مجله رویش روا‌ن‌شناسی از دادن گواهی‌های کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای خودپنداره

دکتر فرشته پورمحسنی کلوری، خانم سونیا شیرمحمدی،
سال ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال ۱۳۹۴ بودند که از این بین تعداد ۱۲۰ نفر (۶۰ متقاضی جراحی زیبایی و ۶۰ غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده­ها از پرسشنامه­ طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته­های پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.


دکتر سیدسعید پورنقاش تهرانی، الهام فدوی اردکانی، مریم نصری تاج آبادی،
سال ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

یکی از مسائل مهم حوزه‌ی یادگیری آموزشگاهی که پژوهش‌های فراوانی را به خود معطوف داشته، خودپنداره تحصیلی است. خودپنداره‌ی تحصیلی به ادراک یا تصویر دانش‌آموز از شایستگی‌های خود در رابطه با یادگیری آموزشگاهی اشاره می‌کند که بر پیشرفت تحصیلی اثر می‌گذارد و همزمان از آن متأثر می‌شود. یکی از عوامل مهمی که شخص را وامی‌دارد که به گونه ای مؤثر عمل نماید و در کارهایش جدیت و پشتکار داشته باشد، عزت نفس است و بر اساس پژوهش‌های انجام‌گرفته مشخص شده که ازدست‌دادن حس کنترل و ایجاد نارضایتی فردی یکی از جنبه‌های مشخص عزت نفس پایین است. هدف اساسی پژوهش حاضر مشخص‌نمودن رابطه بین خودپنداره تحصیلی، عزت نفس و خودکنترلی با عملکرد تحصیلی در دانش‌آموزان دختر دوره‌ی ابتدایی می‌باشد. گروه نمونه شامل ۳۰۰ دانش‌آموز دختر بود که از آنان خواسته شد مقیاس خودپنداره تحصیلی لیو و وانگ و مقیاس عزت نفس روزنبرگ را تکمیل کنند. همچنین مقیاس ارزیابی خودکنترلی کندال و ویلکاکس (SCRS ) توسط یکی از والدین دانش آموزان تکمیل شد. عملکرد تحصیلی هر یک از دانش‌آموزان برحسب وضعیت کارنامه تحصیلی‌شان (خیلی‌خوب، خوب، قابل قبول و نیازمند تلاش) می‌باشد که معلمان نمره‌ای معادل آن (از ۱۳ تا ۲۰) نسبت دادند. تحلیل داده‌ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره تحصیلی، عزت نفس و خودکنترلی با عملکرد تحصیلی رابطه‌ی معناداری وجود دارد. همچنین خودپنداره تحصیلی، عزت نفس و خودکنترلی واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین می­کند.یکی از مسائل مهم حوزه‌ی یادگیری آموزشگاهی که پژوهش‌های فراوانی را به خود معطوف داشته، خودپنداره تحصیلی است. خودپنداره‌ی تحصیلی به ادراک یا تصویر دانش‌آموز از شایستگی‌های خود در رابطه با یادگیری آموزشگاهی اشاره می‌کند که بر پیشرفت تحصیلی اثر می‌گذارد و همزمان از آن متأثر می‌شود. یکی از عوامل مهمی که شخص را وامی‌دارد که به گونه ای مؤثر عمل نماید و در کارهایش جدیت و پشتکار داشته باشد، عزت نفس است و بر اساس پژوهش‌های انجام‌گرفته مشخص شده که ازدست‌دادن حس کنترل و ایجاد نارضایتی فردی یکی از جنبه‌های مشخص عزت نفس پایین است. هدف اساسی پژوهش حاضر مشخص‌نمودن رابطه بین خودپنداره تحصیلی، عزت نفس و خودکنترلی با عملکرد تحصیلی در دانش‌آموزان دختر دوره‌ی ابتدایی می‌باشد. گروه نمونه شامل ۳۰۰ دانش‌آموز دختر بود که از آنان خواسته شد مقیاس خودپنداره تحصیلی لیو و وانگ و مقیاس عزت نفس روزنبرگ را تکمیل کنند. همچنین مقیاس ارزیابی خودکنترلی کندال و ویلکاکس (SCRS ) توسط یکی از والدین دانش آموزان تکمیل شد. عملکرد تحصیلی هر یک از دانش‌آموزان برحسب وضعیت کارنامه تحصیلی‌شان (خیلی‌خوب، خوب، قابل قبول و نیازمند تلاش) می‌باشد که معلمان نمره‌ای معادل آن (از ۱۳ تا ۲۰) نسبت دادند. تحلیل داده‌ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره تحصیلی، عزت نفس و خودکنترلی با عملکرد تحصیلی رابطه‌ی معناداری وجود دارد. همچنین خودپنداره تحصیلی، عزت نفس و خودکنترلی واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین می­کند.


