخصصان برنامه درسی و ۳۶۰ نفر از معلمان دوره متوسطه اول شهر رشت در سالتحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود. به منظور نظرسنجی از متخصصان ومعلمان ذیربط درباره الگوی پیشنهادی متشکل از چهارعنصر برنامه درسی از پرسشنامه محققساخته دارای ۳۲ گویه با مقیاس ۵ درجهای لیکرت ( ازخیلی کم ۱ تا خیلی زیاد ۵) استفاده شد. به منظور تأمین روایی این پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و بدین ترتیب برای پایایی پرسشنامه طبق نظر استادان راهنما و مشاور و ۹ نفر دیگر از متخصصان برنامه درسی و معلمان با تجربه در دوره متوسطه اوّل مورد تایید قرار گرفت. دادهها با استفاده از آمار توصیفی شامل (توزیع فراوانیودرصد) و آمار استنباطی شامل (آزمون مجذور خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند جهت تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از نرم افزار آماری spss استفاده شد . یافتهها و نتایج تحقیق نشان داد که بیش از ۸۵ درصد متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول ویژگیهای اهداف،محتوی،راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی را در این الگو مورد تایید قرار داده اند. همچنین بین دیدگاه متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول در مورد ویژگیهای این عناصر تفاوت آماری معناداری وجود ندارد ( ۰۵/۰P> ). بنابراین الگوی موردنظر میتواند در ارتقاء آموزش بهداشت و توسعه سلامت دانشآموزان نقش به سزایی داشته باشد.
مهسا نظری، دکتر مژگان لطفی، دکتر مهدی امینی،
سال ۹، شماره ۱۱ - ( بهمن ۹۹/ شماره پیاپی ۵۶ ۱۳۹۹ )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطهای دشواریهای تنظیم هیجان در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت انجام شد. جامعهی آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهرانجنوب در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. از میان آنها ۲۲۰ نفر به صورت در دسترس وارد پژوهش شدند و پرسشنامهی الگوهای ارتباطی خانواده، دشواریهای تنظیم هیجان، خطرپذیری جوانان و اعتیاد به اینترنت را تکمیل کردند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها حاکی از این بود که دشواریهای تنظیم هیجان در رابطه بین جهتگیری همنوایی الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت نقش واسطهای کامل ایفا می کند؛ اما در رابطه بین جهتگیری گفتوشنود الگوهای ارتباطی خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت نقش واسطهای ندارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جهتگیری همنوایی از طریق دشواریهای تنظیم هیجان در ایجاد گرایش به رفتارهای پرخطر و اعتیاد به اینترنت موثر است.
مرضیه حیدرپور اسکندری، دکتر ناصر امینی، دکتر غلامرضا جعفری نیا،
سال ۱۰، شماره ۱۲ - ( اسفند۱۴۰۰/ پیاپی ۶۹ ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار و ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر طلاق عاطفی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری ۲ ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر شیراز در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد ۳۰ زوج از آنان انتخاب و در سه گروه(در گروه آزمایش زوج درمانی هیجان مدار ۱۰ زوج، در گروه آزمایش ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس ۱۰ زوج و گروه گواه ۱۰ زوج) جایگزین شدند. از پرسشنامه طلاق عاطفی(EDQ) گاتمن(۱۹۹۵) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها بوسیله آزمونهای آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که هر دو درمان مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه اثربخشی معناداری بر طلاق عاطفی اعمال کردند (۰۵/۰>P). همچنین زوج درمانی هیجان مدار در مقایسه با ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش طلاق عاطفی مؤثرتر بود (۰۵/۰>P). بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که زوج درمانی هیجانمدار و ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس میتوانند به عنوان یک شیوه درمانی برای کاهش طلاق عاطفی در مراکز درمانی به کار برده شوند.
