مجله رویش روا‌ن‌شناسی از دادن گواهی‌های کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.

جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای رنجبری

توحید رنجبری، دکتر محمدعلی بشارت، دکتر رضا پورحسین،
سال ۸، شماره ۱ - ( شماره پیاپی ۳۴ / فروردین ۱۳۹۸ )
چکیده

اختلال‌های اضطرابی و افسردگی از شایع‌ترین اختلال‌های روانشناختی هستند. شناخت متغیر‌های موثر بر شکل گیری نشانه‌های اضطراب و ا افسردگی از نظر بالینی دارای اهمیت بسیاری است. هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی نشانه‌های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب‌های دلبستگی بود. از ۴۰۶ شرکت کننده (۲۴۲ پسر و ۱۶۴ دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده‌‌ها از روش همببستگی و رگرسیون گام به کام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک‌های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با نشانه‌های اضطراب و افسردگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و آسیب‌های دلبستگی قابلیت پیش‌بینی نشانه‌های اضطراب و افسردگی را دارند. بر این اساس، توجه به آسیب‌های دلبستگی برای پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روان افراد جامعه و درمان افراد مبتلا به نشانه‌های اضطراب و افسردگی اهمیت فراوانی دارد.


فاطمه ورزدار، طاهره رنجبری پور، حسین رضابخش،
سال ۸، شماره ۱۰ - ( شماره پیاپی ۴۳/ دی ۱۳۹۸ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس بهزیستی معنوی و مهارت های ارتباطی در والدین کودکان استثنایی انجام شد. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه والدین دارای کودک استثنایی شهرستان هشتگرد و نظرآباد در سال ۱۳۹۶ بود. نمونه گیری این پژوهش به صورت در دسترس بود و تعداد نمونه نیز ۱۰۰ نفر بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران (۱۹۸۵)؛ پرسشنامه سلامت زندگی پولتزیون و الیسون (۲۰۰۵) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون جی (۱۹۹۰) بود. برای تحلیل آماری داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان در سطح معناداری (p<۰,۰۵) استفاده گردید. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بهزیستی معنوی و مهارت های ارتباطی توانایی پیش بینی رضایت از زندگی را دارند و به طور کلی بهزیستی معنوی و مهارت های ارتباطی ۱۶% از رضایت از زندگی را پیش بینی می کنند. بنابراین بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، با افزایش بهزیستی معنوی و مهارت های ارتباطی ، رضایت از زندگی نیز در والدین دارای کودک استثنایی افزایش می یابد
مهرنوش صفائیان، علیرضا کاکاوند، مریم بهرامی هیدجی، فاطمه محمدی شیر محله، طاهره رنجبری پور،
سال ۱۱، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۱ /شماره پیاپی ۸۰ ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرح­واره درمانی بر تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی پرستاران زن بود. روش  پژوهش  نیمه­آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران در سال ۱۴۰۰ که تعداد کل پرستاران این بیمارستان در زمان انجام پژوهش حاضر ۹۷۳=n نفر بود. نمونه این پژوهش شامل ۴۰ نفر از این پرستاران بود و به صورت نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس، از میان نمونه پژوهش بطور تصادفی ۲۰ نفر در گروه گواه و ۲۰ نفر در دو گروه مداخله (درمان طرح­واره درمانی) جایگزین شدند. گروه مداخله طرح­واره درمانی را طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه­ای هفته­ای یکبار دریافت کردند. داده­ها با استفاده از مقیاس پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران (۲۰۱۰، PTQ)، فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (۱۹۸۱، MBI) جمع­آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. اثر اصلی گروه برای تفکر ارجاعی (۰۵/۰> P، ۴/۹۵F=) و خستگی هیجانی (۰۵/۰> P، ۹/۱۳F=) معنادار هستند؛ یعنی بین دو گروه از نظر میانگین تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی تفاوت است در تفکر ارجاعی اثر اصلی سه مرحله اندازه­گیری (۰۵/۰> P، ۵/۱۴F=) و خستگی هیجانی نیز (۰۵/۰> P، ۳۷/۷F=) معنادار است. به عبارتی بین نمرات دو متغیر در سه مرحله اندازه­گیری بین گروه­ها تفاوت معناداری وجود دارد.. نتیجه­گیری می­شود این مداخله تاحد ­زیادی توانست تفکر ارجاعی و خستگی هیجانی پرستاران را کاهش دهد.
 
