مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای انتقال
آرزو دلفان بیرانوند، دکتر خسرو رشید، دکتر ابوالقاسم یعقوبی،
سال ۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف: در این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تجربههای پیشین یادگیری بر یادگیریهای بعدی( نقش تجربههای قبلی در انتقال یادگیری) ، به مقایسه سرعت یادگیری ماز در موشهای با و بدون تجربه یادگیری ماز پرداخته شد.
روش: طرح پژوهشی مورد استفاده از نوع آزمایشی (طرح پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه شامل کلیه موشهای صحرایی با حجم نمونه ۱۴ بودند که در دوگروه ۷ تایی آزمایش و گواه مورد بررسی قرارگرفتند. آزمایش در دو مرحله اجرا شد، در مرحله اول، موش های گروه آزمایش در مازهای شماره ۱ تا ۸ به کسب تجربه یادگیری پرداختند درحالی که گروه گواه این ۸ ماز را تجربه نکردند. در مرحله دوم، هر دو گروه آزمایش و گواه در مازهای شماره ۹ تا ۱۲ به کسب تجربه یادگیری پرداختند. سپس سرعت یادگیری(کاهش یافتن تعداد خطاها برای رسیدن به هدف) هر دو گروه آزمایش و گواه در ماز های شماره ۹ تا ۱۲مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که، موشهای دارای تجربه یادگیری، سرعت یادگیری بالاتری از موشهای بدون تجربه دارند و با افزایش تعداد تجربههای ماز، مازهای جدید با تعداد خطاهای کمتری آموخته میشوند.
نتیجهگیری: نتیجه پژوهش نشان داد که داشتن تجربههای پیشین(قبلی) با یک موقعیت یا یک محرک، عملکرد و انتقال یادگیری را در موقعیتهای جدید تحت تأثیر قرار میدهند. به نحوی که سرعت یادگیری و انتقال یادگیری در موقعیتهای جدید تسهیل مییابد.
حامد کاشانکی، سعید اصلانی،
سال ۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
این مقاله نگاهی کلی به مفاهیم، ضروریات، گستره، اهداف، تکنیکها و مبانی این حوزه از درمان روان پویشی دارد. در مقاله حاضر با روشنسازی مکانیزم اثربخشی این درمان در کاهش علائم رنجآور بیماریهای پزشکی و روانی سعی بر گسترش افق دید روانکاوان و علاقهمندان به این حوزه جدید درمانی میشود. موارد بررسیشده در این پژوهش جدیدترین مقالات این حوزه، کتب مرتبط و بررسی و تحلیل تجربیات درمانگران مطرح آن است. رواندرمانگری پویشی فشرده کوتاهمدت باوجود نوظهور بودنش جزو اثربخشترین رواندرمانیها تلقی میشود و به دلیل اصالت ایرانی خود و اهمیت قائل شدن برای تجارب و هیجانات و اصالت احساس و تقدم هیجان بر تفکر درک شور خودمان نیز طرفداران زیادی دارد و به سرعت رو به گسترش است. این مقاله با بررسی اصول بنیادی روان پویشی و مفاهیمی مانند احساس، اضطراب و دفاع که موردپذیرش اکثر روشهای درمانی است میتواند برای تمامی درمانگران ثمربخش باشد. هدف نهایی مقاله حاضر، روشنسازی مسیر درمانگران علاقهمند و متخصصان این حوزه است. با توجه به اصالت تجربه و نمایان شدن تجربه در روابط و زندگی آدمی مثلث روابط و مثلث تعارض اساس کار این درمان را شکل میدهد، مثلث تعارض به عوامل درونی مشکل مانند احساس و دفاع اشاره دارد و مثلث روابط به بافت و عوامل بین فردی مشکل میپردازد. اساس درمان از طریق بازسازی مثلث تعارض (سیر توالی احساس، اضطراب و دفاع) در قالب مثلث روابط خصوصاً رابطه بیمار با درمانگر در جلسه درمانی است، احساسات سرکوبشده بیمار نسبت به والدین این بار در بافت درمانی و به صورت آگاهانه نسبت به درمانگر تجربه، پردازش و نامگذاری میشوند، تجربه هیجانات منجر به خنثی شدن دفاعها و رهایی از رنج خودساخته میشود. رنج خود ساخته نتیجه وجدان بیماری است که سوخت آن احساس گناه ناهشیار فرد و تمایل به قربانی شدن و مقاومت است. وجه ممیزه اساسی این درمان از روانکاوی سنتی، خنثی کردن مقاومت انتقالی، تقویت پیمان درمانی، تأکید و فشار بر تجربه آنی احساسات و توجه مضاعف بر علائم بدنی است به طوری که میتوان آن را تلفیقی از روانکاوی و فنون رفتاردرمانی با هدف حساسیتزدایی هیجانی دانست. تبحر درمانگر این حوزه بیش از هر چیزی در خوب دیدن خلاصه میشود. نزدیکی به تجارب هیجانی باید در لحظه دیده شود و به بیمار نشان داده شود تا فرآیند درمانی مؤثر واقع شود؛ شجاعت، جسارت و به هوشیاری درمانگر ازجمله عوامل مهمی است که میتواند روند درمانی بیمار را دقیق و سریع و ماندگار کند.
