مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۱۲ نتیجه برای معین
آقای محمدمهدی بابایی منقاری، دکتر مهدی معینی کیا، دکتر عادل زاهدبابلان، دکتر حسین قمری گیوی، دکتر علی خالق خواه،
سال ۴، شماره ۳ - ( شماره پیاپی ۱۲، پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده
هدف این پژوهش رابطه بین راهبردهای مدیریت منابع یادگیری و راهبردهای یادگیری با خودکارآمدی دانشآموزان متوسطه آمل بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل ۲۹۵۰ نفر از دانشآموزان متوسطهی دوم و سوم ریاضی فیزیک شهرستان آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد ۳۳۹ نفر دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردید. ابزار پژوهش، بخشی از پرسشنامهی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران شامل راهبردهای مدیریت منابع یادگیری، راهبردهای یادگیری و خودکارامدی بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. یافتهها نشان داد، بین راهبردهای مدیریت منابع یادگیری و راهبردهای یادگیری با خودکارآمدی دانشآموزان در سطح اطمینان ۹۹ درصد رابطه معنیداری وجود دارد. راهبردهای مدیریت منابع یادگیری (مدیریت زمان و مکان مطالعه و کمکطلبی) خودکارآمدی دانشآموزان را پیشبینی میکند، همچنین راهبردهای یادگیری (تکرار و مرور، بسط معنایی، سازماندهی) خودکارآمدی دانشآموزان را پیش بینی میکند، ولی سایر راهبردهای مدیریت منابع یادگیری و راهبردهای یادگیری پیشبینی نشد.
محمدمهدی بابائی منقاری، دکتر عادل زاهد بابلان، دکتر مهدی معینی کیا، عاطفه یوسفی،
سال ۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۵ )
چکیده
دراین پژوهش روابط بین راهبردهای شناختی و مدیریت زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان متوسطه آمل بود .روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل ۲۹۵۰ نفر از دانشآموزان متوسطه ی دوم و سوم ریاضی فیزیک شهرستان آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد ۳۳۳ نفر دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش، بخشی از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران شامل راهبردهای شناختی، مدیریت زمان و اضطراب امتحان بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین راهبردهای شناختی و مدیریت زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان در سطح اطمینان ۹۹ درصد رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تکرار و مرور، تفکر انتقادی، سازماندهی، بسط معنایی و مدیریت زمان اضطراب امتحان دانشآموزان را پیش بینی می کند.
ابراهیم آریانی، دکتر مهدی معینی کیا، هاجر حسینی،
سال ۷، شماره ۲ - ( بهار۱۳۹۷/ شماره پیاپی ۲۳/ ۱۳۹۷ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت خدمات پشتیبانی یادگیرندگان آموزش الکترونیکی در پیشبینی راهبردهای انگیزشی آنان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران، در مقاطع مختلف تشکیل میداد. روش نمونهگیری تلفیقی از خوشهای چند مرحلهای، طبقهای و تصادفی بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی- مورگان، قریب به ۵۰۰ نفر در نظرگرفته شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران (۱۹۹۳) بازنویسی شده توسط دانکن و مککیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامههای کیفیت خدمات اداری-آموزشی، کیفیت خدمات کتابخانهای، کیفیت خدمات آموزشی اساتید، کیفیت خدمات مشاورهای، و کیفیت خدمات الکترونیکی از طریق سایت استفاده شد. در نهایت دادهها با استفاده از نرم افزار spss,۲۱ و آزمون رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین کیفیت خدمات و مولفهی راهبردهای انگیزش برای یادگیری رابطه معنیدار وجود دارد.
