مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۱۰ نتیجه برای منیرپور
مرضیه عزیزی، دکتر نادر منیرپور،
سال ۷، شماره ۷ - ( پاییز / مهرماه ۹۷ /شماره پیاپی ۲۸/ ۱۳۹۷ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش سبکهای فرزندپروری و عوامل شخصیتی والدین در پیشبینی اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی بود که به روش همبستگی از نوع مدل پیشبینی انجام گرفت و جامعه آماری آن را کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مراجعهکننده به مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهرستانهای استان تهران در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ تشکیل دادند. با روش نمونهگیری هدفمند و داوطلبانه، ۱۳۰ نفر به عنوان نمونه وارد شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه شیوههای فرزندپروری بامریند، پرسشنامه شخصیتی نئو و سیاهه رفتاری کودک برای سنین ۱۸-۶ نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ بود. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین تنها سبک فرزندپروری سهلگیرانه همبستگی منفی و معناداری با مشکلات برونسازیشده کودکان LD دارد. در این پژوهش با توجه به نتایج به دست آمده، سبک فرزندپروری سهلگیرانه پیشبینیکنندههای معناداری برای اختلالات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری هستند.
حمزه ارباب، دکتر حسن میرزاحسینی، دکتر نادر منیرپور،
سال ۱۰، شماره ۵ - ( مرداد۱۴۰۰/ شماره پیاپی ۶۲ ۱۴۰۰ )
چکیده
این پژوهش با هدف پیشبینی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی و سازمانیافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معتادان مرد تحت درمان متادون شهرستان کاشان در بهار ۱۳۸۹ بودند که از این بین ۱۷۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری دادهها از مقیاس عود مصرف (رایت و همکاران، ۲۰۰۱)، پرسشنامه روابط موضوعی (بل، ۱۹۵۵) و سیاهه سازمان شخصیت (کرنبرگ و کلارکین، ۱۹۹۵) استفاده گردید. دادهها با آزمون رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد روابط موضوعی و سازمان شخصیت به ترتیب ۴۸/۰ و ۱۷/۰ از واریانس عود مصرف مواد را تبیین میکند. ضریب رگرسیون در ابعاد دلبستگی ناایمن، بیکفایتی، مکانیسمهای دفاعی نخستین، سردرگمی هویت و سازمان شخصیت مرزی به ترتیب ۲۸/۰، ۲۹/۰، ۷۰/۰، ۱۶/۰ و ۱۸/۰ بود (۰۱/۰ >p). با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، روابط موضوعی و سازمانیافتگی شخصیت میتوانند در پیشبینی آسیبپذیری افراد به عود مصرف مواد کمککننده باشند.
سهیلا حسین زاده، دکتر نادر منیرپور، دکتر مجید ضرغام حاجبی،
سال ۱۰، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۰/ شماره پیاپی ۶۳ ۱۴۰۰ )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انعطافپذیری شناختی در رابطه بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به شکل خاص مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیهی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان چالوس بودند که تعداد ۵۰۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای تعهد زناشویی (آدامز و جونز، ۱۹۹۷)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، ۱۹۹۸) و انعطافپذیری شناختی (دنیس و واندروال، ۲۰۱۰) بودند. دادههای بهدستآمده با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شاخصهای برازش مدل پژوهش در دامنه قابل قبول قرار دارند و انعطافپذیری شناختی در رابطهی بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی خود نقش میانجی ایفا کرده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، میتوان تمایزیافتگی خود و انعطافپذیری شناختی را بهعنوان عوامل موثر در تعهد زناشویی زوجین در برنامههای پیشگیری و مشاورهای در نظر گرفت.
نفیسه یوسفی، دکتر نادر منیرپور،
سال ۱۰، شماره ۱۲ - ( اسفند۱۴۰۰/ پیاپی ۶۹ ۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانگان وسواس براساس ناگویی هیجانی و باورهای غیرمنطقی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین کرج در سه ماهه (مهر، آبان و آذر) سال ۱۳۹۹ بود که به روش نمونهگیری در دسترس تعداد ۲۷۰ نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی MOCI (۱۹۸۰)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو TAS (۱۹۹۴) و پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز IBT (۱۹۶۹) بود. پس از گردآوری، دادهها به وسیله روشهای آماری ، همبستگی و تحلیل رگرسیون و به وسیله نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجهی یافتهها حاکی از آن بود که مولفههای ناگویی با نشانگان وسواسی ۱۳/۰ ارتباط دارند و این ارتباط در سطح (۰۰۵/۰) معنادار بود. همچنین بین مولفههای باورهای غیر منطقی با وسواس ارتباط معناداری ۱۴/۰ وجود دارد که در اینجا نیز در سطح (۰۰۵/۰) معنی دار بود یافته های پژوهش خاکی از آن است که متغیر ناگویی هیجانی و باورهای غیر منطقی در محوع می توانند ۳۴/۰ از واریانس نشانگان وسواس را تبیین کنند. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و باورهای غیر منطقی هر دو با هم توان پیش بینی وسواس فکری- عملی را دارند.
