مجله رویش روا‌ن‌شناسی از دادن گواهی‌های کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای کرمانی

مرجان مرتضوی، دکتر زهرا پاکزاد، دکتر منصور حسامی کرمانی،
سال ۹، شماره ۱۱ - ( بهمن ۹۹/ شماره پیاپی ۵۶ ۱۳۹۹ )
چکیده

افرادی که فاقد آموزش های رسمی هنر هستند به گونه ای خودانگیخته دست به آفرینش زده و آثاری خلق می کنند که با وجود منحصر به فرد بودنشان شباهت های زیادی به یکدیگر دارند. این شباهت ها را بیش از همه  می توان در نقاشی های کودکان و خودآموختگان مشاهده کرد که می توانند نشان دهنده ی ریشه های روانشناختی مشترک آفرینندگان آن ها باشند. پرسش این جاست که  «نقاشی کودکان و خودآموختگان از چه جنبه هایی و تا چه اندازه به یکدیگر شباهت دارند؟» و «علت بروز این شباهت ها را چگونه می توان تبیین نمود؟» هدف این پژوهش تبیین دلایل بروز این شباهت های ساختاری با رویکردی روانشناختی است که پس از بررسی و تحلیل آثار هر گروه مشخص می شود که دو عامل اصلی، یعنی عدم  آموزش های رسمی و پرداخت ذهنی به موضوع، باعث شباهت آن ها شده وخود دلیلی است بر این امر که مراحل رشد انسان خطی نبوده، بلکه دایره وار است و آغاز نقاشی در دوران سالخوردگی را می توان نمودی از نئوتنی دانست که شور و شوق دوران کودکی و حس کنجکاوانه ی آن دوران دوباره در فرد زنده می شود. پژوهش پیش رو از جمله پژوهش های کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه های و میدانی انجام شده است.
علی کرمانی، شقایق رحیمی، حسین فنودی، محمد نریمانی،
سال ۱۰، شماره ۱۰ - ( دی ۱۴۰۰/ شماره پیاپی ۶۷ ۱۴۰۰ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین­فردی در پیش­بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان پسر انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش­آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۱۵۰ دانش­آموز به روش نمونه­گیری در دسترس به روش اینترنتی، از طریق شبکه­های مجازی  (تلگرام، واتساپ و شاد) در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه­های خطرپذیری (زاده­محمدی و همکاران، ۱۳۹۰)، تنظیم شناختی هیجان (حسنی، ۱۳۸۹) و تحریف شناختی بین­فردی (همام­سی و همکاران، ۲۰۰۴) پاسخ دادند؛ داده­های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل ­رگرسیون چندگانه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان ­داد که راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین­فردی با گرایش به رفتار پرخطر رابطه مثبت و معنادار دارد (۰۱/۰>P). راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و تحریف شناختی بین­فردی ۵۰% واریانس گرایش به رفتار پرخطر را تبیین می­کنند. بنابراین از یافته های پژوهش می­توان نتیجه گرفت که نقص شناختی و هیجانی می­تواند نقش مهمی در رفتارهای پرخطر داشته باشد.

شیرین راد کرمانی، نرگس باباخانی، پگاه فرخزاد،
سال ۱۳، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۳/ پیاپی ۹۹ ۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف امکان­سنجی پروتکل تدوین‌شده درمان تلفیق طرحواره و شفقت به خود بر دلزدگی زناشویی زنان مبتلابه اختلال شخصیت مرزی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل ب دوره پیگیری ۲ ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با اختلال شخصیت مرزی ساکن شهر تهران در سال ۱۴۰۰بودندکه از میان آن‌ها ۳۴ نفر به ‌صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. پروتکل درمانی تلفیقی طرحواره و شفقت به خود برای گروه آزمایشی طی ۱۵ جلسه، هفته‌ای یک جلسه ۹۰ دقیقه‌ای اجرا شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های اختلال شخصیت مرزی (BPI) لیشنرینگ (۱۹۹۹) و دلزدگی زناشویی (CBM)  پاینز (۱۹۹۶) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر تجزیه ‌و تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر نشان داد بین گروه‌ها در پس‌آزمون و پیگیری دلزدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۱/۰> P). با توجه به مؤثر بودن شیوه درمانی در بهبود دلزدگی زناشویی زنان با اختلال شخصیت مرزی، از این بسته‌های درمانی می‌توان به‌عنوان مداخله روان‌شناختی مؤثر در مراکز سلامت جهت برای کاهش مشکلات زنان با اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی رویش روان شناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ)

Designed & Developed by : Yektaweb