مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۱۳ نتیجه برای سلیمی
هادی سلیمی، دکتر سمانه نجاریان پور، دکتر کوروش محمدی، آقای علی اصغر مهرعلی تبار فیروزجانی،
سال ۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۵، شماره پیاپی ۱۴ / ۱۳۹۵ )
چکیده
<span lang="FA" style="line-height: ۱۱۵%; font-family: " b="" lotus";="" font-size:="" ۱۰pt;="" mso-fareast-font-family:="" "times="" new="" roman";="" mso-ascii-font-family:="" mso-hansi-font-family:="" roman";"="">هدف پژوهش حاضر پیشبینی سازگاری زناشویی براساس تصمیمگیری و حلمسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارتهای ارتباطی و باورهای مذهبی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ بودند که براساس جدول مورگان ۳۵۸ نفر بهصورت نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای سازگاری دوتایی و فرایندخانواده استفاده شد. دادهها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تجزیهوتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (۰۱/۰ >p) و نتایج رگرسیون گامبهگام نشان داد که بهغیراز باورها مذهبی، مؤلفههای انسجام خانواده، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای مقابله و تصمیمگیری و حلمسأله باهم ۶/۴۹% از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین میکنند. میتوان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیشبینی سازگاری زناشویی را دارند.
هادی سلیمی، دکتر سمانه نجارپوریان، دکتر کوروش محمدی، علی اصغر مهرعلیتبار فیروز جائی،
سال ۵، شماره ۴ - ( پیاپی ۱۷، زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی سازگاری زناشویی براساس تصمیمگیری و حلمسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارتهای ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده) بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ بودند که براساس جدول مورگان ۳۵۸ نفر بهصورت نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای سازگاری زناشویی (اسپنیر، ۱۹۷۶) و فرایندخانواده سامانی (۱۳۸۷) استفاده شد. دادهها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تجزیهوتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که مجموعه عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (۰/۰۱ >P) و همچنین نتایج رگرسیون گامبهگام نشان داد که به غیر از باورها مذهبی که اثر معناداری در معادله رگرسون نداشت، مؤلفههای انسجام خانواده، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای مقابله و تصمیمگیری و حلمسأله باهم ۴۹/۶ % از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین میکنند. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیشبینی سازگاری زناشویی را دارند.
الهه نژادکریم، هادی سلیمی، دکتر موسی جاودان، پریا حسینزاده،
سال ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۶، شماره پیاپی ۲۱ ۱۳۹۶ )
چکیده
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش سطح بخشودگی زنان انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل زن دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران در سال ۹۴ بودند. نمونه موردمطالعه شامل ۵۰ زن بود که بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس سنجش بخشودگی در خانواده (FFS) استفاده شد. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس و نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش، در بعد بخشودگی زنان در خانواده تفاوت معناداری وجود دارد (F= ۳۲/۲۹, P= ۰/۰۰۱). با توجه به یافتههای پژوهش، آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش سطح بخشودگی زنان تأثیر دارد. ازاینرو میتوان آموزش تحلیل رفتار متقابل را بهعنوان یک روش مؤثر در افزایش سطح بخشودگی زنان و بهعنوان یک مداخله بالینی ثمربخش پیشنهاد داد.
نجمه بلالی دهکردی، دکتر حسین سلیمی بجستانی،
سال ۸، شماره ۴ - ( شماره پیاپی ۳۷ / تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش به منظور پیشبینی سلامت روان و ابعاد آن بر اساس متغیرهای بخشش و جنسیت در سالمندان شهرستان شهرکرد صورت گرفت. جامعه پژوهش حاضر را سالمندان شهرستان شهرکرد تشکیل دادند که از بین آنها نمونه ای متشکل از ۱۲۰ نفر سالمند از مراکز روزانه سالمندان آفتاب، خانه جهاندیدگان، و فرهیختگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید.
در این پژِوهش پرسشنامههای سلامت روان سازمان جهانی بهداشت(GHQ، ۱۹۷۹) و پرسشنامه کینه(رشن، ۱۳۹۰) بر روی گروه نمونه اجرا شد. متغیر جنسیت در تحلیل داده ها بررسی شد.
تحلیل همبستگی نشان داد که متغیر بخشش رابطه مثبت و معناداری با سلامت روان مخصوصا در بعد افسردگی دارد. نتایج تجزیه و تحلیل با روش رگرسیون چندگانه چندمتغیره نشان داد که متغیر بخشش توانست هر چهار بعد سلامت روانی( جسمانی سازی و اضطراب و افسردگی و عملکرد اجتماعی) را مورد پیشبینی قرار دهد و متغیر جنسیت فقط توانست دو بعد از سلامت روان( جسمانی سازی و افسردگی) را مورد پیشبینی قرار دهد.
