مجله رویش روا‌ن‌شناسی از دادن گواهی‌های کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای حسن پور

مهری الیاسی، مونا برادران خانیانی، فاطمه حسن پور،
سال ۹، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۹/ شماره پیاپی ۵۷ ۱۳۹۹ )
چکیده

هویت عاملی مهم در تصمیم‌هایی است که افراد در مسیر زندگی خود برمی‌گزینند. خاطرات اولیه به‌عنوان قسمت‌های ثبت­شده در ذهن افراد نمونه‌ای از تجارب دوران کودکی است که با عملکرد خانواده ارتباط تنگاتنگی دارد و مجموع این عوامل زمینه‌ساز شکل‌گیری سبک هویتی فرد است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه موردمطالعه، دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی (ره) تهران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود که ۴۰ نفر از آن‌ها به روش نمونه‌گیری هدفمند وارد پژوهش شدند. جمع­آوری داده‌ها از طریق پرسشنامه سبک‌های هویتی (بروزنسکی، ۱۹۹۲) و مصاحبه در خصوص خاطرات اولیه و عملکرد خانواده برخاسته از مدل عملکرد خانواده مک­مستر انجام گرفت. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها متناسب با رویکرد پدیداری و با روش کلایزی انجام شد. یافته‌ها در قالب مضامین اصلی و فرعی به محوریت سه مضمون خاطرات اولیه، عملکرد خانواده و سبک‌های هویتی با زیرمضمون‌های مختص به هر یک دسته‌بندی شدند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می‌توان گفت که خاطرات اولیه کودکی و عملکرد خانواده می‌توانند جزو عوامل مهم در تشکیل سبک‌های هویتی باشند؛ بنابراین اجرای برنامه‌های آموزشی فردی و گروهی برای والدین در خصوص نحوه تنظیم عملکرد خانواده، در پرورش فرزندانی با سبک‌های هویتی مناسب، اثرگذار خواهد بود.
دکتر آسیه شریعتمدار، فاطمه حسن پور، دکتر آتوسا کلانتر هرمز،
سال ۱۰، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۰/ شماره پیاپی ۶۳ ۱۴۰۰ )
چکیده

در این پژوهش به بررسی نشانگان فرسودگی و عدم تعادل حرفه­ای شغلی مشاوران مدرسه با استفاده از روش تحلیل مضمون پرداخته شد. نشانگان فرسودگی شغلی و عدم تعادل حرفه­ای در مشاوران مدارس دخترانه مقطع متوسطه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد پرسش قرار گرفت. پس از رسیدن به اشباع نظری، ۱۲ نفر از مشاوران که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند نمونه پژوهش را تشکیل دادند. با توجه به الگوی مراحل تحلیل مضمون، پس از شناخت داده‌ها، کدگذاری صورت گرفت و درنهایت با شناخت مضامین، ترسیم شبکه مضامین و تحلیل آنها گزارش ارائه گردید. بعد از تحلیل داده‌ها سه مضمون اصلی برای نشانگان فرسودگی شغلی شامل دل‌زدگی جسمانی و روانی، دل‌زدگی ارتباطی و دل‌زدگی از کار  استخراج شدند. در رابطه با نشانگان عدم تعادل حرفه­ای نیز مضامین فقدان مسئولیت­پذیری شغلی، فقدان مسئولیت­پذیری در روابط، شغل به عنوان اولویت اصلی زندگی، تخطی از مرزهای حرفه‌ای و نادیده گرفتن هویت شخصی استخراج شدند. از نتایج به دست آمده در این پژوهش می­توان در جهت تدوین برنامه‌­های آموزشی، درمانی و پیشگیرانه با هدف کاهش و رفع فرسودگی شغلی و افزایش سلامت جسمی و روانی مشاوران و در نهایت افزایش کارایی و بهره­وری شغلی آنان استفاده کرد.
نظیره حسن پور، دکتر مسعود نجاری، دکتر علیرضا سنگانی،
سال ۱۱، شماره ۹ - ( آذر ۱۴۰۱/ پیایپی ۷۸ ۱۴۰۱ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه‌کننده به اورژانس اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران اقدام به خودکشی مراجعه‌کننده به اورژانس اجتماعی شهر سقز در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که از طریق روش نمونه‌گیری هدفمند و بر اساس معیار‌های ورود و خروج تعداد ۳۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش پرسشنامه شادکامی اکسفورد (OHQ، ۲۰۰۲) و سازگاری اجتماعی بل (BAI، ۱۹۶۱) بود. گروه آزمایش تحت درمان ذهن اگاهی ویلئامز و سگال (۲۰۰۳) به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده‌های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر صورت گرفت. یافتهها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای نشاط اجتماعی (۳۲/۵۲= f، ۰۱/۰=p) و سازگاری اجتماعی (۷۱/۳۹= f، ۰۱/۰=p) در دختران اقدام به خودکشی مراجعه‌کننده به اورژانس اجتماعی معنادار بود و نتایج حاکی از ماندگاری درمان در دوره پیگیری بود (۰۱/۰=p). بر اساس نتایج پژوهش می‌توان گفت درمان ذهن آگاهی روش مناسبی برای ارتقای نشاط اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دختران اقدام به خودکشی مراجعه است.
انسیه سادات مصطفوی، دکتر مریم محسن پور،
سال ۱۲، شماره ۱۰ - ( دی ۱۴۰۲ / پیاپی ۹۱ ۱۴۰۲ )
چکیده

