مجله رویش روانشناسی از دادن گواهیهای کاغذی معذور است. لطفا تقاضا نکنید. همه گواهی ها در صفحه شخصی کاربران موجود است.
جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای زنان متأهل.
مهسا ترابی، دکتر علی اکبر ملکی راد،
سال ۱۱، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس دانش جنسی و طرحوارههای جنسی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعهکننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر اراک در ماههای خرداد و تیر سال ۱۳۹۸ بودند. به روش نمونهگیری دردسترس، ۱۱۰ نفر از مراجعه کنندگان به این مرکز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای رضایت زناشویی EMS-S (انریچ، ۱۹۸۹)، دانش جنسی SKS (آنهوپر، ۱۹۹۲) و طرحوارههای جنسی SSS (اندرسون و سیووانسکی، ۱۹۹۴)، استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۳، تحلیل شد. یافتههای حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین دانش جنسی، طرحوارههای جنسی و رضایت زناشویی همبستگی معنیدار وجود دارد (۰۵/۰P<). همچنین، شاخص ضریب تعیین چندگانه اصلاحشده، نشان داد که متغیرهای پیشبین شامل دانش جنسی و طرحوارههای رمانتیک، صریح و خجالتی، میتوانند در مجموع ۳۵% از رضایت زناشویی را پیشبینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رضایت زناشویی در زنان متأهل با عواملی از جمله دانش جنسی و طرحوارههای جنسی در ارتباط است؛ بنابراین، برنامههای توانمندسازی و آموزشی با هدف دانش افزایی جنسی و افزایش علاقه بین زوجین، میتواند نقش مؤثری در بهبود کیفیت زناشویی و افزایش رضایت از زندگی را به همراه داشته باشد.
رقیه پرهام، فهیمه نامدارپور، محمدمسعود دیاریان،
سال ۱۲، شماره ۷ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکرد هیجانمدار بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعهآماری شامل تمامی زنان متأهل که از نیمه اول خرداد تا پایان مرداد ماه سال ۱۴۰۱ به مراکز سلامت و بهداشت شهر کرج مراجعه کرده بودند؛ که ۳۵ نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ۱۰جلسه (۶۰-۷۰دقیقهای) تحت آموزش رویکرد هیجانمدار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه آموزش و مداخلهای دریافت نکردند. از مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۶) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر جهت تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها نشان داد رویکرد هیجانمدار در افزایش تحمل پریشانی در مراحل پسآزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). همچنین رویکرد هیجانمدار در افزایش و بهبود تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته در مراحل پسآزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰p<). با توجه به یافتهها میتوان بیان کرد که اثربخشی رویکرد هیجانمدار در افزایش تحمل پریشانی و بهبود تنظیم شناختی هیجان (افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته) مؤثر بوده است.