۲۰ نتیجه برای سبکهای دلبستگی
سوده شاکری انارکی، حسن اسدزاده،
سال ۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبکهای دلبستگی و طرحوارههای ناسازگار بر دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد علوم تحقیقات واحد تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران میشد. نمونه به روش تصادفی خوشهای انتخاب شد و به پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان و شیور و فرم کوتاه طرحوارههای ناسازگارانه اولیه یانگ (YSQ-SF) پاسخ دادند. نمونه پژوهش شامل۱۹۰ نفر میباشد. در پایان، دادههای پژوهشی، با روش رگرسیون گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معناداری بین سبکهای دلبستگی و طرحوارههای ناسازگار افراد متاهل دانشجویان دانشگاه آزاد علوم تحقیقات واحد تهران وجود دارد. نتیجهگیری: شناسایی سبک دلبستگی افراد و طرحوارههای ناسازگار آنها، به همراه تبیین رفتارهای آن از همدیگر، به تشخیص و حل مشکلات زناشویی و روابط بین فردی زوجینی که هنوز در مراحل اولیه ارتباطیشان قرار دارند کمک شایانی خواهد کرد
دکتر رحیم شبانی، آقای سیامک مهرآئین آذر،
سال ۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای انگیزههای استفاده از اینترنت در رابطه بین سبکهای دلبستگی با اعتیاد به اینترنت انجام شد. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ بودند که ۲۰۴ نفر از آنها با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و از آنها خواسته شد که پرسشنامه سبکهای دلبستگی، پرسشنامه انگیزههای استفاده از اینترنت و آزمون اعتیاد به اینترنت را تکمیل کنند. دادههای گردآوریشده با آزمون آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزارهای ۲۰ SPSS و LISREL-۸,۵۳ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا به طور مستقیم با اعتیاد به اینترنت رابطه دارند. سبک دلبستگی ایمن با واسطه انگیزه فرار/ وقت گذرانی بر اعتیاد به اینترنت اثر غیرمستقیم و مثبت دارد، اما اثرغیرمستقیم سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی بر اعتیاد به اینترنت معنادار نبود. مدل فرضی تحقیق با دادههای مشاهدهشده برازش مطلوب دارد. متغیرهای پیشبین ۲۳ درصد از تغییرات اعتیاد به اینترنت دانشجویان را تبیین میکنند. در مجموع نتایج پژوهش حاضر مؤید این است که توجه به نقش عوامل درون فردی سبکهای دلبستگی و انگیزههای استفاده از اینترنت در مطالعه اعتیاد به اینترنت دانشجویان ضروری است.
دکتر خالد اصلانی، نیره عبدالهی، دکتر عباس امان الهی،
سال ۷، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی، تمایزیافتگی خود و احساس گناه با تعهد اخلاقی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعهی آماری کلیهی دانشجویان زن متأهل دانشگاههای شهر اهواز میباشد. نمونه این تحقیق ۲۱۱ نفر از دانشجویان شهر اهواز بودند که به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه شیوههای رفتاری، پرسشنامه تعهد زناشویی، پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامه عاطفه خودآگاه بودند. و دادهها با نرم افزار SPSS۲۱ و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در سطح ۰۰۱/۰ بین سبک دلبستگی ایمن و ناایمن با تعهد اخلاقی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار و بین تمایزیافتگی خود با تعهد اخلاقی نیز در سطح ۰۰۱/۰ رابطه مثبت و معناداری یافت شد. بین احساس گناه و تعهد اخلاقی رابطهای یافت نشد. اگر در یک فرد سبک دلبستگی ایمن باشد، توان بیان هیجانهای خود و تشخیص هیجانها را داشته باشد تعهد اخلاقی خوبی را در ابعاد مختلف بروز خواهد داد.
