مجله رویش روا‌ن‌شناسی از دادن گواهی‌های کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.

جستجو در مقالات منتشر شده


۲۱۱ نتیجه برای رفتار

عباس خانی، فرج اله حسینیان سراچه لو،
سال ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری در کاهش خشم و نشخوار خشم می باشد. این پژوهش از نظر روش از نوع شبه آزمایشی محسوب می شود و طرح آن دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل زندانیان زندان اردبیل بود، که مشکل در کنترل خشم داشتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس بود. حجم نمونه برابر با ۲۶ نفر است که به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایشی گمارده شدند.آزمودنی های گروه آزمایشی ۱۲ جلسه تحت مداخله شناختی- رفتاری قرار گرفتند، در حالی که گروه آزمایشی هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.ابزار بکار رفته شامل آزمون خشم صفت-حالت اسپیلبرگر برای خشم و آزمون نشخوار خشم سوخودلوسکی برای نشخوار خشم بودند، که قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شدند. داده‌های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده آن بود که درمان شناختی رفتاری بر کاهش خشم و بروز بیرونی و درونی آن تاثیر بسزایی داشته است و در افزایش کنترل بیرونی و درونی خشم افراد گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنا داری وجود داشت و همچمین با توجه به سطح معنا داری۰۰/۰ برای نشخوار خشم درمان تاثیر معناداری برکاهش نشخوارخشم گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل داشته است.
دکتر پریساسادات سیدموسوی، آقای ایرج مختارنیا، خانم فاطمه کلانتری،
سال ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی خانواده‌درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری نوجوان دارای پدر مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شده است. روش پژوهش حاضر در چارچوب طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد اجرا شد. آزمودنی یک نوجوان پسر ۱۳ ساله، دانش‌آموز کلاس هشتم و تنها فرزند خانواده بود و پدر مبتلا به سوءمصرف مواد بود، بنابراین مداخله خانواده‌درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در ۱۳ جلسه و هر هفته در یک جلسه برای آزمودنی و خانواده‌اش برگزار شد. به‌منظور ارزیابی مشکلات رفتاری، علاوه بر مصاحبه بالینی از نوجوان و گزارش های معلمان و معاونین آموزشگاه، از آزمون خود گزارش دهی (YSR) مبتنی بر نظام سنجش آخنباخ (ASEBA) استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها نیز از نمودار خط پایه، درمان و پیگیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد درمانی مورد نظر توانسته است تغییرات معنادار و قابل‌توجهی در مشکلات درونی سازی و برونی‌سازی آزمودنی ایجاد کرده و نمودار خط پایه نشان داد که مشکلات درونی سازی و برونی‌سازی بعد از فرآیند درمان در آزمودنی کاهش‌یافته است. اثربخشی مداخله نشان داد طرح‌های درمانی مبتنی بر خانواده در بهبود مشکلات رفتاری نوجوانان در معرض خطر تأثیر داشته و رویکرد خانواده‌درمانی مبتنی بر فنون شناختی رفتاری به عنوان یک طرح درمانی کارآمد می تواند برای کمک به خانواده‌های مبتلا به سوءمصرف مواد دارای نوجوان به کار گرفته شود.


دکتر محمد خدایاری فرد، مریم صیادشیرازی،
سال ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته است. روش پژوهش، تک‌موردی است و داده‌ها از طریق مصاحبۀ بالینی و مداخلات صورت‌گرفته در جلسات درمانی گردآوری شده‌اند. در این پژوهش مرد ۵۵ سالۀ مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته با روش شناختی- رفتاری، درمان شده است. فرضیۀ اصلی پژوهش عبارت بود از اینکه استفاده از روش‌های شناختی- رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال شخصیت خودشیفته مؤثر است. فرایند درمان طی سی جلسه انجام پذیرفت. در جلسات درمانی از روش‌هایی چون حل مسئله، خودبازبینی، مثبت‌نگری و بازسازی شناختی استفاده شد. یافته‌ها حاکی از آن بود که بعد از گذشت ۳۰ جلسه از درمان، کاهش محسوس علائم اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به معیارهای تشخیصی‌ انجمن روان‌پزشکی آمریکا (۲۰۱۳) به چشم می‌خورد. نتایج به‌دست‌آمده همۀ فرضیههای پژوهش را تأیید کرد و نشان داد از آنجا که رویکرد خانواده‌درمانی شناختی- رفتاری بر این موضوع تأکید می‌ورزد که اعضای خانواده به‌طور همزمان بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‌پذیرند، رفتار یک عضو خانواده، رفتارها، شناخت‌ها و هیجان‌های دیگر اعضای خانواده را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. بر‌اساس نتایج این مطالعه کاربرد روش‌های شناختی-رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال خودشیفته مؤثر است. مقایسۀ این یافته‌ها با یافته‌های دیگر پژوهش در پایان مورد بحث قرار گرفته است.