سجاد علمردانی صومعه، دکتر سجاد بشرپور، فاطمه قربانی، آزاده عباسی،
سال ۸، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

روابط دوستی قبل از ازدواج با جنس مخالف یکی از پدیده های اجتماعی است که در سالهای اخیر گسترش زیادی داشته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک­های هویت، خودپنداره بدنی و جهت­گیری مذهبی در دانشجویان دختر با و بدون دوست پسر انجام گرفت. روش این پژوهش علی­ مقایسه­ای بود. کلیه دانشجویان دختر دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۹۷- ۹۶ جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد ۳۰ نفر از دانشجویانی که طبق گزارش خود دارای دوست پسر بودند به صورت تصادفی چند مرحله­ای و تعداد ۳۰ نفر نیز به تصادف از بین جامعه دانشجویان عادی به عنوان گروه مقایسه انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. اعضای نمونه به پرسشنامه­های سبک­های هویت، خودپنداره بدنی و جهت­گیری مذهبی به صورت انفرادی پاسخ دادند. داده­های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا)  تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات دانشجویان دختر دارای دوست پسر در متغیرهای جهت گیری مذهبی درونی، هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد پایین تر از گروه عادی بود ولی در متغیرهای ظاهر بدنی، انعطاف بدنی، عزت نفس و هویت سردرگم به طور معناداری بالاتر از گروه عادی می­باشد (۰۵/۰ >p). این نتایج نشان می­دهند که نقص در هویت­یابی، نارضایتی از تصویر بدنی و فقدان جهت گیری مذهبی درونی می توانند در روابط دوستی قبل از ازدواج دختران نقش داشته باشند. 
ازاده رجبی اسلامی، دکتر مهتاب سلیمی، دکتر مرتضی شاه مرادی،
سال ۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر خودپنداره دانش­آموزان دختر دوره متوسطه انجام شد. این مطالعه با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش­آموزان دختر دوره متوسطه ناحیه یک آموزش‌وپرورش شهر کرج بود که تعداد آن‌ها ۲۳۲۵ نفر بود. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس تعداد ۴۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. به منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه خود پنداره دولت‌آبادی استفاده شد. به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی در بین ابعاد شش گانه خودپنداره بر ابعاد جسمانی، آموزشی، عقلانی و خلق‌ و خوی دانش­آموزان تأثیر معناداری داشته و بر ابعاد اخلاقی و اجتماعی تأثیر معناداری ندارد. در نتیجه می‌توان گفت هوش معنوی بر خودپنداره دانش­آموزان تأثیر دارد و توجه به هوش معنوی در برنامه درسی به دانش­آموزان در شکل‌گیری و بهبود خود پنداره مثبت کمک کند.
