مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای امین یزدی
فاطمه خزائی، زهرا سعیدی، ام النبی خزائی، دکتر سید امیر امین یزدی،
سال ۸، شماره ۱ - ( شماره پیاپی ۳۴ / فروردین ۱۳۹۸ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نارساییهای ویژه در یادگیری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهنجار انجام شد. روش تحقیق پژوهش با توجه به ماهیت آن توصیفی- مقایسهای میباشد. نمونه پژوهش متشکل از دو گروه (۵۰ نفری) دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی/ نارسایی توجه و بهنجار بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از بین کودکان ۱۲-۹ ساله شهر مشهد انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش شامل پرسشنامه "مشکلات یادگیری (CLDQ)" بود. جهت تحلیل دادههای پژوهش از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده گردید. یافتههای حاصل از تحلیل دادههای پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات ۵عامل اصلی مشکلات یادگیری (خواندن، حساب کردن، شناخت اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکردهای فضایی) در بین دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد (p< ۰/۰۵) و افراد گروه بهنجار در مؤلفههای خواندن، حساب کردن، شناخت اجتماعی و عملکردهای فضایی، عملکرد بهتری نسبت به گروه دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی برخوردارند. این یافتهها حاکی از این است که توجه به اختلال نقص توجه /بیش فعالی میتواند عامل مؤثری در کار با دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری باشند.
فاطمه خزائی، زهرا سعیدی، دکتر سید امیر امین یزدی،
سال ۸، شماره ۴ - ( شماره پیاپی ۳۷ / تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانی با رویکرد کودکمحور راجرز بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره دبستان انجام شد. طرح پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دبستان شهر مشهد در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس از بین دانش آموزان پایههای پنجم و ششم دبستان، ۳۰نفر را که از نظر نمرات اضطراب اجتماعی بالاتر از میانگین بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل (۱۵نفر) بهصورت تصادفی گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش، طی ۹جلسه، ۳روز در هفته به مدت ۱ساعت برنامه آموزشی بازیدرمانی را به شیوه گروهی دریافت کردند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از "پرسشنامه اضطراب اجتماعی داودی و نجاریان (۲۰۰۱)" استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از نسخه ۲۰برنامه اسپیاساس آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و از روش تجزیهوتحلیل کوواریانس یکمتغیره استفاده شد. یافتههای حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که پس از اعمال برنامه آموزشی بازیدرمانی، میزان اضطراب اجتماعی گروه آزمایش کاهش یافت (۹۶/۹ ± ۰۴/۳۶) که از نظر آماری معنیدار بود (۰۵/۰P<). باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود که این نوع برنامه آموزشی در کنار درمانهای دارویی برای کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش سلامتروانی دانش آموزان در نظر گرفته
بهناز شیدعنبرانی، آقای علیرضا گل، دکتر سید امیر امین یزدی، فاطمه فرهادیان، سجاد نامور طباطبایی،
سال ۸، شماره ۱۱ - ( شماره پیاپی ۴۴/ بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش با هدف پیشبینی طرحوارههای ناسازگار اولیه برمبنای بدرفتاری عاطفی دوران کودکی و سبکهای فرزندپروری انجام شد. این پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه هدف شامل تمام افراد بین ۱۸ تا ۵۰ سال بود. نمونه پژوهش حاضر ۲۶۶ نفر بود که بصورت داوطلبانه و در دسترس پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگار اولیه (YSQ)، پرسشنامه سبکهای فرزندپروری بامریند و پرسشنامه تجارب دوره زندگی (LEQ) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام استفاده شد. دادههای بدست آمده با SPSS-۲۵ تحلیل گردید. براساس همبستگی پیرسون طرحوارههای نقص/شرم (۵۴/۰)، انزوای اجتماعی/بیگانگی (۵۲/۰) و محرومیت هیجانی (۵۳/۰) بیشترین ارتباط و همبستگی را با بدرفتاری عاطفی دوران کودکی دارد که همه ی این طرحوارهها در حوزه طرد و بریدگی قرار دارند. طبق یافتههای بهدستآمده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام، بدرفتاری عاطفی دوران کودکی (سوءاستفاده عاطفی) و سبک فرزندپروری (مستبدانه) بیشترین قدرت پیشبینی را برای طرحوارههای حوزه طرد و بریدگی دارد که به ترتیب ۸/۲۶ و ۸/۳ درصد از حوزه طرد و بریدگی را پیشبینی میکنند و این دو متغیر به همراه هم ۶/۳۰ درصد از حوزه طرد و بریدگی را پیشبینی میکنند (۰۵/۰>P). بدرفتاریهای عاطفی دوران کودکی و سبکهای فرزندپروری ناکارآمد تاثیر بسزایی در تعیین شخصیت بزرگسالان دارد زیرا بدرفتاری عاطفی دوران کودکی و سبک فرزندپروری مخصوصا مستبدانه در شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه مخصوصا در حوزه طرد باهم تعامل دارند و میتوانند اثرات زیانبار یکدیگر را افزایش یا کاهش دهند.