دکتر افضل اکبری بلوطبنگان، دکتر فریبرز نیکدل، دکتر قوام ملتفت، فاطمه عبدپور، سپیده کوهی سوق،
سال ۸، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
قلدری و قربانی شدن از جمله آسیبهای اجتماعی هستند که مدارس امروزی با آنها مواجه هستند و پژوهش در این حیطه حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر نقش سبکهای دلبستگی و خودکارآمدی در پیشبینی قلدری و قربانی شدن دانشآموزان مدارس متوسطه بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. به این منظور تعداد ۳۳۰ دانشآموز (۱۳۴ پسر و ۱۹۶ دختر) از مدارس متوسطه شهر دهدشت به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای قلدری ایلینویز، خودکارآمدی عمومی شوارزر و جروسالم و سبکهای دلبستگی هازن و شاور را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به کمک نرمافزار SPSSV۱۹ استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین خودکارآمدی و دلبستگی ایمن با قلدری و قربانی شدن رابطه منفی و معنیداری وجود دارد. اما دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با قلدری و قربانی شدن رابطه مثبت و معنیداری داشتند. همچنین ۱۹ درصد از واریانس قلدری توسط متغیرهای خودکارآمدی، دلبستگی ایمن و دلبستگی ناایمن دوسوگرا تببین شد و ۱۶ درصد از واریانس قربانی شدن به وسیله خودکارآمدی و دلبستگی ایمن تبیین شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که متغیرهای خودکارآمدی، دلبستگی ایمن و ناایمن دوسوگرا نقش معنیداری در پیشبینی قلدری و قربانی شدن دانشآموزان دارند و برنامهریزی جهت آگاهی معلمان، مدیران و والدین از این متغیرها برای پیشگیری و کاهش قلدری و قربانی شدن در مدارس ضروری میباشد.
مهدی مصباحی، گلناز رحیمی، الهام ایران نژاد،
سال ۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
ظرفیت بالای خودمهارگری به طور نیرومندی سازگارانه است و افراد را قادر می سازد تا شادتر و سالمتر زندگی کنند. خودمهارگری به نتایج مثبتی مثل سبک زندگی سالمتر، وضعیت مالی بهتر و روابط بین شخصی بهتر میانجامد، درحالی که شکست در خودمهارگری می تواند بهمعنی تسلیم در برابر این تکانه ها و انجام رفتارهای آسیب رسان باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر شفقت خود در رابطه بین سبکهای دلبستگی و خودمهارگری انجام شد. شرکتکنندگان در پژوهش حاضر ۲۴۵ نفر (۱۳۴ زن و ۱۱۱ مرد) از افراد عادی جامعه بودند که به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند تا به پرسشنامه شفقت خود (SCS)، سبکهای دلبستگی (RAAS) و خودمهارگری (SCS) پاسخ دهند. دادهها به روش مدلیابی معادلات ساختاری با نرمافزار ایموس تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد سبک دلبستگی ایمن به صورت مثبت و معنادار و سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به صورت منفی و معنادار، شفقت خود را پیشبینی میکنند. همچنین، نتایج نشاندهنده رابطه مثبت و معنادار بین شفقت خود و خودمهارگری بود. در نهایت، نتایج نشان داد شفقت خود رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با خودمهارگری را به صورت مثبت و رابطه بین سبکهای اضطرابی و اجتنابی را به صورت منفی میانجیگری میکند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده سبکهای دلبستگی و اتفاقات کودکی میتواند در شفقت افراد نسبت به خود و همچنین خودمهارگری آنها تاثیر بسزایی داشته باشد و در واقع کمککننده تنظیم هیجانات و رفتار افراد در بزرگسالی باشند
آلاله آقایی، دکتر مسیده مریم موسوی،
سال ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
سبکهای دلبستگی میتوانند تبیینگر بسیاری از ویژگیهای روانشناختی از جمله؛ تمایز یافتگی خود، انعطافپذیری شناختی و صمیمیت زناشویی افراد باشد که لزوم توجه به این متغیر را نمایان میسازد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبکهای دلبستگی با تمایز یافتگی خود، انعطافپذیری شناختی و صمیمیت زناشویی در دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال بودند. نمونهای به حجم ۳۰۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامههای سبکهای دلبستگی بزرگسال هازن و شاور (۱۹۸۷)، تمایز یافتگیخود اسکورن و فریدلندر (۱۹۹۸)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و صمیمیت زناشویی والکر، اسکونرسکی و تامپسون (۲۰۰۳) جمعآوری شدند. دادههای به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و انعطافپذیری شناختی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبکهای دلبستگی نا ایمن اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا، همبستگی منفی معنادار وجود دارد (۰۵/۰P<). همچنین بین صمیمیت زناشویی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی-دوسوگرا رابطه منفی و معنادار وجود دارد (۰۱/۰P<). با توجه به نتایج به دست آمده و اهمیت سبکهای دلبستگی در صمیمیت زناشویی زوجین، پیشنهاد میشود در رابطه با شکلگیری سبکهای دلبستگی در سنین گوناگون توجه بیشتری صورت گیرد تا در آینده زوجین مشکلات کمتری را تجربه کنند.