نعیمه شبانی شاد، دکتر سید علی حسینی المدنی، دکتر سعید متولی،
سال ۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

تحقیق حاضر به دنبال تدوین مدل حمایت اجتماعی و سبک‌های هویتی با نقش واسطه‌ای خودپنداره در دانش‌آموزان شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۸ بوده است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت جزء تحقیقات توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوره اول و دوم شهر تهران تشکیل دادند که تعداد ۳۱۰ نفر از آنها با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه‌های سبک هویت برزونسکی، حمایت اجتماعی فیلیپس و خودپنداره کرمی بود. تجزیه ‌و تحلیل داده‌های از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری با نرم‌افزارهای SPSS-۲۲ و AMOS-۲۴  انجام شد. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی با سبک‌های هویت در دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه رابطه معناداری ندارد. خودپنداره در دانش‌آموزان دختر با سبک‌های هویت تعهد و اطلاعاتی به صورت مثبت و با سبک هویت سردرگم به صورت منفی رابطه دارد. در نهایت، مشخص شد که خودپنداره رابطه بین حمایت اجتماعی با سبک‌های هویت اطلاعاتی و تعهد را به صورت مثبت و رابطه بین حمایت اجتماعی و سبک هویت اجتنابی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می‌کند، درحالی که نقش آن در رابطه میان حمایت اجتماعی با سبک هویت هنجاری تایید نشد. از نتایج تحقیق حاضر می‌توان به منظور بالا بردن آگاهی خانواده‌ها و مشاوران آموزشی که در رابطه مستقیم با دانش‌آموزان قرار دارند، استفاده نمود.
زینب میراکبرزاده، دکتر مسعود خنجرخانی، دکتر ناصر ناستی زایی،
سال ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با بهزیستی روانشناختی، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش‌‌آموزان متوسطه دوم زهک بود. ۳۲۳ دانش‌آموز به شیوه نمونه‌گیری تصادفی- طبقه‌ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌های کیفیت زندگی در مدرسه (اندرسون و بورک، ۲۰۰۰)، بهزیستی روانشناختی (ریف، ۱۹۸۹)، خودپنداره تحصیلی (یی یسن چن، ۲۰۰۴) و اشتیاق تحصیلی (شوفلی، سالانوا، گونزالز-روما و بیکر، ۲۰۰۲) بود. داده‌ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی (۷۱/۰r=)، بهزیستی روانشناختی (۷۹/۰r=) و اشتیاق تحصیلی (۶۷/۰r=) رابطه مثبت و معناداری دارد (۰۰۱/۰p<). همچنین کیفیت زندگی درمدرسه توانسته است به ترتیب ۵۶، ۶۵ و ۴۷ درصد از واریانس خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج، مدیریت مدارس باید با حاکمیت قوانین و مقررات آموزشی ثابت و روشن، برقراری روابط مثبت دوستانه بین معلم و دانش‌آموزان، فراهم ساختن فرصت‌های حمایتی عاطفی، محیط مدرسه‌ای امن و خودمختارانه برای دانش‌آموزان فراهم کنند تا دانش‌آموزان با بهزیستی روانشناختی مناسب، خودپنداره مثبت تحصیلی و اشتیاق بالای تحصیلی درگیر فرایند یادگیری شوند.
عبداله محمدی، دکتر عزت اله قدم پور، دکتر فضل الله میردریکوند، دکتر محمدعلی سپهوندی،
سال ۱۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علّی جهت بررسی رابطه عاطفه آموزشگاهی و انگیزش تحصیلی حالتی با هدایت مسیر شغلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای خودپنداره تحصیلی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دوره متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود. ۲۸۴ نفر به شیوه نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی بر حسب جنسیت و پایه تحصیلی وارد پژوهش شدند. برای جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز از پرسشنامه انگیزش تحصیلی حالتی (درخشان و همکاران، ۱۳۹۶)، پرسشنامه عاطفه آموزشگاهی (مک کوچ، ۲۰۰۳)، پرسشنامه خودپنداره تحصیلی (لی و همکاران، ۲۰۰۵) و پرسشنامه رشد مسیر شغلی فرم کوتاه ویرایش استرالیا (کرید و پاتون، ۲۰۰۴) استفاده شد. تحلیل داده‌ها با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد عاطفه آموزشگاهی و انگیزش تحصیلی حالتی می­توانند به طور معناداری از طریق خودپنداره تحصیلی بر رشد مسیر شغلی تاثیرگذار باشند. با توجه به نتایج، می‌توان راه رسیدن به رشد مسیر شغلی را در پرتوی توجه به عاطفه آموزشگاهی، انگیزش تحصیلی و خودپنداره تحصیلی برای دانش‌آموزان فراهم نمود.
