مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای کلهرنیا گل کار
فریبا علیاری خانشان وطن، دکتر حسن احدی، دکتر مریم کلهرنیا گل کار، دکتر مستوره صداقت،
سال ۱۲، شماره ۹ - ( آذر ۱۴۰۲ / پیاپی ۹۰ ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجانمدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعهکننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (۱۹۹۴،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقهای و گروه آزمایش دوم در ۹ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروهها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (۰۵/۰p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد میتواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
مرجان فریادی قایش قور شاق، مریم کلهرنیا گل کار، ربابه عطایی فر،
سال ۱۳، شماره ۱۰ - ( دی ماه ۱۴۰۳/ پیاپی ۱۰۳ ۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با سرخوردگی زناشویی شده انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود. به روش نمونهگیری در دسترس، نمونهای تعداد ۲۳۸ نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس سرخوردگی زناشویی (MDS، کایزر، ۱۹۹۳)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI، مک کری و کاستا، ۱۹۸۵) و پرسشنامۀ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، ۲۰۰۶) بودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافتهها نشان داد که ویژگیهای شخصیتی گشودگی و مردم آمیزی به صورت مستقیم قادر به پیشبینی سرخوردگی زناشویی بودند (۰۰۱/۰p‹). همچنین اثر غیرمستقیم متغیرهای روان رنجورخویی، برونگرایی و با وجدان بودن به متغیر سرخوردگی زناشویی از طریق تنظیم شناختی هیجان سازش یافته معنادار بود (۰۰۱/۰p<). از سویی دیگر اثر غیرمستقیم متغیرهای گشودگی و مردم آمیزی به متغیر سرخوردگی زناشویی از طریق تنظیم شناختی هیجان سازش نیافته معنادار بود (۰۰۱/۰p<). این نتایج نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی با توجه به نقش مهم تنظیم شناختی هیجان میتوانند تبیین کننده سرخوردگی زناشویی باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر ضروری است.