دکتر علیرضا عظیم پور، الهام سلیمی،
سال ۸، شماره ۷ - ( شماره پیاپی ۴۰ / مهر ۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از نظریههای تبیین کنندهی پرخاشگری نظریهی ناکامی – پرخاشگری است. در دانشآموزان یکی از منابع ناکامی، ناکامیهای تحصیلی است. تحقیقات نشان دادهاند که هوش و خودکارآمدی تحصیلی بالا میتوانند باعث موفقیت تحصیلی و پیشگیری از ناکامی تحصیلی شوند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه ی انواع پرخاشگری با دو متغیر هوش و خودکارآمدی تحصیلی بود. ۲۱۰ دانش آموز دختر و پسر بندرعباسی از پایهی دوم دبیرستان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و آزمون های پرخاشگری باس و پری، ماتریسهای پیشروندهی هوش ریون و خردهمقیاس خودکارآمدی تحصیلی پرسشنامهی خودکارآمدی کودکان و نوجوانان بر این دانشآموزان اجرا شد. یافتهها حاکی از رابطهی منفی پرخاشگری کلی و انواع پرخاشگری کلامی، بدنی، خشم و خشونت با خودکارآمدی تحصیلی و همچنین رابطهی منفی پرخاشگری کلی، پرخاشگری بدنی، کلامی و خشم با هوشبهر بود. در تحلیل رگرسیون هم خودکارآمدی و هم هوشبهر توانستند پرخاشگری را پیش بینی کنند. به نظر می رسد با توجه به تاثیر احتمالی نقصان هوش و خودکارآمدی تحصیلی بر ایجاد ناکامی تحصیلی و تاثیر احتمالی این ناکامی بر پرخاشگری بتوان پیش بینی پذیری پرخاشگری بر اساس هوش و خودکارآمدی تحصیلی را توضیح داد. این پژوهش همچنین نشان داد که هیچ تفاوتی بین دو جنس در متغیرهای این تحقیق وجود ندارد. به نظر میرسد باورها و شواهد مبتنی بر بالاتر بودن پرخاشگری مردان چندان هم قابل تعمیم به همه ی جوامع آماری نباشد.
ازاده رجبی اسلامی، دکتر مهتاب سلیمی، دکتر مرتضی شاه مرادی،
سال ۸، شماره ۱۱ - ( شماره پیاپی ۴۴/ بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر خودپنداره دانشآموزان دختر دوره متوسطه انجام شد. این مطالعه با روش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره متوسطه ناحیه یک آموزشوپرورش شهر کرج بود که تعداد آنها ۲۳۲۵ نفر بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد ۴۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه خود پنداره دولتآبادی استفاده شد. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی در بین ابعاد شش گانه خودپنداره بر ابعاد جسمانی، آموزشی، عقلانی و خلق و خوی دانشآموزان تأثیر معناداری داشته و بر ابعاد اخلاقی و اجتماعی تأثیر معناداری ندارد. در نتیجه میتوان گفت هوش معنوی بر خودپنداره دانشآموزان تأثیر دارد و توجه به هوش معنوی در برنامه درسی به دانشآموزان در شکلگیری و بهبود خود پنداره مثبت کمک کند.
نسیم شیخی فینی، دکتر حسین سلیمی بجستانی، دکتر ابراهیم نعیمی،
سال ۹، شماره ۸ - ( آبان ۹۹ / شماره پياپي ۵۳ ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر تعهد زناشویی در دورههای فشار اقتصادی از دیدگاه زنان متأهل بود. بدینمنظور، از رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی استفاده شد. میدان پژوهش شامل ۱۵ زن متأهل شهر بندرعباس بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته جمعآوری گردید و از طریق روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافتهها نشان داد عوامل موثر بر حفظ تعهد زناشویی چهار مضمون اصلی را تشکیل میدهند: عوامل مربوط به خانواده هستهای، عوامل مربوط به خانواده اصلی، عوامل اعتقادی-فرهنگی و عوامل روانشناختی. عوامل مربوط به خانواده هستهای شامل دو مضمون فرعی (عوامل مربوط به رابطهی زوجین و عوامل مربوط به فرزند)، عوامل مربوط به خانواده اصلی شامل دو مضمون فرعی (انجام وظایف و مسئولیتپذیری و فرزندپروری)، عوامل اعتقادی-فرهنگی شامل سه مضمون فرعی (باورهای مذهبی، باورهای برخاسته از فرهنگ محلی، باورهای فرهنگ ملی)، عوامل روانشناختی شامل پنج مضمون فرعی (عوامل عاطفی، عوامل مربوط به ادراک فرد از طرف مقابل، عوامل نگرشی، سواد ارتباطی و عوامل شخصیتی) بودند. این یافتهها میتواند در حوزه پیشگیری از طلاق و تحکیم خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
هادی سلیمی، دکتر موسی جاودان، دکتر اقبال زارعی، دکتر سمانه نجارپوریان،
سال ۹، شماره ۸ - ( آبان ۹۹ / شماره پياپي ۵۳ ۱۳۹۹ )
چکیده