سپیده دادخواه، دکتر عاصفه عاصمی، دکتر محمدرضا عابدی، فرشته مشهدی،
سال ۸، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی عوامل جمعیت شناختی و انگیزاننده های تأثیرگذار بر انتقال دانش و تجربیات کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی - پیمایشی و جامعه پژوهش تمام مدیران و کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان بود. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوهن استفاده شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی طبقه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود که پایایی آن بر حسب ضریب آلفای کرونباخ مقدار ۰,۹۵ بدست آمد. کار تحلیل بر روی پاسخنامه های دریافتی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و میانگین و در سطح آمار استنباطی از آزمون های t دو نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس یک راهه (آزمون آنوا) و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین عوامل جمعیت شناختی و انگیزاننده های درونی و بیرونی رابطه معناداری وجود نداشت و این نشان دهنده آن بود که کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان با عوامل جمعیت شناختی متفاوت انگیزاننده های تقریباً یکسانی دارند.
الناز محمدی، محمد شادبافی،
سال ۹، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی مقایسه کارکردهای اجرایی بازداری، بهروزرسانی و انتقال در دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) و دانش آموزان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی (SCT) انجام گرفت. این پژوهش بهصورت علی مقایسهای صورت پذیرفت. شرکتکنندگان در این پژوهش ۶۰ نفر (۳۰ نفر ADHD و ۳۰ نفر SCT) از کودکان پسر مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ بودند که به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس درجهبندی رفتار کودکان (SNAP-IV) و مقیاس SCT بهعنوان نمونه انتخاب شدند. سپس هر گروه تحت ۳ آزمون استروپ، آزمون نگهداری رد و آزمون جمع و تفریق قرار گرفت. در تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد دانش آموزان مبتلا به ADHD و SCT در ترکیب خطی کارکردهای اجرایی (بازداری، بهروزرسانی و انتقال) تفاوت معنادار دارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس تک متغیره و مقایسه میانگینهای دو گروه نشان داد دانش آموزان مبتلا به SCT در بهروزرسانی و تغییر (انتقال) و دانش آموزان مبتلا به ADHD در بازداری مشکلدارند. با توجه به یافتههای پژوهش چنین به نظر میرسد که اختلال SCT با فعالیت غیرطبیعی نواحی ارتباطی خلفی که مسئول تغییر و انتقال توجه و بهروزرسانی میباشند در ارتباط است درحالیکه اختلال ADHD بیشتر با فعالیت غیرطبیعی نواحی ارتباطی آهیانه ای- پیشانی که مسئول بازداری میباشند مرتبط است.
زهرا کمندلو، دکتر آسیه شریعتمدار، دکتر مریم مکتبی،
سال ۱۲، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
انتقال به مرحله والدینی موجب ایجاد وظایف جدید برای همسران میشود که همیشه برای آنها چالشانگیز خواهد بود، بهویژه اگر این انتقال در سنین بالا اتفاق بیافتد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مطالعه تجارب زیسته زنان بالای ۳۵ سال در زمینه چالشهای انتقال به مرحله والدینی بود. روششناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش را زنانی که در سن ۳۵ سال به بالا در شهر اراک در سال ۱۴۰۱ که برای اولین بار تجربه مادر شدن را داشتهاند و فرزندان آنها زیر دو سال بودند، تشکیل دادند. از بین آنها به روش نمونهگیری هدفمند نمونه ۱۰ نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونهگیری تا رسیدن به اشباع طول کشید. روش جمعآوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫـﺎی گردآوریشده ﺑـﻪ روش کلایزی اﻧﺠﺎم شد. بعد از تحلیل دادهها ۲۳ مضمون فرعی، ۶ مضمون اصلی شامل (چالش نگرانی ایمنی بارداری و زایمان، استرس ناشی از فرآیند درمان ناباروری، فشارهای روانی، فشارهای مالی، نگرانیهای اجتماعی و انعطافناپذیری و دشواری تطابق با تغییرات ) و یک مضمون هستهای به دست آمد. نتایج یافتههای پژوهش علاوه بر ایجاد بینش و آگاهی نسبت به چالشهای مادرانی که بالای ۳۵ سال باردار میشوند، میتواند جهت برنامهریزی برای رفع مشکلات و چالشهای این گروه از مادران مورداستفاده قرار گیرد.