دکتر یاسر رضاپور میرصالح، مهرنوش اخوت، راضیه امینی،
سال ۱۱، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱/ پیاپی ۷۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعارض زناشویی والدین از دید فرزند نوجوان و بهزیستی روانشناختی و ناامیدی با در نظر گرفتن نقش میانجی شیوه های مقابله در دانش آموزان دختر بود
. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر ۱۳-۱۶ سال مدارس آموزش و پرورش ناحیه ۲ شهر اصفهان در سال ۱۳۹۷ تشکیل می دانند که از این بین آنها ۲۷۱ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های ادراک کودک از تعارض با والدین (
CPIC؛ گریچ، سید و فینچام، ۱۹۹۲)، خودگزارشی سبک های مقابله ای (
SRCM؛ کاوزی و دابو، ۱۹۹۲)، ناامیدی در کودکان و نوجوانان (
HSC؛ کازدین، رودگرز و کولباس، ۱۹۸۶) و مقیاس بهزیستی کودکان استرلینگ (
SCWBS؛ لیدلی و کارتر، ۲۰۱۰) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر به کمک نرم افزار
SPSS و
AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تعارض والدین رابطه مستقیم و مثبتی با دور شدن از مشکل، بیرونی ساختن و ناامیدی و رابطه مستقیم و منفی با حل مسئله و بهزیستی روانی دانش آموزان داشت (۰۱/۰>
p). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تعارض والدین می تواند به طور غیرمستقیم با تأثیر بر شیوه های مقابله بیرونی سازی و حل مسئله، بهزیستی و ناامیدی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار دهد. شاخصهای برازش نیز نشان داد مدل پیشفرض از برازش مناسب برخوردار است.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که بیرونی سازی و حل مسئله از شیوه های مقابله، نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین تعارض والدین و بهزیستی روانشناختی و ناامیدی در دانش آموزان دارد.
نرگس امینی شیرازی، مهسا سوادکوهی، پرستو شیرزادی، زهرا اصغرپور لشکامی،
سال ۱۱، شماره ۵ - ( مرداد۱۴۰۱/ پیاپی ۷۴ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی موسیقی درمانی آنلاین بر اضطراب کرونا و تعامل والد-کودک در مادران بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. روش نمونه گیری هدفمند بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند ۶ تا ۱۲ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بودند که دارای علائم اضطراب کرونا بوده و از پرسشنامه اضطراب کرونا (علی پور و همکاران، ۱۳۹۸) نمره بیشتر از میانگین به دست آوردند، تعداد ۳۰ نفر که واجد معیارهای ورود به پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) (علی پور و همکاران، ۱۳۹۸) و مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS) (پیانتا، ۱۹۹۴) استفاده شد. پس از آن گروه آزمایش طی ۲۱ جلسه ۲۵ دقیقهای (هر روز به مدت سه هفته) موسیقی درمان فعال با رویکرد برین دنس را دریافت نمودند، این در حالی بود که افراد گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با نرمافزار SPSS-۲۴ و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که موسیقیدرمانی بر کاهش ابعاد جسمانی و روانی و نیز نمره کلی اضطراب کرونا؛ و همچنین بهبود تعامل والد- کودک در ابعاد نزدیکی، تعارض، وابستگی و نیز نمره کلی تعامل والد- کودک موثر بوده و این تاثیر از نظر آماری معنادار است(۰۵/۰>P). بنابراین میتوان از موسیقیدرمانی جهت کاهش اضطراب کرونا و بهبود تعامل والد- کودک استفاده نمود.
