مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای نصرتی
دکتر اسماعیل صدری دمیرچی، مریم نصرتی بیگ آباد، محمد عبادی راد،
سال ۷، شماره ۹ - ( پاییز/ آذرماه۹۷/ ۱۳۹۷ )
چکیده
سبکهای دلبستگی پیش بینی کننده مهمی برای بهداشت روانی هستند. افراد با سبک دلبستگی نا ایمن نسبت به افراد ایمن بیشتر در معرض مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی میباشند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند که نمونه آن به صورت چند مرحله ای خوشه ای - دردسترس انتخاب شد، بدین صورت که ابتدا از بین دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی تعداد سه دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانشجویان هر یک از دانشکده ها ۲۷ دانشجو برای شرکت در پژوهش گزینش شدند. جهت سنجش سبک دلبستگی از پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید و برای سنجش میزان افسردگی، استرس و اضطراب دانشجویان از پرسشنامه DASS استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی و متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان رابطه معناداری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی دوسوگرا با متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (P<۰/۰۱). همچنین نتایج حاصل از تحلیل گام به گام رگرسیون نشان داد که سبک دلبستکی دوسوگرا، ۱۴ درصد پیش بینی کننده میزان افسردگی ، ۵۸ درصد پیش بینی کننده میزان اضطراب و ۲۶ درصد پیش بینی کننده میزان استرس دانشجویان است.
دکتر باقر غباری بناب، دکتر فاطمه نصرتی، میلاد قربانی وناجمی، سعید زندی،
سال ۸، شماره ۳ - ( شماره پیاپی ۳۶ / خرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از نگارش مقاله حاضر خوانش روانشناختی سفر معنوی حضرت نبی اکرم (ص) بهعنوان نمونه عالی رشد و شکوفایی روانی و معنوی میباشد. هرچند الگوهای شکوفایی روانی قبلاً توسط روانشناسانی چون مازلو، راجرز، یونگ و فروید ارائه شدهاند، اما این الگوها در نهایت ژرفاندیشی به خودشکوفایی و فردیتیابی اشاره نمودهاند که سازههای مبهمی هستند که بهخوبی تعریف و تفسیر عمیق نشدهاند. در مسیر این مطالعه، علاوه بر قرآن کریم، احادیث و معراجنامههای مختلف، متون عرفانی و سازههای روانشناسی اعماق نیز مورد مداقه قرار گرفتهاند. با رویکردی تحلیلی نشان داده شد که معنای باطنی معراج در ارتباط انسان با درون خویشتن و تحقق بخشیدن به پتانسیل شکوفایی فطرت میباشد. شکوفایی مراحلی دارد که شامل فراروندگی و پیمودن مراحل عرفانی میباشد که بهصورت نمادین بهعنوان هفت آسمان مطرح شدهاند. علاوه بر سفر آسمانی که بهصورت عمودی پرواز روح مصفا را به ذهن متبادر میسازند، سفر زمینی از کعبه به بیتالمقدس (سفر افقی) نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. درنهایت، معراج نبوی میتواند بهعنوان الگوی جدیدی در روانشناسی مثبت اسلامی مطرح شود و در تحقیقات آتی با رویکرد میدانی و رویکرد تاریخی نیز مورد مطالعه قرار گیرد.
منظر عباسی، راحله سیاه کمری، رقیه نصرتی، پریسا حیدری شرف، فاطمه طریقتی مرام،
سال ۸، شماره ۶ - ( شماره پیاپی ۳۹ / شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده
ناکامی زوجها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام به نوبه خود میتواند سلامت روابط زناشویی را به خطر بیندازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، پدیده دلزدگی است که زوج های بسیاری را درگیر خود میکند و از عوامل بسیاری از جمله کیفیت زندگی و تاب آوری تاثیر می پذیرد. هدف از انجام پژوهش حاضرتعیین رابطه کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی در معلمان زن شهر کرمانشاه بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه شامل ۱۸۰ نفر ازجامعه مذکور بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی ،تاب آوری کانر ودیویدسون و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی رابطه منفی وجود دارد و کیفیت زندگی و تاب آوری توانستند دلزدگی زناشویی را پیش بینی کنند. با توجه به اینکه کیفیت زندگی و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای دلزدگی زناشویی هستند می توان با ایجاد چنین ظرفیت هایی دلزدگی زناشویی را کاهش داد.
حسن گریباوی، دکتر فاطمه نصرتی، روح الله فتح آبادی،
سال ۹، شماره ۶ - ( شماره پیاپی ۵۱/ شهریور ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش کنترل تکانه بر رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بود. نمونه پژوهش ۳۰ نفر دانش آموز دارای اختلال یادگیری ویژه بودند که به صورت خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر اهواز انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(۱۵نفر) و گروه کنترل(۱۵نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. آموزش کنترل تکانه برای گروه آزمایش در ۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای به مدت یک ماه ارائه گردید. برای ارزیابی رفتارهای پرخاشگرانه از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (۱۹۹۲) استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش کنترل تکانه رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه را به طور معنی داری کاهش می دهد. این یافته حاکی از آن است که آموزش کنترل تکانه می تواند به عنوان شیوه ای آموزشی در اصلاح فرایندهای روان شناختی و تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه اثر بخش باشد.
