مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای شمسی
زهرا میرشمسی، آزیتا بهجت، دکتر محسن سعیدمنش، فاطمه مجیدیان،
سال ۹، شماره ۶ - ( شماره پیاپی ۵۱/ شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری کنترل خشم بر همدلی و سلامت روان نوجوانان پسر قلدر دارای اختلال بیشفعالی/کمبود توجه بود. این پژوهش از نوع تحقیقات نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمام نوجوانان پسر بیشفعال قلدر در شهر یزد در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود. ۳۰ شرکتکننده به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه گواه). ابزار پژوهش پرسشنامههای همدلی (دیویس، ۱۹۸۳) و سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) بود که گروه آزمایش و گواه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون به آنها پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری کنترل خشم بر همدلی و سلامت روان دانشآموزان پسر قلدر دارای اختلال بیشفعالی/کمبود توجه تأثیر معناداری داشت (۰۰۱/۰>P). پیشنهاد میشود مراکز درمانی مرتبط با آموزش و پرورش و همچنین مدارس از این روش درمانی در جهت کاهش مشکلات دانشآموزان بیشفعال و قلدر بهره گیرند.
مهدی شمسی جی، دکتر رضا پورحسین، دکتر اعظم نوفرستی،
سال ۱۰، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۰/ شماره پیاپی ۶۱ ۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده بهشیاری در رابطه استحکام من با جرأتمندی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ بود. نمونه آماری شامل ۳۰۱ دانشجو بود که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا به پرسشنامههای جرأتمندی راتوس (راتوس، ۱۹۷۳)، استحکام من (بشارت، ۱۳۸۶) و بهشیاری براون و رایان (براون و رایان، ۲۰۰۳) پاسخ دهند. یافتههای حاصل نشان دادند که بین جرأتمندی با استحکام من و جرأتمندی با بهشیاری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بهشیاری نمیتواند به عنوان عامل تعدیل کننده در رابطه استحکام من با جرأتمندی اثر گذار باشد.
فاطمه شمسی، مهرانگیز شعاع کاظمی، پریناز بنیسی،
سال ۱۳، شماره ۸ - ( آبان ۱۴۰۳ / پیاپی ۱۰۱ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نشانههای اضطراب جدایی کودکان براساس سبکهای فرزندپروری با میانجیگری احساس ناایمنی مادران انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان ۸-۶ ساله مراکز پیشدبستانی و دبستانهای شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود؛ که ۲۴۲ نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبکهای فرزندپروری (PSQ؛ بامریند، ۱۹۷۳)، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان (RAAS؛ کولینز و رید، ۱۹۹۰) و فرم والد مقیاس سنجش اضطراب جدایی (SAS؛ هان و همکاران، ۲۰۰۳) بود. تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها نشان داد مدل بدست آمده از برازش مطلوب برخوردار است. اثر مستقیم و مثبت سبک فرزندپروری مستبدانه بر نشانههای اضطراب جدایی، و اثر مستقیم و منفی سبک فرزندپروری مقتدرانه با نشانههای اضطراب جدایی معنادار بود (۰۰۱/۰P<). اثر مستقیم و مثبت احساس ناایمنی مادر با اضطراب جدایی کودک معنادار بود (۰۰۱/۰P<). اثر غیرمستقیم رابطه بین سبک فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه با اضطراب جدایی کودک با نقش میانجی احساس ناایمنی مادر معنادار بود (۰۰۱/۰P<). بنابراین، با توجه به رابطه معنیدار سبکهای فرزندپروری مادر با نشانههای اضطراب جدائی و همینطور نقش میانجی احساس ناایمنی مادر درمانگران و مشاوران میتوانند در مسیر بهبود سبکهای فرزندپروری و احساس ناایمنی مادر در راستای کاهش سطح اضطراب جدائی کودکان گام بردارند.
هانیه رضایی فر، هیمن محمود فخه، سیده شمسی خوش الحان صومعه سرایی، رعنا وطن پرست،
سال ۱۳، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۳/ پیاپی ۱۰۴ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متقاضی عمل زیبایی شهرستان مهاباد در بازهی زمانی یک ماهه در سال ۱۴۰۲ بودند. ۳۰ نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به ۲ گروه ۱۵ نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از شاخص مقایسهای احساس کهتری (CFII، استرانو و دیکسون، ۱۹۹۰)، پرسشنامه تصویر بدنی (BIQ، کش و همکاران، ۱۹۹۱) و پرسشنامه خود ارزشمندی (CSWS، کروکر و همکاران، ۲۰۰۳) و همچنین از پروتکل ۸ جلسهای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه ۶۰ دقیقه) درمان شناختی رفتاری برای مداخله استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰p<). میتوان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری بر فرآیند احساس حقارت، ترس از تصویر بدنی و خود ارزشمندی در متقاضیان عمل زیبایی موثر بوده است.