دکتر فرهاد تنهای رشوانلو، نسیم امینی، دکتر مهرانگیز شعاع کاظمی،
سال ۱۲، شماره ۹ - ( آذر ۱۴۰۲ / پیاپی ۹۰ ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و تغییرناپذیری جنسیتی پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-۱۵) در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور دقیقتر اعتباریابی آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در ترم پائیز ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تشکیل میدادند. با در نظر گرفتن تعداد متغیرها در مطالعه اول ۲۳۶ نفر و در مطالعه دوم ۲۹۲ نفر به روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها با پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-۱۵؛ ون اوردن و همکاران، ۲۰۱۲)، مقیاس نیاز به تعلق (NTBS؛ کلی، ۱۹۹۹)، پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF؛ والر و همکاران، ۲۰۰۱)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-۲۱؛ لوی باند و لوی باند، ۱۹۹۵)، مقیاس فشار روانی کسلر (K۶؛ کسلر و همکاران، ۲۰۰۲) و مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI؛ بک و همکاران، ۱۹۷۹) صورت گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس دارای ساختاری دو عاملی با واریانس تبییین شده ۴۱/۷۲ درصد بوده و از روایی تأییدی مناسبی نیز برخوردار است. ساختار عاملی بر حسب جنسیت تغییرناپذیر بود. ضرایب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن از ۸۱/۰ تا ۹۶/۰ به دست آمد. همبستگی مثبت با نیاز به تعلق، انزوای اجتماعی، افسردگی و فشار روانی (۰۱/۰>P) نشان از روایی همگرای پرسشنامه داشت. نیازهای بین فردی میتوانستند افکار خودکشی را پیش بینی کنند(۰۱/۰>P). به طور کلی پرسشنامه نیازهای بین فردی روایی و پایایی قابل قبولی را نشان داد و از این رو میتواند به طور قابل اعتمادی در مطالعات روابط بین فردی در بین دانشجویان استفاده شود.
محمدحسین کیامینی، مهدی امینی، بهشته نیوشا،
سال ۱۳، شماره ۳ - ( خرداد ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۶ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی شفقت به خود بر کاهش خودآسیبی عمدی و بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت استان تهران در سال ۱۴۰۲ بود. در این پژوهش ۳۰ نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری مداخله و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه تحت مداخله گروهی برنامه درمانی شفقت درمانی قرار گرفت. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه خودآسیبی (SHI؛ سانسون و همکاران، ۱۹۹۸) و مقیاس عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان (CASAF؛ پرایس و همکاران، ۲۰۰۲) استفاده شد. تحلیل دادهها با بهرهگیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که بین پیشآزمون و پسآزمون و بین پیشآزمون و پیگیری گروه مداخله تفاوت معناداری در متغیر خودآسیبی مشاهد شد (۰۵/۰>P)، اما در متغیر کاراکرد اجتماعی تفاوت معناداری مشاهده بین مراحل نشد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که آموزش گروهی شفقت به خود نقش موثری بر کاهش رفتارهای خودآسیبی دارد؛ اما برای بهبود کارکرد اجتماعی از اثربخشی لازم برخودار نبود.
محمد حسین کیامینی، مهدی امینی، بهشته نیوشا،
سال ۱۳، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۳ / پیاپی ۱۰۰ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود بر بهبود کارکرد اجتماعی در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مددجویان پسر کانون اصلاح و تربیت استان تهران در سال ۱۴۰۲ بود. در این پژوهش ۴۵ نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروههای آزمایش هر یک طی ۸ جلسه تحت مداخله گروهی برنامه درمانی تنظیم هیجان و شفقت درمانی قرار گرفتند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس عملکرد اجتماعی و انطباقی کودک و نوجوان (CASAF؛ پرایس و همکاران، ۲۰۰۲) استفاده شد. تحلیل دادهها با بهرهگیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که پیشآزمون کارکرد اجتماعی با نمرات پسآزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (۰۵/۰>P)، همچنین نتایج دلالت بر این داشت که بین دو درمان در طول زمان تفاوت معناداری وجود نداشت، اما هر یک از درمانها نسبت به گروه کنترل تغییرات معناداری در کارکرد اجتماعی داشتند (۰۵/۰>P). در مجموع میتوان نتیجه گرفت که آموزش گروهی تنظیم هیجان و شفقت به خود در روش درمانی کارآمد در بهبود کارکرد اجتماعی نوجوانان بزهکار است.