پردیس میرمعینی، امید رضایی،
سال ۷، شماره ۶ - ( تابستان۱۳۹۷، شهریورماه، شماره۶، شماره پیاپی۲۷ ۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
اهدف: آموزش ایمنسازی در برابر استرس، درکاهش تنیدگی اغلب بیماران مبتلا به بیماری های مزمن ، تأثیر مثبتی دارد، اما این مداخله تاکنون در بیماران اماس انجامنشدهاست. لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیرآموزش ایمنسازی دربرابر استرس؛ بر کاهش میزان افسردگی بیماران مبتلا به اماس است. ابزار و روشها: جامعهی آماری این پژوهش، بیماران مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر تهران در سال ۱۳۹۴ است که بیماری آنها از نوع ام اس عود کننده-فروکش کننده تشخیص داده شده است. تعداد ۳۰ نفر از آنها بهطورتصادفی، در دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و کنترل قرارگرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامههای افسردگی و اضطراب بک میباشد. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ نتایج استخراجشد. یافتهها: نتایج نشانداد که آموزش ایمنسازی در برابر استرس، تاثیر معناداری برکاهش اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به ام اس نسبت به گروه کنترل داشته است. (F=۵,۲۴ و p<۰,۰۵برای افسردگی. همچنین میانگین پیشآزمون و پسآزمون افسردگی در گروه کنترل، بهترتیب ۲۰/۱۶ و ۲۰/۱۷ و در گروه آزمایش بهترتیب ۲۲ و ۳۳/۱۵ می باشد.نتیجهگیری: آموزش ایمنسازی دربرابر استرس، موجب کاهش افسردگی در بیماران مبتلا به ام اس میگردد.
کلید واژه : آموزش گروهی ایمن سازی ، استرس ، افسردگی ، ام اس
زینب معینی پور،
سال ۱۰، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۰ / شمارپیاپی ۵۸ ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تفاوت سبک زندگی و احساس خوشبختی در بین زوجین با ازدواج سفید، سنتی و مدرن بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مراجعهکنندههای زن به مرکز مشاوره بهزیستی شهر آشتیان در سال ۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر از زنان بود که ازدواجهای سنتی، مدرن و سفید داشتند. نمونهگیری بهصورت هدفمند انجام گرفت، بهطوریکه در هر گروه ۱۵ نفر جایگزین شدند. تحلیل یافته با استفاده نرمافزار spss-۲۱ با روش تحلیل واریانس یکراهه و چند راهه انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سبک زندگی آرامش مدار، کارکرد خانواده و احساس خوشبختی زوجین تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجه پژوهش این بود که میزان سبک زندگی آرامش مدار در گروه ازدواجهای سنتی بیشتر از ازدواجهای مدرن و ازدواج سفید بود؛ اما بین ازدواج مدرن و ازدواج سفید در این شاخص، تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین در بخش احساس خوشبختی نشان داده شد که میزان احساس خوشبختی زوجین در ازدواجهای مدرن بالاتر از دو گروه دیگر است.
میلاد شیرخانی، دکتر حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف، دکتر مجید معینی زاده،
سال ۱۱، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۱/ پیاپی ۷۳ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر پیشبینی شدت نشانگان وسواسی- جبری براساس تجارب تروماتیک دوران کودکی از طریق نقش میانجیگری شرم بود. طرح کلی پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بزرگسالان ۱۸ تا ۵۰ ساله ساکن شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ بودند که دسترسی مناسبی به اینترنت و فضای مجازی داشتند. از این میان، ۳۴۰ نفر به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاسهای وسواس یل- براون (۱۹۸۹Y-BOCS-)، تجارب تروماتیک دوران کودکی برنستاین و همکاران (۲۰۰۳CTQ-) و شرم درونیشده کوک (۱۹۹۳ISS-) جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری از طریق نرمافزار SPSS نسخه ۲۶ و AMOS نسخه ۲۴ انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین تجارب تروماتیک دوران کودکی و شرم با شدت نشانگان وسواسی-جبری همبستگی معناداری (۰۱/۰P<) وجود دارد. همچنین نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش حاضر از برازش خوبی برخوردار بوده و نقش میانجیگری شرم در رابطه تجارب تروماتیک دوران کودکی با شدت نشانگان وسواسی-جبری (۳χ۲/df≤ و سطح معناداری ۰۰۱/۰) معنادار بود. براساس یافتههای این پژوهش، تجارب تروماتیک دوران کودکی میتوانند از طریق تعامل با شرم، شدت نشانگان وسواسی- جبری را پیشبینی کرده و در آن نقش داشته باشد.
