مجله رویش روا‌ن‌شناسی از دادن گواهی‌های کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.

جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای رفتاردرمانی دیالکتیکی

پریسا پورمحمد،
سال ۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

اختلال پراشتهایی روانی یکی از شایع‌ترین اختلالات خوردوخوراک است که در زنان شیوع بیشتری دارد و تأثیرات مخرب قابل‌توجهی بر سلامتی و کیفت زندگی این قشر می‌گذارد. از ابتدای توصیف این اختلال در سال ۱۹۷۹، درمان‌های دارویی و روان‌شناختی متعددی جهت بهبود علائم آن شکل گرفته است. رفتاردرمانی شناختی به‌عنوان درمان انتخابی این اختلال در نظر گرفته می‌شد؛ بااین‌حال نتایج مطالعات از نرخ بازگشت زیاد تا ۵۰% و همچنین درصد بالای کناره‌گیری از درمان تا ۲۸% را در این درمان نشان داده‌اند. اخیراً به نقش بد تنظیمی هیجانی در این اختلال توجه ویژه‌ای شده و بر این اساس رفتاردرمانی دیالکتیکی را برای این اختلال تطبیق داده‌اند. این پژوهش به بررسی رویکردهای اصلی مطرح در تبیین و درمان این اختلال پرداخته و با تبیین نقش بد تنظیمی هیجانی در شکل‌گیری این اختلال به توضیح منطق اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و سازوکارهای اثربخشی آن پرداخته است.



معصومه صیادی،
سال ۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

اختلال شخصیت مرزی یکی از مشکلات پیچیده مربوط به حیطه سلامت روان است که با مشخصه‌هایی چون هیجانات منفی شدید، اختلال هویت، رفتارهای تکانشگرانه و ناپایداری در روابط بین‌فردی شناخته می‌شود. اقدامات درمانی متعددی با توجه به سبب‌شناسی این اختلال مورد استفاده قرارگرفته و از بین این درمان‌ها، رفتاردرمانی دیالکتیکی که توسط مارشا لینهان در سال ۱۹۹۳ مطرح‌شده است باعث بهبودی زیادی شده است. این درمان جزو درمان‌های شناختی‌رفتاری بوده و بی‌ثباتی عاطفی و تکانشگری را هدف قرار داده است. روش پژوهش حاضر از نوع مروری است و دربرگیرنده مقالات و مطالعات کاربردی درزمینهٔ رفتاردرمانی دیالکتیکی برای اختلال شخصیت مرزی است. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می‌توان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیکی یک مداخله امیدبخش برای درمان اختلال شخصیت مرزی است؛ بااین‌حال برای کارایی بیشتر، به‌کارگیری این روش درمان بر روی جمعیت بزرگ‌تر دارای اختلال شخصیت مرزی و سایر اختلالات شخصیت، با دوره‌های پیگیری طولانی‌تر توصیه می‌شود.

مریم توفیقی محمدی، دکتر وحیده باباخانی، دکتر محمد قمری، دکتر جعفر پویامنش،
سال ۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و واقعیت­‌درمانی بر کنترل­ عواطف مادران کودکان کم‌توان ذهنی انجام شد. به منظور دستیابی به هدف از بین تمامی مادران کودکان کم‌توان ذهنی (آموزش­پذیر) که فرزندشان در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه ۴ شهر تهران مشغول به تحصیل بودند، ۴۵ نفر بصورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. سپس آزمودنی­های گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی ۸ جلسه به ترتیب رفتاردرمانی دیالکتیکی و واقعیت‌درمانی دریافت کردند. مقیاس­ کنترل ­عواطف (ویلیامز کمبل و آهرانز، ۱۹۹۷) بعنوان ابزار پژوهش در سه مرحله قبل و بعد از آموزش، و پیگیری سه ماهه در هر سه گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. در پایان یافته­های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد هر دو رویکرد درمانی موجب بهبود کنترل ­عواطف مادران شده است و تأثیر هر دو رویکرد در طی زمان دارای پایداری اثر است (۰۱/۰ P≤). نتایج آزمون بونفرنی نشان داد اثربخشی رفتار­درمانی دیالکتیک نسبت به واقعیت­درمانی بر کنترل­ عواطف بیشتر است. با توجه به یافته­های پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره مادران کودکان دارای ناتوانی، رفتاردرمانی دیالکتیکی و واقعیت­درمانی بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر می‌رسد.
آذرخش امیرخانلو، دکتر بهرام میرزائیان، دکتر رمضان حسن زاده،
سال ۱۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر بخشودگی بین­فردی و تحمل پریشانی در زنان آزاردیده از خشونت‌های خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش­آزمون-پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمامی زنانی بود که در زمستان ۱۳۹۸ و بهار ۱۳۹۹ به اورژانس اجتماعی شهر ساری مراجعه کرده بودند. از بین آن‌هاهاها ۴۵ زن به صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش  (هر گروه ۱۵ نفر)  به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی‌های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (طی ۸ جلسه) و رفتار درمانی دیالکتیکی (طی ۱۲ جلسه) دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های بخشودگی بین­فردی (احتشام‌زاده، ۱۳۸۹) و تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش بخشودگی بین­فردی (۳۲/۱۶=F و ۰۰۰۳/۰=p) و تحمل پربشانی (۳۴/۷=F و ۰۱/۰=p) شده است. همچنین، رفتاردرمانی دیالکتیکی به طور معناداری باعث افزایش بخشودگی بین­فردی (۷۸/۱۱=F و ۰۰۲/۰=p) و تحمل پریشانی (۳/۷=F و ۰۱۲/۰=p) شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر بخشودگی بین­فردی (۹/۹=F و ۰۵/۰>p) و تحمل پریشانی (۸/۹=F و ۰۵/۰>p) تاثیر بیشتری نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیکی دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می‌توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش بخشودگی بین­فردی و تحمل پریشانی به صورت موثرتری نسبت به رفتاردرمانی دیالکتیکی در زنان آزاردیده از خشونت‌های خانگی استفاده کرد.