دکتر محسن شکوهی یکتا، دکتر اکرم پرند،
سال ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

اگر چه در دهه‎‏های اخیر در دنیا به آموزش افراد کم توان ذهنی توجه بسیاری شده و دستاوردهای مهمی در این زمینه حاصل‎شده‎است، ولی یکی از جنبه‎های مهم زندگی آنان که روابط جنسی است، کمتر از سایر جنبه‎ها مورد توجه قرار‎گرفته‎است. آموزش این روابط و سایر جنبه‎های مرتبط با رفتارهای جنسی نظیر آگاهی نسبت به اندام‎های جنسی، پیشگیری از سوءاستفاده‎های جنسی و فرزندآوری از مسائل حائز اهمیت به‎شمار‎می‎روند. از آن جایی که این افراد بیش از افراد عادی در معرض خطر سوءاستفاده جنسی قرار دارند، نیاز آن‎ها به دریافت آموزش‎های جنسی دو‎چندان است. برخی از آنان به دلیل سوء‎استفاده جنسی، مشکلات و اختلالات روانشناختی متعددی پیدا می‎کنند، زیرا در چنین مواقعی مورد بی‎توجهی و بی‌‎‎‌مهری اطرافیان قرار می‎گیرند. اظهارات آن‎ها برای دیگران باور‎کردنی نیست، از سوی فرد متجاوز تهدید می‎شوند یا فرد متجاوز از نزدیکان آنان است. پژوهش‎ها بیانگر این است که آن‎ها از دانش جنسی بسیار اندکی برخوردارند که می‏توان به عدم ارائه این برنامه‏ها، مشکل در یادگیری و به‏خاطر‏سپاری اطلاعات در افراد کم توان ذهنی نسبت داد. علاوه بر این، آموزش جنسی بخشی از برنامه‏های درمانی برای افراد کم توان ذهنی با سابقه رفتارهای جنسی  نامناسب محسوب می‏شود. در زمینه آموزش جنسی به افراد کم توان ذهنی دیدگاه‏های متفاوتی وجود دارد. بسیاری از والدین، معلمان و حتی متخصصان تصور می‎کنند افراد کم توان ذهنی به برقراری روابط جنسی تمایل ندارند، زیرا از تولید نسل‎های مانند خود می‎هراسند. در مقابل برخی متخصصان معتقدند فعالیت جنسی بخشی از زندگی افراد کم توان ذهنی است و آنها در زمینه بیان تمایلات جنسی خود حقوقی دارند که نباید از آن محروم شوند.


خانم راضیه چگینی، آقای محمد عطاری،
سال ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: ارزیابی روانپریشی در چند دهه گذشته توجه زیادی شده است. مدل چهار عاملی روانپزشکی به عنوان یک مدل کارآمد برای ارزیابی روانپزشکی در نمونه های قضایی و غیراساسیون ثابت شده است. برای اندازه گیری مدل چهار عامل توسعه داده شده است. این چهار عامل به عنوان دستکاری بین فردی، گرایشات جنایی، شیوه زندگی نامنظم و تأثیر کولوس شناخته شده اند. تحقیقات در زمینه روانپزشکی در ایران بسیار محدود است. هدف از این مطالعه، اعتبار سنجی یک مورد ۲۰ مورد روانپزشکی مطابق با مدل چهار عامل روانپزشکی است. ویلیامز و همکاران (۲۰۰۷) مدل و کالاهای پر بار با یک تجزیه و تحلیل فاکتور تایید (CFA) مورد آزمایش قرار گرفتند. علاوه بر این، ضریب اطمینان و تفاوت جنسیتی مورد بررسی قرار گرفت.