دکتر یاسر رضاپور میرصالح، نسیم شاه سیاه، حسین غفاری،
سال ۱۰، شماره ۱۰ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی در ارتباط بین شیوه های مقابله و خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردکان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و به روش مدل­یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمام دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی شهر اردکان تشکیل می‌دادند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ۳۳۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های پرسشنامه پاسخ به استرس کانر اسمیت (RSQ) (۱۹۹۷)، خودپنداره دانش آموزان هارتر (SPPC) (۱۹۸۵) و خودکنترلی ﮔﺮاﺳـﻤﻴﻚ و همکاران (SCS) (۱۹۹۳) جمع‌آوری و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های پژوهش نشان داد که سبک مقابله رویارویی عامدانه به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودکنترلی با خودپنداره رابطه­  مثبت و معنادار داشت(۰۱/۰>p). سبک مقابله اجتنابی غیرعامدانه به طور مستقیم رابطه­  منفی با خودپنداره داشت اما به طور غیرمستقیم ار طریق افزایش خودکنترلی رابطه­ مثبتی با خودپنداره داشت (۰۱/۰>p). سبک مقابله رویارویی غیرعامدانه به طور غیرمستقیم از طریق خودکنترلی بر خودپنداره رابطه­   منفی و معنادار و سبک مقابله اجتنابی عامدانه به طور مستقیم با خودپنداره رابطه منفی و معناداری داشت (۰۱/۰>p). در مجموع یافته‌ها نشان داد که خودکنترلی می‌تواند نقش میانجی معنی‌داری در ارتباط بین سبک‌های مقابله و خودپنداره در دانش‌آموزان دوره ابتدایی داشته باشد.
پیام سرابی، وحید الهیاری، فردین پرویزی، دکتر کیوان کاکابرایی،
سال ۱۰، شماره ۱۰ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی زوج‌درمانگری رفتاری یکپارچه‌نگر بر خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی در افراد مبتلابه زودانزالی اکتسابی بود. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد متأهل ۲۵ تا ۴۵ ساله که برای درمان زودانزالی به کلینیک­های روانشناسی و مشاوره شهر کرمانشاه در سال ۹۹ مراجعه کرده بودند را تشکیل می‌داد. نمونه پژوهش شامل ۳۰ مرد که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و در انتظار درمان (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. داده­ها در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه‌های خودکارآمدی جنسی (SSES) (وزیری و لطفی کاشانی، ۱۳۹۲)، خودپنداره جنسی (MSSCQ) (اسنل، فیشر و والترز، ۱۹۹۵)، ابزار تشخیصی زودانزالی (PEDT) (سیموندز و همکاران، ۲۰۰۷) و زمان­سنج جمع­آوری شدند. زوج‌درمانگری رفتاری یکپارچه‌نگر برای گروه آزمایش در ۹ جلسه اجرا شد، اما برای گروه درانتظار درمان هیچ‌گونه مداخله درمانی به‌کار گرفته نشد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد زوج‌درمانگری رفتاری یکپارچه‌نگر بر خودکارآمدی جنسی، خودپنداره جنسی، زودانزالی و زمان نهفتگی انزال درون واژنی (IELT) مؤثر بود (۰۰۱/۰>P)؛ و نمرات متغیرهای وابسته در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه درانتظار درمان افزایش و نمره زودانزالی کاهش یافته بود (۰۰۱/۰>P)، همچنین اثر درمانی تا زمان پیگیری حفظ شد. از یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان در راستای مداخلات بالینی و درمانی برای ارتقای خودکارآمدی جنسی و خودپنداره جنسی و در نتیجه، بهبود زمان نهفتگی انزال درون واژنی (IELT) و زودانزالی مردان استفاده کرد.
