مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای درتاج
دکتر ذبیح اله اللهی، اعظم حسینی، مریم رجبیان ده زیره، فریبا درتاج،
سال ۷، شماره ۱۰ - ( زمستان/ دی ماه۹۷/ شماره پیاپی۳۱/ ۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر رویکردهای یادگیری سطحی، عمیق و راهبردی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر یزد انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون و پس-آزمون بود. به همین منظور نمونهای به حجم ۵۷ نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر یزد انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از ۱۲ جلسه آموزش راهبردهای خودتنظیمی، اطلاعات مربوط به رویکردهای یادگیری با استفاده از پرسشنامه رویکردهای یادگیری انتویسل و رامسدن (۲۰۰۰) جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد: ۱)بین میانگین نمرات رویکرد یادگیری سطحی دو گروه در مرحله پسآزمون، تفاوت معناداری مشاهده میشود، بنابراین میانگین تعدیلشده نمرات پسآزمون رویکرد یادگیری سطحی در گروه آزمایش (با اندازه اثر ۲۸/.)، پایینتر از میانگین تعدیلشده نمرات پسآزمون رویکرد یادگیری سطحی در گروه گواه است. ۲)بین میانگین نمرات رویکرد یادگیری عمیق دو گروه در مرحله پسآزمون، تفاوت معناداری مشاهده میشود. بنابراین، میانگین تعدیلشده نمرات پسآزمون رویکرد یادگیری عمیق در گروه آزمایش (با اندازه اثر ۵۰/.)، بالاتر از میانگین تعدیلشده نمرات پسآزمون رویکرد یادگیری عمیق در گروه گواه است. ۳)بین میانگین نمرات رویکرد یادگیری راهبردی دو گروه در مرحله پسآزمون، تفاوت معناداری مشاهده میشود. بنابراین، میانگین تعدیلشده نمرات پسآزمون رویکرد یادگیری راهبردی در گروه آزمایش (با اندازه اثر ۴۷/.)، بالاتر از میانگین تعدیلشده نمرات پسآزمون رویکرد راهبردی در گروه گواه است. بنا بر نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی میتواند باعث ارتقای رویکردهای یادگیری سطحی، عمیق و راهبردی دانش آموزان اول دبیرستان شود.
مریم رجبیان ده زیره، فریبا درتاج، دکتر فتانه درتاج، ذبیح الله اللهی،
سال ۸، شماره ۱ - ( شماره پیاپی ۳۴ / فروردین ۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
یکی از مهمترین و اساسیترین عوامل تعیین کننده سلامت افراد، تابآوری است. تابآوری باعث میشود افراد در شرایط دشوار و با وجود عوامل خطر، از ظرفیتهای موجود خود در جهت دستیابی به موفقیت و رشد زندگی فردی استفاده کنند و از این چالشها به عنوان فرصتی برای توانمند کردن خود بهره جویند. جهت ارتقای سلامت معنوی، توجه به تاب آوری به عنوان حوزه مطالعاتی اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش سلامت معنوی در تابآوری دانشجویان است. روش تحقیق کمی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دوره کارشناسی در دانشگاه کاشان در سال تحصیلی۹۵-۹۴ بودهاند که از میان ۴۰۰۰ نفر، ۳۰۰ نفر به عنوان نمونه، با روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین والیسون و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از شاخصهای آماری میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سلامت معنوی و تاب آوری دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد(۰/۰۵p< )، بین سلامت وجودی و تاب آوری دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد (۰/۰۵p< ) و همچنین بین سلامت مذهبی و تاب آوری دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد (۰/۰۵p< ) نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های سلامت معنوی مخصوصاً مولفه سلامت وجودی پیش بینی کننده مناسبی در تاب آوری دانشجویان می باشد (۰/۰۵p< )
حمیده جهانگرد، دکتر رضا قربان جهرمی، دکتر فریبرز درتاج، دکتر ابوطالب سعادتی شامیر،
سال ۱۲، شماره ۳ - ( خرداد ۱۴۰۲/ پیاپی ۸۴ ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای تحمل ابهام در رابطه بین نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه با حافظه کاری بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعۀ پژوهش را کلیه دانشآموزان دبیرستانهای شهر تهران که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آنها ازطریق روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای ۳۸۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای حافظه کاری (WMQ، ۱۳۹۲)، نیاز به شناخت (NCS، ۱۹۹۶)، نیاز به خاتمه (NFCS، ۲۰۰۸) و تحمل ابهام (MSTAT، ۱۹۹۳) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل معادلات ساختاری بود که با استفاده از آن روابط علی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافتهها گویای آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر حافظه کاری معنادار (۰۰۱/۰>P)، اثر مستقیم تحمل ابهام بر حافظه کاری(۰۰۱/۰>P) معنادار، اما اثر مستقیم ترجیح قطعیت (۰۸/۰>P) و ترجیح ساختار(۱/۰>P) بر حافظه کاری معنادار نبود. همچنین نتایج نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه از طریق واسطهگری تحمل ابهام بر حافظه کاری دارای اثرغیرمستقیم بود (۰۰۱/۰>P). بنابراین مداخلات مبتنی بر بهبود نیاز به شناخت، نیاز به خاتمه و تحمل ابهام میتواند به افزایش ظرفیت حافظه کاری در دانشآموزان کمک کند.
محسن کریم زندی، حسن اسدزاده، اسماعیل سعدی پور، فریبرز درتاج،
سال ۱۳، شماره ۵ - ( مرداد ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۸ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کنترل شناختی و جهتگیری هدف در رابطه بین هوش معنوی و وجدانی بودن باتجربه غرقگی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان گیلان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بودند. تعداد ۴۵۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجربه غرقگی (۱۹۹۶)، کنترل شناختی (CCFQ، ۲۰۱۸)، هدف پیشرفت (AGQ، ۱۹۹۹)، هوش معنوی (۱۳۹۵)، و خرده مقیاس وجدانی بودن از پرسشنامه پنج عاملی نئو (PI-R، ۱۹۹۲) بود. برای تحلیل دادهها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که هوش معنوی و وجدانی بودن اثر مستقیم بر غرقگی دارند (۰۱/۰P<). هوش معنوی و وجدانی بودن بهواسطه کنترل شناختی اثر غیرمستقیم بر غرقگی دارند (۰۱/۰P<). هوش معنوی و وجدانی بودن بهواسطه جهتگیری هدف اثر غیرمستقیم بر غرقگی ندارند (۰۵/۰P>). نتایج نشان داد که کنترل شناختی باتوجهبه نقش هوش معنوی و وجدانی بودن میتواند تبیینکننده غرقگی باشد.