روش ها: نمونه ای ساده از ۲۶۰ دانشجوی دانشگاه تهران از ایران استخدام شد. برای هر عامل، یک باتری از ۵ آیتم با بار زیاد (از جمله ویلیامز و همکاران، ۲۰۰۷) تهیه و ترجمه شد و پس از روش استاندارد ترجمه برگشت به فارسی. توجه داشته باشید، ماده ۱۳ (من از نوشیدن و انجام امور وحشی لذت می بردم) کمی با فرهنگ ایرانی سازگار بود. گزینه پاسخ در یک فرمت نوع ۵ لیکرت ارائه شد. شرکت کنندگان بالقوه در این رابطه به دعوت به شرکت در یک مطالعه روانشناختی در مورد رفتار اجتماعی دعوت شده اند. آمار توصیفی، ساختار عامل، سازگاری داخلی و تفاوت جنسیتی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: مورد ۶ (من یک وسیله نقلیه را به سرقت رفته) کمترین میانگین را داشتم، در حالی که مورد ۱۳ (من از نوشیدن و انجام امور وحشی لذت می بردم) بیشترین بود. برای تحرک بین فردی، گرایش های جنایی، شیوه زندگی نامنظم و اثرات کولوس، ضرایب آلفای به ترتیب ۰,۵۵، ۰.۷۸، ۰.۷۰ و ۰.۵۲ بود. علاوه بر این، آلفای کامل مقیاس ۰.۷۹ بود. شاخص های سودمندی مناسب برای ساختار چهار عامل فاکتور سنجش مقیاس پیشنهاد شده اند (CMIN / DF = ۱.۸۰، RMSEA = ۰.۰۵۶، CFI = ۰.۹۰، TLI = ۰.۸۸ و GFI = ۰.۹۱). ارزیابی تفاوت های جنسیتی نشان داد که مردان در هر چهار خرده مقیاس (۰.۴۰

نتیجه گیری: یافته های حاضر، اعتبار فاکتوری و هماهنگی درونی خود را در ۲۰ موردی از خودکارآمدی روان پزشکی در دانشجویان ایران مورد تاکید قرار داد. مطابق با یافته های قبلی، مردان روانپزشکی با شدت بیشتری را به عنوان اندازه گیری شده توسط این اندازه گیری معتبر جدید ارزیابی کردند. این اندازه گیری می تواند مدل چهار عامل روانپزشکی را بدست آورد. بنابراین، این مقیاس کوتاه ممکن است در تحقیقات آینده روانپزشکی در ایران استفاده شود.


آقای محسن ندیمی،
سال ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه­تجربی از نوع پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری آن، کلیه­ زنان وابسته به متامفتامین بود که در مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر بیرجند در سال ۱۳۹۳ تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند. با روش نمونه­گیری در دسترس، تعداد ۳۴ نفر انتخاب و به صورت مساوی و کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس تنها گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه­ ۹۰ دقیقه­ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفت. برای جمع­آوری داده­ها از مقیاس تکانشگری بارت و پرسشنامه­ دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد که در پیش­آزمون، پس­آزمون و دوره پیگیری، بر روی هر دو گروه اجرا گردید. داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در سطح معناداری ۰۵/۰P< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بطور معناداری در کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین موثر می­باشد (۰۰۱/۰P<).

 


دکتر جمال عاشوری،
سال ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری بر بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه نهم شهر پاکدشت در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود که ۵۰ دانش آموز نوجوان (هر گروه ۲۵ نفر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۷۰ دقیقه ای با روش درمان شناختی رفتاری آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، ۱۹۹۰) و پرسشنامه بلوغ هیجانی (سینگ و بهارگاوا، ۱۹۹۰) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-۱۹ با روش های آزمون چند متغیری و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معنادای وجود داشت (۰۱/۰P<). به عبارت دیگر درمان شناختی رفتاری به طور معناداری باعث بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر شده بود. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای بهبود شادکامی و بلوغ هیجانی نوجوانان پسر از درمان شناختی رفتاری استفاده کنند.