پریوش خاورزمینی، دکتر رامین حبیبی کلیبر،
سال ۱۱، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر پیش‌بینی پایستگی تحصیلی براساس انعطاف‌پذیری شناختی و خودپنداره تحصیلی دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش‌آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه ۲ شهر تبریز در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آن‌ها به روش نمونه‌گیری در دسترس ۴۴۶ نفر  به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار‌های گردآوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه پایستگی تحصیلی (ABS، مارتین و مارش، ۲۰۰۸) و پرسش نامه انعطاف‌پذیری شناختی (CFI، دنیس و وندروال، ۲۰۱۰) و پرسش نامه خودپنداره تحصیلی (ASC، یی سن چن، ۲۰۰۴) بود. داده‌های پژوهش با استفاده از  ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه (گام به گام) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که  بین انعطاف‌پذیری شناختی، جایگزین ها، کنترل، خودپنداره تحصیلی و مولفه‌های آن با پایستگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره تحصیلی، انعطاف‌پذیری شناختی و جایگزین‌هایی برای رفتار انسانی ۲۹% از واریانس مربوط به پایستگی تحصیلی را پیش‌بینی می‌کنند. نتایج نشان می‌دهد هر چقدر دانش‌آموزان انعطاف‌پذیری شناختی بیشتر و خودپنداره تحصیلی مثبتی داشته باشند، پایستگی تحصیلی بیشتری خواهند داشت.
مینا سرلک، دکتر حسن حیدری، دکتر خلیل غفاری، دکتر حسین داوودی،
سال ۱۱، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف تبیین بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس نظریه مزلو: نقش سلامت عمومی، بحران مالی، حمایت اجتماعی و خودپنداره انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه (۲۰ تا ۴۵ سال) شهرهای اراک و خمین در بازه مرداد تا دیماه ۱۴۰۰ بود. حجم نمونه ۴۲۹ نفر بود که ﺑﺎ روش نمونه‌گیری دردسترس اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد نمونه پرسشنامه‌های سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۹)، بحران مالی (IFDFWS) پراویتز و همکاران (۲۰۰۶)، حمایت اجتماعی (MSPSS) زیمت و همکاران (۱۹۸۸)، خودپنداره (SCQ) ساراسوت (۱۹۸۴) و بهزیستی روانشناختی (RSPWB) ریف (۱۹۸۹) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده‌ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و معنی‌داری به ترتیب بر خودپنداره و بهزیستی روانشناختی داشتند (۰۵/۰>P). افزون بر آن خودپنداره، اثر مستقیم و معنی‌داری بر بهزیستی روانشناختی داشت. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه اثر غیر مستقیم و معنی‌داری دارند (۰۵/۰>P). در نهایت می‌توان گفت مدل بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا آگاهی مشاوران، روان‌شناسان، درمانگران، پژوهشگران و سایر متخصصان از این مدل می‌تواند کمک‌کننده باشد.
زهرا زمانی فروشانی، دکتر فریده دوکانه ای فرد، دکتر مژگان نیکنام،
سال ۱۱، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی معنادرمانی به روش آنلاین در خودپنداره و پریشانی روانشناختی زنان مراجعه‌کننده به فرهنگ‌سرای خاوران بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه‌کننده به فرهنگ‌سرای خاوران در سال ۱۳۹۹ بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰ خانم بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایشی و گواه گمارده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از سیاهه‌ خودپنداره (BSCI) بک و همکاران (۱۹۹۰) و مقیاس پریشانی روانشناختی (KPDS) کسلر و همکاران (۲۰۰۲) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش­آزمون تفاوت معناداری (۰۵/۰>P) بین پس­آزمون گروه آزمایش و گواه در خودپنداره و پریشانی روانشناختی وجود دارد. بنابراین می‌توان گفت روش‌ معنادرمانی یکی از روش‌های مؤثر در ارتقای خودپنداره و کاهش پریشانی روانشناختی زنان مراجعه‌کننده به فرهنگ‌سرای خاوران است.