بهاره رجبی گل، امیر حسین همدانی، امیر رضا بخشنده سجاد، دکتر مجید معینی زاده،
سال ۱۱، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۱/ شماره پیاپی ۷۶ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه با ویژگیهای شخصیتی و ترس از تصویر بدنی در میان دانشجویان دختر بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد بود که در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش ۵۰۹ نفر بود که به دلیل شیوع کرونا و مجازی بودن دانشگاه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. گردآوری دادهها عبارت بود از: پرسشنامه شخصیت هگزاکو (HEXACO_۶۰، اشتون و لی، ۲۰۰۹)، مقیاس ذهنآگاهی (MAAS، براون و رایان، ۲۰۰۳) و پرسشنامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون(BICI، لیتلتون و همکاران، ۲۰۰۵ ). تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش با تحلیل مسیر توسط نرمافزار SPSS ۲۶ و AMOS ۲۴ انجام شد. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. یافتههای پژوهش نشان داد صفات شخصیتی بر ترس از تصویر بدنی در دانشجویان دختر اثر مستقیم دارد (۰,۰۰۱=P) و همچنین از طریق نقش میانجی ذهن اگاهی نیز بر ترس از تصویر بدنی اثر غیرمستقیم (۰,۰۰۱=P) دارد. در نتیجه برای افراد مبتلا به ترس از تصویر بدنی که صفات شخصیتی وظیفه شناسی، هیجانی بودن، برونگرایی و صداقت را دارند، مداخلات ذهنآگاهی مفید است.
مهدی معینی، پیمان مام شریفی، ساجده فرخی، مهسا شهرابی فراهانی،
سال ۱۱، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۱/ شماره پیاپی ۷۶ ۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطهای تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی در رابطۀ بین سیستمهای بازداری و فعالسازی رفتاری با تابآوری در امدادگران هلالاحمر انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی امدادگران هلالاحمر از ۱۷ شعبه هلالاحمر استان آذربایجان غربی در سال ۱۴۰۱ بودند که از بین آنها به صورت آنلاین و در دسترس ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تابآوری (CD-RISC، کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳)، مقیاس سیستمهای بازداری/فعالسازی رفتاری (BIS/BAS، کارور و وایت، ۱۹۹۴)، پرسشنامۀ تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، ۲۰۰۳) و پرسشنامه انعطافپذیری شناختی (CFI، دنیس و واندروال، ۲۰۱۰) بودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافتهها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعالسازی رفتاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم و از طریق تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی توانستند تابآوری را پیشبینی کند (۰۰۱/۰p‹). از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که سیستمهای بازداری و فعالسازی رفتاری، تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی نقش کلیدی در تابآوری امدادگران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامههای ارتقای تابآوری ضروری است.
مریم معین، مریم فراهانی فر،
سال ۱۳، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۷ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیتها بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی–جبری مقاوم به درمان بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعهکنندگان (زن و مرد) مبتلا به اختلال وسواسی – جبری مقاوم به درمان ساکن شهر تهران بود که از سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به کلینیکهای روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند که از بین آنها، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، تعداد ۳۰ نفر (۱۶ زن و ۱۴ مرد) به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه (۱۵ نفر آزمایش، ۱۵ نفر کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل مقیاس نشخوار فکری (RRS، نولنهوکسما و مارو، ۱۹۹۱)، مقیاس کمالگرایی چندبعدی (FMPS، فراست، ۱۹۹۰) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی – اجباری (OCI-R، فوآ و همکاران، ۲۰۰۲) بود. پروتکل طرحواره درمانی طی ۱۲جلسه ۹۰ دقیقهای هفتهای یک جلسه، بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون بین میانگین پسآزمون نشخوار فکری و کمالگرایی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰P<). از یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیتهای طرحواره بر فرایند نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی–جبری مقاوم به درمان موثر بوده است.