دکتر محمد خدایاری فرد، خانم ثریا علوی نژاد، آقای سعید سجادی اناری، آقای سعید زندی،
سال ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

در زمینۀ میزان وقوع خیانت در زمان تأهل آمار دقیقی در دست نیست. این در حالی است که بیشک در همۀ جوامع ازدواج بر پایۀ قراردادی انجام می­گیرد که در آن هر دو همسر متعهد میشوند نسبت به یکدیگر وفادار باشند. مسئلۀ خیانت زمانی رخ میدهد که در ازدواجی که طرفین متعهد به تکهمسری باشند، یکی از آن‌ها مخفیانه تعهد را نقض کند. تحقیقات نشان داده‌اند به‌دلیل نقش مهم اعضای خانواده، آموزش خانواده همراه با بهکارگیری روش‌های شناختی-‌رفتاری در درمان اختلالات جنسی به‌طور اعم و تنوع‌طلبی ‌جنسی و خیانت به‌طور خاص، تأثیر بسزایی دارد. بر این ‌اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد خانواده‌درمانی توأم با روش‌های شناختی-‌ رفتاری در درمان تنوع‌طلبی ‌جنسی بود. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعۀ موردی بود. در این روش، متغیر‌های متعدد در مورد تعداد اندکی آزمودنی مورد بررسی قرار می­گیرد. در این مطالعه، سه آزمودنی ۲۸، ۲۸ و ۴۸ ساله که از طریق مصاحبۀ بالینی و آزمون‌های روان‌شناختی مبتلا به تنوع‌طلبی ‌جنسی تشخیص داده شدند، مورد مطالعه و درمان قرار گرفتند. نتایج مؤید قطع روابط فرا‌زناشویی و بازیابی تعامل زوجین در درمان تنوع‌طلبی‌ جنسی و کارایی خانواده‌درمانی با تأکید بر رویکرد شناختی-رفتاری بود. همچنین در پیگیری‌های پس از درمان، مراجعین به زندگی زناشویی خود متعهد بودند و هیچ‌گونه خیانت و رابطۀ فرازناشویی در آن‌ها مشاهده نشد. همسویی این نتایج با نتایج پژوهش‌های قبلی نیز به‌تفصیل مورد بحث واقع شده است.


فواد خیرآبادی، خبات خیرآبادی،
سال ۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

شرایط محیطی و زیستی بشر طی سالیان متمادی سبب ایجاد تغییراتی در رفتار و ادراک انسان‌ها، همانند تغییرات جسمی‌شان، در راستای سازگاری بیشتر آن‌ها با محیط پیرامونشان گشته است. این سازگاری‌های رفتاری و ادراکی که حاصل رسوب تجارب انسان‌های گذشته بوده ‌مانند الگوهای از پیش تعین شده بر ادراک و رفتار ما تأثیرگذارند، الگوهایی که از طریق عمل وراثت به نسل‌های آینده منتقل‌شده و در صورت اشتراک بین همه انسان‌ها کهن‌الگو خوانده می‌شوند. درواقع ضمیر ناخودآگاه جمعی به‌عنوان بخشی از ذهن، محل ذخیره و انباشته شدن تجارب و خاطرات نسل‌های گذشته بشر می‌باشد که حاوی این صفات سازگار یافته روح و روان است. آنچه تاکنون در پژوهش‌های روانشناسی به آن پرداخته‌شده، الگوهای مشترک میان همه انسان‌ها است؛ اما ازآنجاکه ایجاد این سازگاری‌ها بسته به شرایط زیستی بشر بوده و این شرایط برای جوامع مختلف به‌شدت متفاوت است، لذا آیا نمی‌توان از الگوهایی که مختص به جوامع مختلف بشری هستند نیز گفته شود؟ جهت بررسی این سؤال در پژوهش حاضر از روش قیاسی و مطالعات کتابخانه‌ای بهره گرفته‌شده است. یافته‌های ما فرضیه پژوهش را مبنی بر وجود الگوهای مختص به جوامع مختلف در کنار ‌الگوهای جمعی موجود در ضمیر ناخودآگاه بشر است را تائید می‌کند؛ یعنی الگوهایی در ضمیر ناخودآگاه جمعی ذهن افراد هر نژاد وجود دارند که خاص همان نژاد بوده و عام همه انسان‌ها نیستند. لذا توصیه می‌گردد در بهره‌گیری از ضمیر ناخودآگاه به این الگوها به‌عنوان ذخایر تجارب بشر در یک محیط خاص نیز بهره گرفته شود.