نرمین برومند، قاسم نظیری، اعظم داودی، نجمه فتح،
سال ۱۱، شماره ۹ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر واکنش­پذیری شناختی، افکار خودکشی و سلامت اجتماعی در اقدام کنندگان مجدد به خودکشی بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه درمانجویان اقدام کننده مجدد به خودکشی در سال ۱۴۰۰ در شهرستان مهاباد در محدوده سنی ۲۰ تا ۳۴ سال بودند که از این جامعه تعداد ۴۰ نفر با روش نمونه­گیری هدفمند و منطبق با معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه هر گروه ۲۰ شرکت­کننده جایگرین شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسنامه سلامت اجتماعی (SHQ) (کییز، ۲۰۰۴)، مقیاس افکار خودکشی (BSS) (بک، ۱۹۷۶) و پرسشنامه واکنش­پذیری شناختی (CRQ) (ون در دوئز و ویلیامز، ۲۰۰۳) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر متغیرهای واکنش­پذیری شناختی، افکار خودکشی و سلامت اجتماعی در اقدام کنندگان مجدد به خودکشی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۱/۰>P). در واقع رفتار درمانی دیالکتیکی باعث کاهش واکنش­پذیری شناختی و افکار خودکشی و افزایش سلامت اجتماعی در آن­ها می­شود.

فاطمه صمدی، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر کتایون رازجویان، دکتر فاطمه شهابی زاده،
سال ۱۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب­رسان نوجوانان ۱۲- ۱۸ سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش پژوهش نیمه­آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری نوجوانان ۱۲- ۱۸ سال مبتلا به اختلال دوقطبی در سال ۱۴۰۱ بودند که از این جامعه به روش نمونه­گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد ۴۰ نوجوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (۲۰ نفر برای هر گروه جایگرین شدند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، ۱۹۹۲)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب­رسان (ISAS، کلونسکی و گلن، ۲۰۰۹) و پرسشنامه خودانتقادی (LOSC، تامپسون و زوراف، ۲۰۰۴) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش­آزمون بین میانگین رفتارهای خودآسیب­رسان، پرخاشگری و خودانتقادی پس­آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (۰۱/۰>P) وجود داشت. در واقع رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث کاهش پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب­رسان در نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی می­شود.
پریسا سادات عبدالهی، دکتر علی کامکار، دکتر صدراله خسروی،
سال ۱۲، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون_پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان ۱۸ تا ۳۵ ساله شهر شیراز که در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در حال تحصیل دریکی از مقاطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل ۴۰ دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند.در این پژوهش از پرسشنامه‌های سلامت روان نجاریان و داوودی (SCL۲۵) ۱۳۸۰، احساس تنهایی راسل و همکاران (UCLA) ۱۹۸۰ و اعتیاد اینترنتی یانگ (IAT) ۱۹۹۸، استفاده شد. رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین برای گروه آزمایشی در ۸ جلسه و به مدت ۹۰ دقیقه و هفته‌ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش‌آزمون، بین نمرات پس‌آزمون دو گروه در متغیر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی تفاوت معناداری در سطح ۰۰۱/۰>P وجود داشت. این بدین معناست که  رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر کاهش احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان مؤثر بوده است.

مهدیه رحمانیان،
سال ۱۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در زنان متاهل شاغل بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شاغل شهر تهران در سال ۱۴۰۳ بود که از بین آنها ۳۰ نفر با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه (۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل) که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران (PTQ،۲۰۱۰) و کیفیت روابط زناشویی باسبی و همکاران (RDAS، ۱۹۹۵) بود. گروه آزمایش تحت مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی طی ۱۰ جلسه، ۹۰ دقیقه­ای هفته­ای یکبار قرار گرفت و گروه کنترل هیچ­گونه مداخله­ای دریافت نکرد. جهت تجزیه­وتحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش­آزمون بین میانگین پس آزمون تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح ۰۵/۰ وجود داشت. نتیجه­گیری می­شود که رفتار درمانی دیالکتیک در بهبود تفکر ارجاعی و کیفیت روابط زناشویی در زنان متأهل شاغل موثر است.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علمی رویش روان شناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal(RRJ)

Designed & Developed by : Yektaweb