این پژوهش با هدف ساخت ابزاری برای آزمون عوامل مؤثر بر ثبات و رضایت زناشویی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع اعتباریابی بود. جامعه پژوهش شامل افراد متأهل شهر بندرعباس در سال ۱۳۹۸ بودند که ۳۱۰ نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه جاذبههای زناشویی و شاخص رضایت زناشویی پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و همبستگی پیرسون استفاده شد. دادهها توسط نرمافزارهای SPSS-۲۲ و AMOS-۲۳ تجزیهوتحلیل شدند. نتایج تجزیهوتحلیل پرسشنامه جاذبههای زناشویی به شناسایی ۷ مؤلفه منجر شد که در سه عامل کلی درونفردی، بینفردی و محیطی قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که تمامی مؤلفهها ضریب بین ۷۷/۰ تا ۹۶/۰ دارند. نتایج همبستگی بین مؤلفههای جاذبههای زناشویی با شاخص رضایت زناشویی نشان داد بین تمامی مؤلفههای جاذبههای زناشویی با شاخص رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد (۰۵/۰p< ). باتوجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گرفت پرسشنامه جاذبههای زناشویی میتواند بهعنوان ابزار پژوهشی و بالینی مورداستفاده پژوهشگران و زوجدرمانگران قرار بگیرد.
لیلا سلیمی،
سال ۱۲، شماره ۸ - ( آبان ۱۴۰۲/ پیاپی ۸۹ ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور بود. این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین نابارور متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روانشناختی در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ به کلینیکهای روانشناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل ۲۴ زوج بود که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، بهطور تصادفی ۱۲ زوج در گروه گواه و ۱۲ زوج در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله زوج درمانی هیجان مدار را طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای هفتهای یکبار دریافت کردند. دادهها با استفاده از مقیاس احساس مثبت به همسر الری و همکاران (PEQ، ۱۹۸۳) و پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون و همکاران (IUS، ۱۹۹۴) جمعآوری و به روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر احساس مثبت به همسر تفاوت بین مرحله پیشآزمون و پسآزمون (۰۵/۰<p، ۹۱/۷-=d) و پیشآزمون پیگیری (۰۵/۰>p، ۷۴/۵-= d) معنادار است. همچنین در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت بین مرحله پیشآزمون و پسآزمون (۰۵/۰>p، ۰۱/۸-=d) و پیشآزمون و پیگیری (۰۵/۰>p، ۴/۱۲- =d) معنادار است. نتیجهگیری میشود زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق موثر است.
دکتر علیرضا شریفی اردانی، فاطمه قهوهچی الحسینی، فائزه امیرسیف الدینی، محمد صادق موسوی نژاد، سارنگ سلیمی ثابت،
سال ۱۳، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۳ / پیاپی ۹۵ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای تنظیم هیجان در رابطه بین توانمندیهای منش والدین با مهارت اجتماعی فرزندان بود. روش پژوهش توصیفی–همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند. حجم نمونه ۳۰۰ نفر بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و از این تعداد ۲۸۶ نفر پرسشنامهها را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای مهارتهای اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (۱۹۹۰)، مشکلات در نظمبخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (۲۰۰۴) و آزمون مختصر توانمندیهای منش (BST) پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) بودند. جهت تحلیل دادهها از معادلات ساختاری به روش حد اقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. یافتهها نشان داد که مسیر مستقیم فضیلتهای والدین به تنظیم هیجان خود (۰۰۱/۰=p) و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان(۰۰۱/۰= p) به طور مثبت معنیدار است، مسیر تنظیم هیجانی به مهارت اجتماعی در والدین (۰۰۱/۰= p) به طور مثبت معنیدار است. یافتهها نشان داد که مسیر غیرمستقیم توانمندیهای منش والدین به مهارت اجتماعی با توجه به نقش واسطهای تنظیم هیجانی ( ۰۰۲/۰= p) نیز معنیدار بوده است. شاخصهای برازش مدل در وضعیت مطلوب بودند. با توجه به نتایج توانمندیهای منش والدین با توجه به نقش واسطهای تنظیم هیجانی میتواند تبیین کننده مهارت اجتماعی فرزندان باشد.