ثریا قاسمی، دکتر کبیر شریفی،
سال ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و نوجوانان عادی بود. روش بررسی: روش پژوهش حاضر غیر آزمایشی وطرح آن از نوع همبستگی است. نمونه‌ی این پژوهش متشکل از ۳۸۰ نوجوان (۱۹۰ نوجوان پسر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی، ۱۹۰ نوجوان دختر دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی عادی) در شهرستان شهرکرد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته‌شده، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره، پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه سازگاری بل و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره یا مانوا) استفاده شد. یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار اولیه در میان نوجوانان پسر (۰۰۱/۰P=) و دختر (۰۰۳/۰P=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات هوش هیجانی در میان نوجوانان پسر (۰۰۲/۰P=) و دختر (۰۰۵/۰P=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی نوجوانان پسر (۰۰۳/۰P=) و دختر (۰۰۲/۰P=) دارای گرایش به رفتارهای پرخطر و عادی نیز تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که گرایش به رفتارهای  پرخطر می تواند ویژگی هایی همچون طرحواره ها، هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی نوجوانان را تحت تأثیر منفی خود قرار دهد. لذا، پیشنهاد می‌شود که کارشناسان و مسئولان خدمات بهداشتی و درمانی کارگاه‌های آموزشی برای نوجوانان دارای گرایش به رفتارهای پرخطر به منظور آشنایی با این رفتارها و پیامدهای ناگوار آنها برگزار  کنند تا زمینه پیشگیری از این گونه رفتارها فراهم گردد.


الهه نژادکریم، هادی سلیمی، دکتر موسی جاودان، پریا حسین‌زاده،
سال ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش سطح بخشودگی زنان انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به‌صورت پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل زن دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران در سال ۹۴ بودند. نمونه موردمطالعه شامل ۵۰ زن بود که به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس سنجش بخشودگی در خانواده  (FFS) استفاده شد. داده‌ها از طریق تحلیل کوواریانس و نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه کنترل و آزمایش، در بعد بخشودگی زنان در خانواده تفاوت معناداری وجود دارد (F= ۳۲/۲۹, P= ۰/۰۰۱). با توجه به یافته‌های پژوهش، آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش سطح بخشودگی زنان تأثیر دارد. ازاین‌رو می‌توان آموزش تحلیل رفتار متقابل را به‌عنوان یک روش مؤثر در افزایش سطح بخشودگی زنان و به‌عنوان یک مداخله بالینی ثمربخش پیشنهاد داد.


خانم فاطمه عباسی، دکتر سید علی کیمیایی، دکتر محمدرضا صفاریان طوسی، دکتر محمدرضا عابدی،
سال ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

سه موج رفتار درمانی با اهداف و روش‌های مختلف منتشر شده‌اند که در شکل گیری هر یک از آنها عوامل متعددی نقش داشتهاند. این پژوهش با نگاهی به این عوامل و توجه بر چالش‌های کنونی موج سوم رفتار درمانی، به چگونگی ظهور موج چهارم رفتار درمانی اشاره می‌کند.از جمله چالش‌های موج سوم رفتار درمانی می‌توان به تاکید بر تحلیل کارکرد و بی‌توجهی به محدودیت‌های آن، ازدیاد درمان ها و نبود درمان متمرکز بر شفقت اشاره کرد. همین عوامل ظهور موج چهارم رفتار درمانی را به همراه خواهد داشت. موجی  


دکتر جهانگیر کرمی، دکتر سوگند قاسم زاده، طیبه تازیکی،
سال ۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