زینب رضایی، دکتر سید امیر امین یزدی،
سال ۱۱، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۱/ پیاپی ۷۵ ۱۴۰۱ )
چکیده
رابطه مادر-کودک یکی از عوامل موثر بر تحول روانشناختی کودکان است. بسیاری از تواناییهای انسان همچون تفکر، زبان، خودآگاهی و غیره از دل اولین رابطه انسانی که کودک در آن درگیر است، حاصل میشود. هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی رابطه مادر-کودک بر اساس تجارب بیواسطهی مادران، در قالب یک رویکرد عمیق بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و نظریهی زمینهای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادران دارای فرزند دختر ۱۰ الی ۱۱ سال در ناحیه تبادکان شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ تشکیل دادند. مشارکت کنندگان در پژوهش۳۰ نفر از مادران بودند که به روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از ابزارصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها مطابق با الگوی سیستماتیک استراوس کوربین صورت گرفت و در مجموع ۱۱۲ مفهوم شناسایی شد که در ۱۴ مضمون فرعی و ۵ مضمون اصلی تنظیم شدند. نتایج مطابق الگوی پارادایم مورد نظر در حیطههای زمینهای و محیطی، میانجی، راهبرد و پیامد جای گرفتند. یافتهها نشان داد که عواملی چون خودآگاهی مادر، والدگری ذهن آگاهانه و توانایی تنظیم هیجانی، میتوانند به عنوان راهبردهای موثر بر توانمندسازی مادر برای بهبود بخشیدن به رابطه با کودک خویش استفاده شوند. عوامل زمینهای و محیطی موثر بر کیفیت ارتباط همچون داشتن الگوی مناسب و پایگاه اجتماعی-اقتصادی نیز جزو پیشنیازهایی هستند که میتوانند کیفیت رابطه را تحت تاثیر خود قرار دهند. راهبردهای پیشنهادی در این مطالعه موجبات دستیابی به رابطهای حسنه که اساس روابط بعدی کودک در اجتماع هست را فراهم میسازد که خود سرمایهای بلندمدت است. برنامهریزی و اهتمام به منظور توانمندسازی والدین به خصوص مادران، در راستای بهبود این رابطه اساسی میتواند مورد توجه دستاندرکاران امر تعلیم و تربیت قرار گیرد.
الهه شجاع، دکتر سیدامیر امین یزدی، دکتر سیدعلی کیمیایی،
سال ۱۱، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۴۰۱/ پیاپی ۸۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزندی و کارکرد تحولی خانواده بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای اضطراب کرونا در مشهد در سال ۱۴۰۱ بودند که از بین آنان ۳۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودنداز: پرسشنامه سنجش تحول کارکردی خانواده (DFFAQ؛ عالی و همکاران، ۱۳۹۳)، مقیاس رابطه والد-کودک (CPRS؛پیانتا، ۱۹۹۴)، مقیاس اضطراب ابتلا به کرونا (CDAS، علیپور و همکاران، ۱۳۹۸). شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در ۸ جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه و هفتهای یکبار برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کووریانس نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون، بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا، رابطه والد- فرزند و کارکرد تحولی خانواده تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰< p). بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا، روابط والد- فرزند و کارکرد تحولی خانواده در مادران موثر بود.
دکتر هادی صمدیه، دکتر حسین کارشکی، دکتر سیدامیر امین یزدی، دکتر الهه حجازی،
سال ۱۲، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۲/ پیاپی ۸۸ ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکتکنندگان پژوهش شامل ۱۹ نفر از دانشجویان دانشگاههای فردوسی مشهد و بیرجند در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ بود که با روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به اصل اشباع انتخاب شدند و با مصاحبه نیمهساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل دادهها با روش استویک-کولایزی-کین انجام شد. نتایج منجر به تولید ۵ مضمون اصلی، ۱۴ مضمون فرعی و ۵۰ واحد معنایی گردید. تحلیل مصاحبهها پنج مضمون اصلی شامل ادراک از جو دانشگاه (محیط حامی خودمختاری، نگرش به دانشگاه، امکانات)، تعامل با استادان (تأکید بر رشد علمی، رعایت احترام، صمیمیت، همدلی و حمایت)، تعامل با همسالان (نزدیکی رابطه، الگوپذیری)، مشارکت اجتماعی (فعالیتهای فوق برنامه و عضویت ادراکشده) و عوامل درونفردی (باورهای خودکارآمدی و درگیری تحصیلی) را نشان داد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که تجربههای مثبت و منفی دانشجویان در خصوص احساس تعلق به دانشگاه، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل درونفردی، بین فردی و بافتی است که نقش عمدهای در زندگی دانشگاهی آنان ایفا میکند.