زهرا طاهری، دکتر حسین سلیمی بجستانی، دکتر روح الله کریمی خویگانی،
سال ۱۳، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۷ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تجربه زیسته نوجوانان پسر دارای سابقه مصرف مواد بود. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه موردمطالعه شامل نوجوانان پسر با سابقه مصرف مواد بود که در سال ۱۴۰۰ در کانون اصلاح و تربیت استان تهران تحت نگهداری بودند. نمونه پژوهش شامل ۱۷ نفر بود که به روش نمونهگیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از روش هفتمرحلهای کلایزی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها منجر به شکلگیری سه مضمون هستهای شد: «عوامل گرایش به مصرف» (شامل دو مضمون اصلی «عوامل فرافردی گرایش به مصرف» و «عوامل فردی گرایش به مصرف»)، «عوامل موثر بر میزان مصرف» (شامل دو مضمون اصلی «عوامل تداوم و افزایش مصرف» و «عوامل کاهش مصرف») و «پیامدهای مصرف مواد» (شامل دو مضمون اصلی «پیامدهای مثبت مصرف مواد» و «پیامدهای منفی مصرف مواد»). به عبارت دیگر، مشارکتکنندگان پژوهش در مورد تجربه مصرف مواد خود به عواملی اشاره داشتند که آنان را بهسوی مصرف مواد سوق داده بود؛ آنها همچنین به عواملی اشاره کردند که موجب تداوم، افزایش و کاهش مصرف مواد در آنها شده بود. بعلاوه، مصرف مواد نوجوانان را با پیامدهای آسیبزا و متعددی روبهرو میسازد که ضرورت برنامهریزی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی را بیش از پیش نمایان میسازد.
سارنگ سلیمی ثابت، دکتر محسن سعیدمنش،
سال ۱۳، شماره ۸ - ( آبان ۱۴۰۳ / پیاپی ۱۰۱ ۱۴۰۳ )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاه مدت بر ترس از صمیمیت و تنظیمهیجان نوجوانان انجام شد. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله شهر رشت در سال ۱۴۰۲ بود که از این بین تعداد ۳۴ نفر به روش نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (۱۷ نفر) و گواه (۱۷ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسهی ۶۰ دقیقهای در برنامه رواندرمانی روانپویشی فشرده و کوتاه مدت (دوانلو، ۱۹۹۶) شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) گراتز و رومر (۲۰۰۴) و پرسشنامه ترس از صمیمیت (FIS) دسکاتنر و تلن (۱۹۹۱) استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد که رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاهمدت باعث کاهش معنادار نمرات ترس از صمیمیت و مشکل در تنظیم هیجان نوجوانان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، در مراحل پس آزمون (۰۱/۰P<) و پیگیری (۰۵/۰P<) شده است. میتوان نتیجه گرفت که رویکرد روانپویشی فشرده و کوتاه مدت میتواند بر ترس از صمیمیت و تنظیم هیجان نوجوانان مؤثر باشد.
سعید سلیمانی فارسانی، دکتر عبدالله شفیع آبادی، دکتر کیومرث فرح بخش، دکتر حسین سلیمی بجستانی،
سال ۱۳، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۴۰۳ / پیاپی ۱۰۵ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین ماهیت و نشانههای بحران شغلی بر اساس تجارب زیسته پرستاران بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که پژوهشگر با استفاده از روش داده بنیاد اقدام به جمعآوری و تحلیل دادهها نموده است. به این منظور ۲۱ نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر تهران در سال ۱۴۰۳ که تجربه مواجه با بحران شغلی را داشتند به طور هدفمند انتخاب و تا رسیدن داده ها به حد اشباع مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از روش استراوس و کوربین (۲۰۱۴) انجام شد. با تحلیل دادهها، «بحران شغلی پرستاران» بهعنوان مسأله اصلی شناسایی شد. در بخش شرایط علی، «برنامهریزی نامناسب شغلی» و «شرایط محیطی دشوار»، در بخش شرایط مداخلهگر، «چالشهای مرتبط با هماهنگی» و «ارتباط و چالشهای مرتبط با تأمین امکانات» مطرح شدند. در بخش شرایط زمینهای، «سیاستهای مدیریتی نادرست»، «فشارهای خانواده و اقوام»، و «تحریفهای شناختی شناسایی» شدند. در بخش پیامدها، «خودکارامدی منفی»، «تجربه استرس و اضطراب»، و «احساس بیتفاوتی» بر جامعه پرستاری تأثیر میگذاشتند. عوامل مختلفی ازجمله برنامهریزی نامناسب شغلی، شرایط محیطی دشوار، چالشهای مرتبط با هماهنگی و ارتباط، و سیاستهای مدیریتی نادرست بهعنوان دلایل اصلی این بحران مطرح شدند. برای مقابله با این چالشها، استفاده از مهارتهای حل مسأله، مدیریت ارتباط با همکاران، و ایجاد امنیتهای محیطی پیشنهاد شد.