اوتیسم اختلال عصبی رشدی است که با نقص ارتباطی­ـ­اجتماعی و رفتارهای تکراری و کلیشه­ای مشخص می­شود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رفتارهای تکراری و کلیشه­ای در اختلال طیف اوتیسم انجام گرفت. رفتارهای تکراری و کلیشه­ای رفتارهای بی­هدف و تکرارشونده می­باشند که به انواع مختلف تقسیم می­شوند: بر اساس نوع فعالیت به رفتار تکراری، رفتار خودآزاری، رفتار وسواسی، رفتار تشریفاتی، رفتار یکنواخت و رفتار محدودشده؛ و بر اساس نوع علایق به دو دسته علاقه­های حسی غیرمعمول ودل­مشغولی­های غیرمعمول و بر اساس شکل بروز به ابعاد رفتاری، ارتباطی و شناختی و در DSM-۵ به حرکات جسمی تکراری، رفتارهای تشریفاتی، علایق غیرعادی قوی به اشیای غیرعادی، و افزایش حساسیت به محرک­های حسی طبقه­بندی می­شوند. در زمینه سبب­شناسی نظریه رشدی عدم رشد رفتارهای خود تحریکی دوران شیرخوارگی، نظریه نقص در عملکرد اجرایی ناتوانی در برنامه­ریزی اعمال و نظریه فیزیولوژی و نوروبیولوژی نقص در مخچه و حجم قطعه پیشانی را علل بروز اوتیسم می­دانند. بین نوع معین رفتارهای فوق با سطوح عملکرد ذهنی رابطه وجود دارد. و با وجود بهبود در طول زمان در این رفتارها، باز هم نشانه­های فوق در بزرگسالی مشاهده می­شود. به­عبارتی اوتیسم اختلال مادام­العمر است بنابراین این افراد نیازمند به دریافت خدمات حمایتی در طول عمر می­باشند.


بی بی زهرا میرشفیعی، دکتر محمد محمدی پور،
سال ۷، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شناختی-رفتاری بر حمایت اجتماعی ادراک شده و خودکارامدی مادران دارای کودک مبتلا به مشکلات ویژه یادگیری بود. جامعه آماری در این پژوهش تمامی مادران دارای کودک با مشکلات ویژه یادگیری بودند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش عبارت بود از ۳۰ نفر از مادران دارای کودک با مشکلات ویژه یادگیری بودند  که در پرسشنامه های خودکارآمدی و حمایت اجتماعی ادراک شده نمرات پایینی کسب کرده بودند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره جای گرفتند (گروه آزمایش و گروه کنترل). پس از آن برای افراد گروه آزمایشی، جلسات آموزشی درمان شناختی رفتاری برگزار شد. افراد گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (۱۹۸۲) و مقیاس ﭼﻨﺪوﺟﻬﯽ ﺣﻤﺎیﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ادراک ﺷﺪه زیمت و همکاران (۱۹۸۸). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد در مقیاس خودکارآمدی، میانگین نمرات خودکارآمدی، در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار دارند. همچنین در مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، میانگین نمرات خرده مقیاس های حمایت اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار دارند. نتیجه گیری:  به طور کلی بر اساس این یافته ها می توان گفت درمان شناختی رفتاری باعث بهبود خودکارآمدی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران دارای کودک مبتلا به مشکلات ویژه یادگیری در گروه آزمایش شده است.