زهرا قادری، دکتر داوود معینان،
سال ۱۳، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۷ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیشبینی اعتیاد به اینترنت بر اساس سیستم مغزی رفتاری با میانجیگری انعطافپذیری شناختی در نوجوانان صورت گرفت. مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر آشتیان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود که ۲۵۰ نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها توسط پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی دنیس و واندروال (۲۰۱۰، CFI)، اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۸، IAT)، مقیاس سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (۱۹۹۴ ،BIS/BAS) جمعآوری گردید. دادههای بهدستآمده از طریق آزمون همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سیستم فعالساز رفتاری و انعطافپذیری شناختی با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P). بین سیستم بازداری رفتاری و انعطافپذیری شناختی با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P). همچنین مدل اصلاحشده از برازش مطلوبی برخوردار بود. یعنی مدل پژوهش، قادر به تبیین و توضیح رابطهی بین متغیرها است. همچنین نتایج حاکی از تأیید نقش میانجی انعطافپذیری شناختی در ارتباط بین سیستمهای مغزی رفتاری با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان بود. (۰۱/۰>P). از این رو، با اعمال برنامهها و مداخلاتی برای افزایش انعطافپذیری شناختی میتوان از گرایش به اعتیاد به اینترنت کاست.
ستاره معین، دکتر حسین بقولی، دکتر مجید برزگر،
سال ۱۳، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۹ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تابآوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری سهماهه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اضطراب کرونا مراجعهکننده به کلینیکها و مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بودند که به روش هدفمند ۳۰ نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه اضطراب بیماری سالکووسکیس و همکاران (۲۰۰۲، HAI)، تنظیم هیجان گراس و جان (۲۰۰۳، ERQ) و تابآوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳، CD-RIS) بود. گروه آزمایش مداخله شناختی رفتاری هافمن و اوتو (۲۰۱۸) در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای هفتهای ۲ بار و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با نرمافزار spss-۲۶ استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد بین نمره پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تابآوری در گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P). بنابراین درمان شناختی رفتاری هافمن بر اضطراب بیماری، تنظیم هیجان و تابآوری در زنان مبتلا به اضطراب کرونا مؤثر بوده است و این اثربخشی نیز ماندگار بود و در نهایت موجب بهبود اضطراب کرونا میشود.
عطیه حسن زاده نائینی، دکتر مجید معینی زاده، دکتر سیده سلیل ضیایی، فاطمه طهماسبی جاغرق،
سال ۱۳، شماره ۱۰ - ( دی ماه ۱۴۰۳/ پیاپی ۱۰۳ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی اضطراب کرونا بر اساس امیدواری و شادکامی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامع آماری شامل تمامی نوجوانان دختر شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. با روش نمونهگیری در دسترس ۳۹۵ نفر از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه اضطرابکرونا (CDAS، علیپور و همکاران، ۱۳۹۸)، مقیاس امید به زندگی میلر (MHS، میلر، ۱۹۸۸) و شادکامی آکسفورد (OHI، هیلز و آرگایل، ۲۰۰۲) استفاده شد. تجزیه تحلیل دادهها با بکارگیری روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافتهها نشانداد که میان اضطرابکرونا و شادکامی و همچنین میزان امیدواری رابطه منفی و معنادار وجود دارد (۰۱/۰P<). نتایج تحلیل رگرسیون نشانداد که شادکامی و امیدواری درمجموع ۱۲ درصد از واریانس نمرات اضطراب کرونا راتبیین میکنند. بنابراین شادکامی و امیدواری میتوانند در بروز اضطراب کرونا نقش داشته باشد.