ابوالفضل نجاریان نوش آبادی، دکتر حسن میرزاحسینی، دکتر نادر منیرپور،
سال ۱۱، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱/ پیاپی ۷۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله در رابطه تیپ شخصیت D و کیفیت زندگی در مبتلایان به سندرم روده تحریکپذیر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه مبتلایان به سندرم روده تحریکپذیر در سال ۹۹-۱۳۹۸، ساکن کاشان تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس ۲۵۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی در بیماران روده تحریکپذیر (IBS-QOL-۳۴) پاتریک و دراسمن (۱۹۹۸)، مقیاس تیپ شخصیتی D (DS-۱۴) دنولت (۲۰۰۵) و مقیاس راهبردهای مقابله برای موقعیتهای استرسزا (CISS) اندلر و پارکر (۱۹۹۰) بود. جهت تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. در این مدل تیپ شخصیت D رابطه مستقم و معناداری با راهبردهای مقابله داشت (۰۵/۰P<) و راهبردهای مقابله رابطه مستقم و معناداری با کیفیت زندگی داشت (۰۵/۰P<)، همچنین تیپ شخصیتD بصورت غیرمستقیم بواسطه راهبردهای مقابله هیجانمدار و اجتنابی قادر به پیشبینی کیفیت زندگی بود (۰۵/۰P<). بنابراین اتخاذ اقداماتی در جهت مداخلات شخصیتی و شناختی، برای بهبود کیفیت زندگی مبتلایان به سندرم روده تحریکپذیر توصیه میگردد.
اعظم نوروزی، دکتر نادر منیرپور، دکتر حسن میرزاحسینی،
سال ۱۱، شماره ۵ - ( مرداد۱۴۰۱/ پیاپی ۷۴ ۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی مدل پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با نقش میانجی خودشیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که از بین آنها به روش نمونهگیری دردسترس ۳۲۵ نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای شاخص عدم ثبات زناشویی(MII) ادواردز و همکاران (۱۹۸۷)، شخصیت خودشیفته(NPI-۱۶) آمز و همکاران (۲۰۰۶)، اتحاد زناشویی(MAQ) چراغی و همکاران (۱۳۹۶)، کیفیت رابطه والدین(PRQS) آذرین و همکاران (۱۹۷۳) و خرده مقیاسهای دلبستگی و از خودبیگانگی در پرسشنامه روابط موضوعی بل(BORRTI) (۱۹۹۵) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی تحلیل مسیر و نرم افزارهای آماری spss ۲۷ و Lisrel ۸,۸ انجام شد. در این مدل کیفیت رابطه والدین رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج داشت (۰۱/۰P<) و دلبستگی رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج نداشت (۰۵/۰< P)، همچنین کیفیت رابطه والدین و دلبستگی بصورت غیرمستقیم بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی قادر به پیشبینی پایداری ازدواج بود (۰۵/۰P<). یافتهها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. بنابراین یافتههای پژوهش مبنی بر ارتباط کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با پایداری ازدواج بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی میباشد.
ملینا صادقی، نادر منیرپور،
سال ۱۱، شماره ۸ - ( آبان۱۴۰۱/ پیاپی ۷۷ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب جدایی کودکان دبستانی بر اساس ساختار شخصیت و روابط موضوعی مادران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیهی کودکان دبستانی مدارس منطقه ۲ شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود که از بین آنها ۳۸۴ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده شامل مقیاس سنجش اضطراب جدایی (نسخه والد و کودک) هان و همکاران ( ۲۰۰۳)( (SAS، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (۱۹۸۵) (NEO-FFI)و مقیاس روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) ((BTRS) بودند. جهت تجزیهوتحلیل از رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتیجه حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود ۱۳ درصد واریانس اضطراب جدایی کودکان توسط عاملهای متغیر ساختار شخصیت (برونگرایی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن) و زیرمقیاس های روابط موضوعی (بیگانگی، بی کفایتی اجتماعی و خود میان بینی) پیش بینی می شود(۰۵/۰>P). نتایج نشان داد که برونگرایی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن رابطه منفی و معناداری با اضطراب جدایی دارند. بیگانگی، بی کفایتی اجتماعی و خود میان بینی رابطه مثبت و معناداری با اضطراب جدایی دارند(۰۵/۰>P).. نتیجه حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که بین اضطراب جدایی کودکان دبستانی با سن مادران رابطه معناداری وجود ندارد (۰۵/۰<P).. نتیجهگیری میشود اضطراب جدایی کودکان براساس ساختار شخصیت و روابط موضوعی مادارن قابل پیشبینی است.