نسترن شالچیان پورخلجان، جوانشیر اسدی، رمضان حسن زاده، افسانه خواجوند خوشلی،
سال ۱۱، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه خیانت به همسر بود که در سال ۱۳۹۸ به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان­شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این جامعه تعداد ۳۷۳ نفر به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (ATIS) (۲۰۰۸)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ) اسنل (۱۹۹۵) بودند. به منظور تحلیل داده­ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی با میانجی­گری تنظیم هیجان منفی (۱۰/۰-=β و ۰۱/۰=P) و تنظیم هیجان مثبت (۰۴/۰-=β و ۰۰۹/۰=P)  معنادار بود. اگرچه اثر مستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار نبود (۱۰/۰=β و ۳۸/۰=P)، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش نشان­گر نقش میانجی معنادار تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی است که می­تواند در آموزش­ها و مداخله­های کاهش خیانت زناشویی مورد توجه قرار گیرد.
فریبا علیاری خانشان وطن، دکتر حسن احدی، دکتر مریم کلهرنیا گل کار، دکتر مستوره صداقت،
سال ۱۲، شماره ۹ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان‌مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه ‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه‌کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (۱۹۹۴،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقه‌ای و گروه آزمایش دوم در ۹ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه‌ها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (۰۵/۰p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد می‌تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
دکتر عبدالناصر جوان مجرد،
سال ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی تاب­آوری در رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل­یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال ۱۴۰۲ بودند که از بین آن­ها به روش نمونه گیری دردسترس ۲۴۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع­آوری داده­ها با استفاده از مقیاس تاب­آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، ۲۰۲۳)، پرسشنامه خودپنداره (SCQ؛ ساراسوت، ۱۹۸۴) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS، تامپسون، ۲۰۰۷) انجام شد. نتایج حاصل از مدل­یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که خودپنداره به­طور منفی و معنادار بر عواطف منفی اثر مستقیم دارد؛ نتیجه دیگر نشان داد خودپنداره به­طور مثبت و معنادار بر تاب­آوری اثر مستقیم دارد؛ همچنین اثر مستقیم تاب­آوری بر عواطف منفی معنادار بود (۰۵/۰>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که تاب­آوری بین خودپنداره و عواطف منفی نقش میانجی دارد (۰۵/۰>P). نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که تاب­آوری رابطه بین خودپنداره و عواطف منفی را میانجی­گیری می­کند، به­عبارت دیگر خودپنداره رشد یافته می­تواند به سبب ارتقاء تاب­آوری، میزان عواطف منفی را در دانشجویان کاهش دهد.
سید علیرضا طباطبایی، دکتر سیده مریم موسوی، دکتر بهمن اکبری گوابری،
سال ۱۳، شماره ۵ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی اضطراب رابطه جنسی بر اساس خودپنداره جنسی و طرح‌واره‌های جنسی در مردان دارای نارسایی قلبی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در ۶ ماهه اول (فروردین تا شهریور) سال ۱۴۰۲ بود که از بین آنها ۲۸۷ نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها از طریق مقیاس اضطراب رابطه جنسی دیویس و همکاران (۲۰۰۶،SCAS )، پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل (۱۹۹۵،MSSCQ ) و مقیاس طرح‌واره جنسی مردان اندرسون و همکاران (۱۹۹۹،MSSS ) جمع‌آوری گردید. جهت تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داد خودپنداره جنسی و طرح‌واره‌های جنسی، قادر به پیش‌بینی اضطراب رابطه جنسی بوده‌اند (۰۵/۰>p) و درمجموع ۱/۵۴ درصد از واریانس اضطراب رابطه جنسی را تبیین می‌کنند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که خودپنداره جنسی و طرح‌واره‌های جنسی نقش معنی‌داری در پیش‌بینی اضطراب رابطه جنسی دارند و لزوم توجه به این عوامل برای کاهش اضطراب رابطه جنسی در مردان دارای نارسایی قلبی ضروری به نظر می‌رسد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی رویش روان شناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ)

Designed & Developed by : Yektaweb