فاطمه محمدی، عاطفه محمدی، ایمان اسماعیلی سودرجانی، ملوک نصرتی، میلاد بزی،
سال ۱۱، شماره ۵ - ( مرداد۱۴۰۱/ پیاپی ۷۴ ۱۴۰۱ )
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی مدل ساختاری تنظیم هیجان و خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی با نقش واسطهای ذهنی سازی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری پژوهش شامل تمام نوجوانان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به مراکز رژیم درمانی و خانههای سلامت شهر شیراز در سال ۱۴۰۰ بود. که از این بین تعداد ۳۶۱ نفر نوجوان مبتلا به چاقی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامهی خوردن هیجانی (EEQ، داچ، ۱۹۸۶)، چک لیست تنظیم هیجانی کودکان و نوجوانان (ERC، شیلد و کیکتی، ۱۹۹۷) و پرسشنامهی ذهنی سازی (MQ، دیمیتروویچ، ۲۰۱۷) را تکمیل کردند.. تحلیل دادهها با روش مدل سازی معادلات ساختاری نشانداد تنظیم هیجان با ذهنی سازی ارتباط مستقیم معنادار(۰۱/۰p<) و ذهنی سازی با خوردن هیجانی ارتباط منفی معنادار (۰۱/۰p<) و تنظیم هیجان با خوردن هیجانی از طریق ذهنی سازی دارای ارتباط غیر مستقیم و معناداری (۰۱/۰p<) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد تنظیم هیجان با میانجیگری ذهنی سازی خوردن هیجانی را تبیین میکند و اینکه مدل از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. یافتههای این پژوهش میتواند در پیشگیری و درمان چاقی مورد استفادهی متخصصان حوزههای بهداشت و روان قرار گیرد.
رضا ایرانمنش، منصوره حاج حسینی، فاطمه نصرتی، کیوان صالحی،
سال ۱۱، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۱ /شماره پیاپی ۸۰ ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین راهبردهای یادگیری و سبکهای یادگیری با سازگاری تحصیلی دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری تمام دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ (۱۲۶۱۴) بوده که از بین آنها ۶۹۳ (۴۴۶ دختر و ۲۴۷ پسر) دانشجو به شیوه تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادهها از سیاهه سبکهای یادگیری کلب (LSI۲، کلب، ۱۹۸۵)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ، پنتریج و همکاران، ۱۹۹۳)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) و مقیاس سازگاری تحصیلی (AAS، اندرسون و همکاران، ۲۰۱۶) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان دهنده برازش مطلوب دادهها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. نتایج بیانکننده رابطه مستقیم بین راهبردهای یادگیری و سبکهای یادگیری با سازگاری تحصیلی (۰۵/۰>P ) و ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با سازگاری تحصیلی بود(۰۵/۰>P ). همچنین راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، ارتباط بین راهبردهای یادگیری و سبکهای یادگیری با سازگاری تحصیلی را میانجیگری کرده است (۰۱/۰>P ) و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، فقط رابطه راهبردهای یادگیری با سازگاری تحصیلی را واسطهگری کرده است (۰۱/۰>P ). بر اساس یافتههای این پژوهش، راهبردهای یادگیری، سبکهای یادگیری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را بهعنوان عوامل پیشبینی کننده سازگاری تحصیلی در روشهای یادگیری- یاددهی و برنامههای پیشگیری توسط دانشجویان، مدرسان، مشاوران و مدیران دانشگاهها در نظر گرفته شود.
مریم جمالی، فاطمه نصرتی، زهرا طاهری فر، شیرین مجاور،
سال ۱۳، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۳ / پیاپی ۱۰۰ ۱۴۰۳ )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر اضطراب و بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص در شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ بود. ۲۶ نفر از مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص با روش نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (۱۳ نفر) و کنترل (۱۳ نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب بک (۱۹۸۸، BAI) بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹، RSPWB) و برنامه مداخله گروهدرمانی شناختی رفتاری بک (۲۰۲۱) و لیهی (۲۰۰۷) بود. دادههای پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۴ تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین میانگین اضطراب و بهزیستی روانشناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد که نشاندهندهی تأثیر گروهدرمانی شناختی رفتاری بر کاهش اضطراب و افزایش بهزیستی روانشناختی گروه آزمایش بود (۰۵/۰p<). میتوان نتیجه گرفت که گروهدرمانی شناختی رفتاری تأثیر قابل قبولی در بهبود بهزیستی روانشناختی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص داشته است.
کیمیا حسنی پور، کبری نصرتی،
سال ۱۳، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۳/ پیاپی ۱۰۴ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر، باهدف تعیین اثربخشی طرحوارهدرمانی بر خودسرزنشگری و اجتناب شناختی افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعهکننده به مراکز مشاورهی سراهای محله در منطقه ۲۲ تهران در سال ۱۴۰۲ بود که از بین آنها تعداد نمونه ۳۰ نفر که در پرسشنامه وسواس فکری عملی (Y-BOCS، ییل-براون، ۱۹۸۶) نمره بالایی کسب کردند، به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش و گروه کنترل) و هر گروه ۱۵ نفر گمارش یافتند. ابتدا هر دو گروه به وسیله ابزار آزمون شامل مقیاس خودسرزنشگری (SBS، گیلبرت و همکاران، ۲۰۰۴) و مقیاس اجتناب شناختی (CAQ، سکستون و دوگاس، ۲۰۰۸) مورد سنجش قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت مداخله طرحوارهدرمانی یانگ و کلوسکو (۲۰۰۳) قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون بین میانگین پسآزمون خودسرزنشگری و اجتناب شناختی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح ۰۵/۰ وجود داشت. لذا میتوان اینگونه نتیجه گرفت که طرحواره درمانی بر کاهش خودسرزنش گری و اجتناب شناختی افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی موثر بوده است.