تفکر انتقادی، فعالیتی شناختی جهت درک و ارزیابی یافته­ها و پدیده­ها بر پایه­ی مهارت­هایی از قبیل استدلال و تحلیل است و در سال­های اخیر این صلاحیت به عنوان یک هدف آموزشی در نظام آموزشی بسیاری از کشورها در آموزش عمومی جایگاه ویژه­ای یافته است. بنابراین شناخت شیوه­های اندازه­گیری و سنجش این صلاحیت و بررسی ابزارهای موجود حائز اهمیت ویژه­ای است. پژوهش حاضر با هدف معرفی آزمون­های تفکر انتقادی برای دانش­آموزان و شناسایی نقاط قوت و ضعف این آزمون­ها با روش مرور نقادانه و با استفاده از الگوی پریزما نگاشته شده است. پس از جست­وجو در پایگاه­های وب­آوساینس، اسکوپوس و گوگل­اسکالر و پایگاه­های علمی داخلی شامل سید و نورمگز در بازه­ی زمانی۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲، ۶۵ مقاله با کلیدواژه­های "آزمون مهارت­های تفکر انتقادی"، "سنجش تفکر انتقادی دانش­آموزان"، "اندازه­گیری تفکر انتقادی دانش­آموزان" بازیابی شد. از میان مقالات بازیابی شده، تعداد پنج مقاله که متناسب با معیارهای ورود از جمله به­روز بودن اسناد، مرتبط بودن با هدف پژوهش، بررسی ویژگی­های روانسنجی ابزار برای گروه سنی ۷ تا ۱۸ سال انتخاب و بررسی شدند و سایر مقالات براساس معیارهای خروج مطالعه حذف شدند. تحلیل با رویکرد تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت و یافته­ها منجر به شناسایی سه نوع آزمون بسته­پاسخ، باز پاسخ و ترکیبی جهت سنجش صلاحیت تفکر انتقادی شد که دارای شباهت­ها و تفاوت­هایی با یکدیگر هستند.  انتظار می­رود جهت ایجاد وضعیت مطلوب برای سنجش این صلاحیت ابزارهای جدید و متناسب با هدف پژوهشگر انتخاب و طراحی و بررسی ویژگی­های روانسنجی ابزارهای بازپاسخ و ترکیبی با توجه به دقت آن­ها در اندازه­گیری مهارت تفکر انتقادی مورد توجه قرار گیرد.
دکتر سارا علایی خرایم، دکتر رقیه علائی، سجاد محسن پور،
سال ۱۳، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۳/ پیاپی ۱۰۴ ۱۴۰۳ )
چکیده

در شرایط بحران همه‌گیری کرونا، بهداشت روانی افراد تحت تاثیر قرار گرفته و مسائل بسیاری را بالاخص در بحث مصرف مواد مخدر به همراه داشته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضطراب کرونا و مهارت‌های مقابله‌ای با مصرف مواد در شهر اردبیل در سال ۱۴۰۰ انجام شده است. روش پژوهش مورد-شاهدی بود. به طوری که با مراجعه به مراکز ترک اعتیاد ۸۰ نفر از افراد مصرف کننده مواد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس ۸۰ نفر از افراد به عنوان گروه گواه، از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با آنان همتاسازی و مقایسه شدند. آزمودنی‌ها به فرم آنلاین پرسشنامه‌های گرایش به مصرف مواد وید (۱۹۹۲)، اضطراب کرونا لی (۲۰۲۰) و مهارت‌های مقابله‌ای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) پاسخ دادند و داده‌ها با استفاده از آزمون t و رگرسیون لجستیک در نرم افزار SPSS-۲۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افراد مصرف کننده مواد در مقایسه با افراد گروه گواه، میزان بالاتری از اضطراب کرونا را تجربه کرده و برای مقابله با استرس، بیشتر از راهبرد هیجان مدار استفاده می‌کنند. ۷۹ درصد واریانس گرایش به مصرف مواد توسط مهارت‌های مقابله‌ای و اضطراب کرونا تبیین شد که راهبرد هیجان مدار (۵۱%) بیشترین سهم را در پیش‌بینی داشته است. اضطراب کرونا و استفاده از راهبردهای ناکارآمد مقابله با استرس خصوصاَ راهبرد هیجان مدار در گرایش به مصرف مواد نقش دارد. بنابراین، در شرایط بحرانی همه‌گیری کرونا، علاوه بر مداخلات پزشکی در نظر گرفته شده برای این بیماری، آگاهی از تبعات روانی این بحران برای پیش‌گیری از مصرف مواد افراد، ضروری است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی رویش روان شناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ)

Designed & Developed by : Yektaweb