راضیه کرامتی، دکتر سیدعلی کیمیایی، دکتر حسین کارشکی، دکتر سیدامیر امین یزدی،
سال ۱۲، شماره ۹ - ( آذر ۱۴۰۲ / پیاپی ۹۰ ۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تداومبخش تعارضهای زناشویی براساس تجربه زیسته زوجین اجرا شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی پدیدارشناسی بود. شرکتکنندگان پژوهش شامل تمامی زوجین متعارضی بودند که در بازه زمانی مرداد تا آبان ۱۳۹۹ به مراکز مشاوره شهرستان بجنورد مراجعه نمودند. ۲۲ نفر از آنها که دارای تعارض زناشویی بودند به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد شرکتکنندگان، از ابتدا قابل پیشبینی نبوده و محقق از طریق بررسی مرتب دادهها و پرسیدن سوالها، در نهایت به حد اشباع رسید. همچنین برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین (۱۹۹۶) و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. اطلاعات بهدست آمده طی مراحل تحلیل اطلاعات، بر پایه دادههای حاصل از سوالات تحقیقی که در قالب مصاحبه مطرح شده بود؛ استخراج گردید. تحلیل موضوعی درباره عوامل تداومبخش تعارض زناشویی، در ۳ مولفه اصلی و ۱۲ مولفه فرعی طبقهبندی شدند که مولفههای اصلی عبارتند از: عامل بین نسلی، عوامل بین فردی و عوامل درون فردی. نتیجهگیری: عوامل درون فردی، بین فردی و بین نسلی عوامل اصلی ایجاد تعارضهای زوجهای متعارض میباشد. در نهایت، پژوهش کیفی انجامشده منجر به شناخت دقیقتر و عمیقتر مشکلات زناشویی زوجین میشود و از این طریق میتوان راهکارهای مشاورهای مناسبی را برای ارتقای زندگی زناشویی ارائه داد.
زهرا عسگری، دکتر سیدامیر امین یزدی، دکتر حسین کارشکی، دکتر مریم بردبار،
سال ۱۳، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۳ / پیاپی ۱۰۰ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل عوامل اثرگذار بر بهبود قابلیتهای هیجانی-کارکردی نوجوان منطبق با رویکرد تحولی یکپارچه انجام شد. جامعه آماری کلیه مقالات و پایاننامههای مرتبط با موضوع پژوهش بوده است که در سالهای ۱۳۹۲-۱۴۰۲ به زبان فارسی در پایگاههای اطلاعاتی نشریات علمی ایران شامل (پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی(SID)، مگیران، ایرانداک) منتشر شده است. جستوجو با استفاده از کلیدواژههای؛ تعاملات، تنظیم هیجان، مهارتهای شناختی (حل مسئله، پرسشگری، تفکر منطقی و انعطافپذیر) و فراشناخت با محوریت نوجوان انجام شد. از بین پژوهشهای راهیافته به مطالعه، ۴۰ مورد برای بررسی برگزیده شد و به کمک نرمافزار CMA۲ تحلیل شد. برای محاسبه اندازه اثر از g هگز و مدل اثرات ثابت و تصادفی و به منظور بررسی میزان سوگیری انتشار در مطالعات، از نمودار فونل استفاده شد. همچنین نتایج آزمون I۲ و Q حاکی از آن بود که مطالعات همگن نبودهاند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که میزان اندازه اثر ترکیبی عوامل اثرگذار بر قابلیتهای هیجانی-کارکردی در مدل ثابت ۷۷۱/۰ و در مدل تصادفی ۸۸۵/۰ است که از نظر آماری معنادار بود. همچنین بیشترین تاثیر بر قابلیتهای هیجانی-کارکردی مربوط به عامل تعامل اثربخش (۷۸۴/۱) و کمترین تاثیرگذاری نیز مرتبط با عامل مهارتآموزی (۰۵۳/۰) بود. در نهایت مهمترین نکته این بود که از میان عوامل اثرگذار بر قابلیتهای هیجانی-کارکردی نوجوان، تعاملات اثربخش، توانایی حلمسئله و راهبردهای تنظیم هیجان دارای بیشترین اندازه اثرمعنادار بود که به معنای اهمیت این سه عامل در بهبود عملکرد تحولی نوجوان بوده است.