عاطفه حجتی، محمد مهدی مؤمنی، زهرا شفیعی،
سال ۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کنترل خشم است. طرح مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش­آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر قم در سال تحصیلی ۹۴- ۱۳۹۳ بودند. مقیاس خشم صفت- حالت اسپیلبرگر بر ۱۴۸ دانش آموز شهر قم که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند اجرا شد. پس از اجرای تست از میان افرادی که بالاترین نمره را در مقیاس خشم داشتند تعداد ۲۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی، ۱۰ نفر از آنان در گروه آزمایش و ۱۰ نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. درمان گروهی کنترل خشم به مدت ۱۱ جلسه برای گروه آزمایشی اجرا شد و پس از پایان نیز مقیاس خشم از هر دو گروه آزمایشی و کنترل به عمل آمد.  داده های به دست آمده با آزمون t تحلیل شد. در مقایسه میانگین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی، در سه خرده مقیاس خشم کلی، ابراز خشم درونی و ابراز خشم بیرونی، میانگین کاهش و در خرده مقیاس کنترل خشم میانگین پس آزمون افزایش معنادار داشت اما در گروه کنترل تفاوت بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون معنادار نبود. همینطور در مقایسه تفاوتهای گروه آزمایشی و گروه کنترل واریانس معناداری مشاهده شد. نتایج تحقیق  نشان داد که درمان گروهی مدیریت خشم بر کنترل خشم دانش­آموزان دوره متوسطه موثر است. نتایج این پژوهش به مسئولین مدارس متوسطه کمک خواهد کرد تا با آموزش گروهی مدیریت خشم در برنامه­های خود باعث کاهش خشم دانش­ آموزان و در نتیجه پیامدهای ناگوار آن گردند.


دکتر محسن شکوهی یکتا، دکتر اکرم پرند، نیره زمانی،
سال ۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

خشم و چگونگی بیان آن یکی از مشکلات اساسی است که بر سلامت روانی خانواده‌ها و فرزندان آنان تأثیر گذار است. عواملی نظیر تعامل منفی والد-کودک و روابط خانوادگی منفی، تمایل به پاسخ­های همراه با خشم و پرخاشگری را در موقعیت­های مختلف تربیت کودک افزایش می‌دهد. ابراز نامناسب خشم باعث مشکلات متعددی در نظام خانواده، مدرسه و جامعه می‌شود. یافته­های پژوهش های مختلف حاکی از آن است که آموزش مدیریت خشم به مادران می تواند در کنترل، تعدیل و تنظیم خشم در ارتباط با کودکان موثر باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی برنامه مداخله­ای شناختی-رفتاری مدیریت خشم بر مادران اجرا شده است. این مطالعه در زمره پژوهش­های شبه تجربی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون تک‌گروهی است. گروه نمونه شامل ۲۲ مادر بوده است که با روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شده و در هفت جلسه دو ساعته در کارگاه­های آموزش والدین شرکت کردند. ابرازهای پژوهش شامل پرسشنامه بیان خشم حالت - صفت اسپیلبرگر (۱۹۹۹) و پرسشنامه ارزیابی خشم (شکوهی و زمانی، ۱۳۸۶) بوده است. به طور کلی، یافته‌ها بیانگر آن است که آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش خشم مادران تأثیرگذار بوده است. در پایان، بحث و نتیجه‌گیری و محدودیت‌ها و پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آینده ارائه شده است.


مرضیه عزیزی، دکتر نادر منیرپور،
سال ۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش سبک­های فرزندپروری و عوامل شخصیتی والدین در پیش­بینی اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی بود که به روش همبستگی از نوع مدل پیش­بینی انجام گرفت و جامعه آماری آن را کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مراجعه­کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهرستانهای استان تهران در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ تشکیل دادند. با روش نمونه­گیری هدفمند و داوطلبانه، ۱۳۰ نفر به عنوان نمونه وارد شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه شیوه­های فرزندپروری بامریند، پرسشنامه شخصیتی نئو و سیاهه رفتاری کودک برای سنین ۱۸-۶ نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ بود. داده­ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین تنها سبک فرزندپروری سهل­گیرانه همبستگی منفی و معناداری با مشکلات برون­سازی­شده کودکان LD دارد. در این پژوهش با توجه به نتایج به دست آمده، سبک فرزندپروری سهل­گیرانه پیش­بینی­کننده­های معناداری برای اختلالات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری هستند.