محبوبه پیاده امرغان، محمدرضا بلیاد، معصومه ژیان باقری، ناهید هواسی سومار، طاهره رنجبری پور،
سال ۱۱، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۴۰۱/ پیاپی ۸۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

  هدف این پژوهش پیش­بینی راهبردهای مقابله­ با استرس براساس طرحواره­های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در مادران دانش آموزان کم­توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش­های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی ۶ تا ۱۸ سال (حدود ۹۰۰ نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه­ای  ۲۴۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله­ای لازاروس و فولکمن ( WSQ، ۱۹۸۴) و مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، ۲۰۰۸)، طرحواره­های یانگ فرم کوتاه (YSQ-SF) (۲۰۰۵) (بود. روش تحلیل پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته­ها نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگر جهت­مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، محدودیت­های مختل با راهبردهای مقابله­ای مسئله مدار رابطه منفی و معنادار و با راهبردهای مقابله­ای هیجان مدار مثبت و معنادار دارد. همچنین ارتباط هوش معنوی با راهبردهای مقابله­ای مسئله مدار مثبت و معنادار و با راهبردهای مقابله­ای هیجان مدار منفی و معنادار است. همچینن در مجموع ۷/۵۰ واریانس متغیر راهبردهای مقابله­ای مسئله مدار و ۵/۱۴ واریانس متغیر راهبردهای مقابله­ای هیجان مدار توسط متغیرهای پیش­بین تبیین می­شود (۰۵/۰>p). نتیجه گیری می­شود که طرح واره ناسازگارانه اولیه، هوش معنوی در پیش­بینی راهبردهای مقابله با استرس نقش اساسی دارد.
محبوبه پیاده امرغان، محمدرضا بلیاد، معصومه ژیان باقری، ناهید هواسی سومار، طاهره رنجبری پور،
سال ۱۲، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۲/ پیاپی ۸۷ ۱۴۰۲ )
چکیده

هدف این پژوهش پیش­بینی پذیرش مسئولیت­پذیری براساس انعطاف­پذیری و تفکر وجودی انتقادی در مادران دانش­آموزان کم­توان ذهنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش­های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش­آموزان کم توان ذهنی محدوده سنی ۶ تا ۱۸ سال (حدود ۹۰۰ نفر) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان قزوین در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. که از بین آنها به صورت تصادفی خوشه­ای  ۲۴۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (WSQ، ۱۹۸۴)، مقیاس هوش معنوی کینگ (SISRI، ۲۰۰۸) و صفات شخصیتی کاستا و مک کری (۱۹۷۰، NEO) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافته­ها نشان داد که انعطاف­پذیری و تفکر وجودی توان پیش‌بینی پذیرش مسئولیت­پذیری مادران دانش­آموزان کم توان ذهنی را دارد و درمجموع ۹/۱۹ واریانس متغیر پذیرش مسئولیت­پذیری را تبیین می­کند (۰۵/۰>p). نتیجه­گیری می­شود که انعطاف­پذیری و تفکر وجودی انتقادی در پیش­بینی پذیرش مسئولیت ­پذیری نقش اساسی دارد.
آزاده عباسی راد، مریم بهرامی هیدجی، بیوک تاجری، فاطمه محمدی شیرمحله، طاهره رنجبری پور،
سال ۱۲، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۲/ پیاپی ۸۸ ۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح­واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان خودآسیب­رسان بود. این پژوهش از نوع  نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری ۳ ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر بزهکار دارای تجربۀ خودآسیب رسانی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود که از ‌بین آنها با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد ۳۶ نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه طرح­واره درمانی مبتنی بر ذهنیت­مدار و گروه گواه به‌طور تصادفی جایگزین شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران  (۲۰۰۸، ISK) و بدتنظیمی هیجانی گراتز و همکاران (۲۰۰۴، DERS) جمع‌آوری شد. مداخله طرح­واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار در ۲۰ جلسه ۹۰ دقیقه و هفته‌ای یک‌بار برگزار شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش­آزمون و پس­آزمون بدتنظیمی هیجانی (۰۵/۰>p، ۸۹/۹-=d) و پیش­آزمون پیگیری بدتنظیمی هیجانی (۰۵/۰>p، ۸/۱۲-=d)، معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش­آزمون و پس­آزمون خودشناسی انسجامی (۰۵/۰>p، ۶۳/۸-=d) و پیش­آزمون پیگیری خودشناسی و انسجام (۰۵/۰>p، ۷۱/۳-=d) نیز معنادار بوده است. نتیجه­گیری می­شود طرح­واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت­مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی موثر و ماندگار است.
آزاده عباسی راد، مریم بهرامی هیدجی، بیوک تاجری، فاطمه محمدی شیرمحله، طاهره رنجبری پور،
سال ۱۴، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۴ / پیاپی ۱۰۶ ۱۴۰۴ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودشناسی انسجامی و کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان بزهکار خود آسیب ‏رسان کانون اصلاح و تربیت بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون_پس‌آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری ۳ ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر بزهکار دارای تجربۀ خود آسیب رسانی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود که از ‌بین آنها با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد ۳۶ نفر انتخاب شدند. این تعداد در دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه به‌طور تصادفی جایگزین شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران  (۲۰۰۸، ISK) و رفتارهای خودآسیب رسان کلونسکی و همکاران (۲۰۰۹، ISAS) جمع‌آوری شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه و هفته‌ای یک‌بار اجرا شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان در سطح ۰۵/۰تفاوت معناداری وجود داشت و علاوه براین بین میانگین پس آزمون و پیگیری این دو متغیر نیز تفاوت معناداری در سطح ۰۵/۰ وجود داشت.  از یافته­های فوق می­توان نتیجه رگفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان موثر و ماندگار است.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی رویش روان شناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ)

Designed & Developed by : Yektaweb