سعیده فرید، دکتر حسن میرزاحسینی، دکتر نادر منیرپور،
سال ۱۱، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۱ /شماره پیاپی ۸۰ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی دانشآموزان پایه چهارم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه چهارم دبستان و مادران آنها بود که در بازه زمانی مرداد و شهریور ۱۳۹۹ به کلینیکهای روانشناسی منطقه ۵ تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور، ۴۵ شرکت کننده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. جلسات گروههای آزمایش ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای برای هر گروه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) و پرسشنامۀ خودکنترلی (CPSC) بود. به منظور تحلیل دادهها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و به منظور مقایسه زوجی از تحلیل بنفرونی استفاده گردید. یافتهها نشان داد در هر دو گروه آزمایش میانگین نمرات پس آزمون در راهبردهای تنظیم هیجان سازگارانه (اندازه اثر= ۵۶۶/۰)، ناسازگارانه (اندازه اثر= ۷۰۱/۰) و ابعاد خودکنترلی (اندازه اثر= ۶۳۳/۰) نسبت به پیش آزمون تغییر کرده است (۰۵/۰>P)، اما تفاوت معناداری بین این دو روش بر روی متغیرهای پژوهش و ابعاد آنها مشاهده نشد (۰۵/۰<P). از این یافتههای میتوان نتیجه گرفت آموزش فرزندپروری به مادران به اندازه آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای اثربخش است.
هلیا اویسی، نادر منیرپور، مجید ضرغام حاجبی،
سال ۱۲، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۲/ پیاپی ۸۲ ۱۴۰۲ )
چکیده
با توجه به اینکه عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیم به انجام جراحی زیبایی دارد. هدف این پژوهش تبیین مدل قدرت ایگو براساس روابط موضوعی و نقش میانجی سازمان شخصیت در افراد متقاضی جراحی زیبایی سر و صورت بود. پژوهش حاضر توصیفی ـ همبستگی است. جامعهی آماری شامل کلیهی افراد مراجعهکننده به مرکز جراحی زیبایی ونک تهران در بهار و تابستان ۱۳۹۹ بودند. تعداد ۳۵۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس و براساس ملاکهای ورود و خروج برگزیده شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامههای قدرت ایگو استروم (PIES، ۱۹۹۷)، روابط موضوعی بل (BORI، ۱۹۹۵) و سازمان شخصیت کرنبرگ (IPO، ۲۰۰۲) انجام گرفت. تحلیل دادهها به روش تحلیل مسیر انجام شد. روابط ساختاری میان متغیرها نشان داد که روابط موضوعی دارای اثر مثبت و مستقیم بر سازمان شخصیت(۱۱۹/۰=β و ۰۱/۰>P) و قدرت ایگو بود (۲۲۸/۰=β و ۰۱/۰>P). همچنین، سازمان شخصیت دارای اثر مثبت و مستقیم بر قدرت ایگو بود(۴۰۰/۰ =β و ۰۱/۰>P). علاوهبراین، اثر غیر مستقیم روابط موضوعی بر قدرت ایگو برابر با ۰۲۷/۰ و معنادار بود (۰۱/۰>P). میتوان نتیجه گرفت که آسیب در روابط موضوعی اولیه با تأثیر بر سازمان شخصیت میتواند در ایجاد ایگویی ضعیف در بین افراد خواهان جراحی زیبایی اثر بگذارد.
بهناز امیری، نادر منیرپور، ناصر صبحی قراملکی،
سال ۱۳، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۳/ پیاپی ۱۰۴ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی پذیرش خود بعد از عمل جراحی زیبایی براساس ویژگیهای شخصیتی و طرحوارههای هیجانی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان و مردان با تجربه جراحی زیبایی مراجعهکننده به کلینیکهای زیبایی شهر تهران در شش ماهه اول سال ۱۴۰۱ بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بین افراد مراجعهکننده به این کلینیکها تعداد ۳۰۰ نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش بیقید و شرط خود (USAQ، چمبرلین و هاگا، ۲۰۰۱)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO، کاستا و مککری، ۱۹۸۹) و مقیاس طرحوارههای هیجانی (ESC، لیهی، ۲۰۰۲) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین روانرنجورخویی، برونگرایی و طرحوارههای غیرانطباقی با پذیرش خود رابطه منفی و معنادار و بین تجربهگرایی، توافقپذیری، وظیفهشناسی و طرحوارههای انطباقی با پذیرش خود رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (۰۱/۰>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ویژگیهای شخصیتی و طرحوارههای هیجانی در مجموع ۷۹/۰ پذیرش خود را تبیین میکنند. بنابراین پیشنهاد میشود در اجرای برنامههای پیشگیری و درمانی به بررسی و ارزیابی پذیرش خود، ویژگیهای شخصیتی و طرحوارههای هیجانی پرداخته شود.