دکتر فاطمه بیان فر،
سال ۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف این مطالعه بررسی اثر ساختارهای کلاس درس بر انتخاب، کوشش و پافشاری در تکالیف عملی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سمنان  بود. در این پژوهش از یک طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایشی و کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان ۴۸ نفر بودند که به صورت دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به سه گروه تحت ساختارهای تبحری، عملکردی و کنترل تقسیم شدند. داده ها با مدل تحلیل واریانس چند متغیری بر روی نمرات تفاوت تحلیل شدند. یافته­ها نشان داد متوسط نمرات کوشش در گروه تحت ساختاری تبحری به طور معنادار بیشتر از گروه تحت ساختار عملکردی ( p < ,۰۱) و گروه کنترل است (p <,۰۰۱). همچنین، متوسط نمرات کوشش در گروه تحت ساختاری عملکردی به طور معنادار بیشتر از گروه کنترل است (p <,۰۵). متوسط نمرات انتخاب و عملکرد تحصیلی در گروه تحت ساختاری تبحری به طور معنادار بیشتر از گروه کنترل است (p <,۰۵). بین نمرات پافشاری تفاوت معناداری بین گروهها مشاهده نشد.  نتایج  نشان داد برای ایجاد رفتارهای پیشرفت و افزایش عملکرد تحصیلی، ساختار تبحری کلاس درس موثر می باشد. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.


فاطمه گنجی، دکتر ایت اله کریمی باغملک،
سال ۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

تحقیق حاضر به بررسی ، شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان و رابطه آن با رفتار شهروندی سازمانی: مطالعه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بندرماهشهر می‌پردازد. برای این منظور از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بهره برده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان اداری شهرستان بندرماهشهر با حجم ۷۱۰ نفر بوده که با استفاده از تعیین حجم نمونه کوکران، ۲۴۹ نفر از آنها به عنوان پاسخگو انتخاب و داده های پرسشنامه با روش نمونه گیری مطبق از میان آنها جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع ۸ متغیر، ۷ متغیر دسترسی اطلاعات، روشن سازی اهداف، حمایت، آموزش، رضایت شغلی، امنیت شغلی، مدیریت مشارکتی، به ترتیب توانمندی روانشناختی سازمانی را بیشتر تبیین می کنند که نشان از بودن در زمره عوامل توانمندسازی است. همچنین همبستگی مستقیم و معنی داری در سطح متوسط بین توانمندسازی روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد. سنجش همبستگی جداگانه ی ۷ شاخص تبیین کننده توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی نشان می دهد که به ترتیب شاخص های دسترسی اطلاعات، رضایت شغلی، حمایت سازمانی، مدیریت مشارکتی، امنیت شغلی، آموزش و در نهایت روشن سازی اهداف بیشترین همبستگی معنی دار را با این شاخص دارند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که روند علی متغیرهای پژوهش به این صورت است که ابتدا شاخص های تبیین کننده توانمندسازی روانشناختی بر توانمندی روانشناختی تاثیر گذاشته و در نهایت متغیر توانمندی روانشناختی است که رفتار شهروندی سازمانی را موجب می شود.


مهشید شعبانی، یوسف رنجبر سودجانی،
سال ۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

ژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تکانشگری و رفتارهای پرخطر نوجوانان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه­­ی آماری پژوهش شامل کلیه­ی دانش‏آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. نمونه پژوهش ۳۲ نفر بودند، که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی به گروه‌های آزمایش و کنترل به صورت یکسان گمارش شدند. گروه آزمایش در ۸ جلسه به مدت ۲ ساعت تحت درمان برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند؛ درحالی که اعضای گروه کنترل هیچگونه مداخله درمانی را دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده‌ها، پرسشنامه تکانشگری (بارت و همکاران، ۱۹۹۵) و آزمون رفتارهای پرخطر (رشید و مارابی، ۱۳۹۱) بود. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج نیز علاوه بر استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر (رفتار جنسی ناایمن، خشونت، مصرف مواد) تآثیر معناداری دارد (۰۵/۰P<). همچنین نتایج نشان داد، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تکانشگری (تکانشگری حرکتی، تکانشگری شناختی و عدم برنامه ریزی) تأثیر معناداری دارد (۰۵/۰P<). بنابراین می‏توان نتیجه گرفت که درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن‏آگاهی روشی اثربخش در کاهش تکانشگری و رفتارهای پرخطر نوجوانان بوده است.



صفحه ۱ از ۱۱    
اولین
قبلی
۱
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی رویش روان شناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ)

Designed & Developed by : Yektaweb