زهره بیگم موسوی، مریم نعلبندیان ابهر، زهرا ایوبلو، فاطمه یوسفیان،
سال ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سبکهای دلبستگی، انسجام خانواده و تبعیض جنسیتی ادراکشده در پیشبینی سخترویی روانشناختی در زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس مراجعهکننده به مراکز مشاوره خانواده وابسته به بهزیستی منطقه ۱۰ شهر تهران بودند. از بین آنها تعداد ۶۰ نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سخترویی روانشناختی (کوباسا، ۱۹۷۹)، سبکهای دلبستگی (کولینز رید، ۱۹۹۰)، انسجام خانواده (سامانی، ۱۳۸۱) و رویدادهای تبعیضآمیز جنسیتی (کلونوف و لندرین، ۱۹۹۵) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافتهها نشان داد سخترویی روانشناختی با سبک دلبستگی نزدیکی (ایمن) و انسجام خانواده رابطه مثبت و معنادار و با سبکهای وابستگی (اجتنابی) و اضطرابی (دوسوگرا) و تبعیض جنسیتی ادراکشده رابطه منفی و معنادار دارد (۰۵/۰P<). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که سبکهای دلبستگی نزدیکی (۲۱/۰)، وابستگی (۲۶/۰-)، اضطرابی (۴۱/۰-)، انسجام خانواده (۴۴/۰) و تبعیض جنسیتی ادراکشده (۳۶/۰-) سخترویی روانشناختی را پیشبینی میکنند. با توجه به نقش سبکهای دلبستگی، انسجام خانواده و تبعیض جنسیتی ادراکشده در پیشبینی سخترویی روانشناختی در زنان دارای ازدواج با فاصله سنی معکوس، اجرای کارگاههای آموزشی بر مبنای این مفاهیم به زوجین در مشاورههای پیش از ازدواج ضروری به نظر میرسد.
نیلوفر فارسیجانی، دکتر حسین پورشهریار، الناز ملحی، فاطمه رضواندل رمزی،
سال ۱۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
افسردگی و اضطراب جزء رایج ترین اختلالات روانشناختی هستند که علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف بر فرد و جامعه با بسیاری از اختلالات روانشناختی نیز همپوشانی دلرند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای طرحواره های هیجانی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و پریشانی روانشناختی بود. تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویانی بود که در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در دانشکدههای علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاههای تهران و شهید بهشتی تحصیل میکردند و از این تعداد، ۱۵۴ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. همه افراد به پرسشنامههای سبکهای دلبستگی کالینز و ریدز (کالینز و رید، ۱۹۹۰)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (لاویباند و لاویباند، ۱۹۹۵) و پرسش نامه طرحواره های هیجانی (لیهی، ۲۰۰۲) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها و تعیین اثر غیرمستقیم از آزمون میانجیگری سوبل استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره های هیجانی سازگار در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن و پریشانی روانشناختی نقش واسطهای ایفا میکنند (۰۵/۰p≤). میان سبکهای دلبستگی و پریشانی روانشناختی با درنظر گرفتن طرحواره های هیجانی بهعنوان عامل واسطهای رابطه غیرمستقیم وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که برای درمان افسردگی و اضطراب بهطور همزمان به ترمیم و بهبود سبکهای دلبستگی و طرحواره های هیجانی پرداخته شود.
وحید حاجی علیانی، دکتر ربابه نوری،
سال ۱۰، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
قلدری تجربهای فراگیر برای تمام کودکان و نوجوانان شناخته میشود که میتواند ناشی از متغیرهای شخصی، خانوادگی، مدرسهای و محیطهای گسترده باشد. در این مسیر نقش خانواده و اطرافیان بسیار مهم است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبکهای فرزندپروری و دلبستگی انجام شد. در این مطالعه، مقالات منتشر شده پیرامون رفتارهای قلدرانه در کودکان و نوجوانان در طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۰ مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دستیابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژههای Bullying Behaviors, Parenting Styles, Attachment Styles در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاههای علمی معتبر داخلی و بینالمللی نظیر SID، Magiran، Google Scholar، PubMed، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع ۷۶۴ مقاله مرتبط منتشر شده تا سال ۲۰۲۰، ۳۳ مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. نتایج مطالعات بررسی شده حاکی از نقش سبکهای فرزندپروری و دلبستگی در بروز رفتارهای قلدرانه داشت. براین اساس مشخص گردید نوجوانانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی بودند، رفتارهای قلدرانه بیشتری از خود نشان میدهند. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سهلگیرانه یکی از عوامل مهم ایجاد رفتارهای قلدرانه نوجوانان شناخته شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به عوامل مرتبط با سبک فرزندپروری و دلبستگی برای جلوگیری از رفتارهای قلدرانه اهمیت ویژهای دارد.
سعید محمدی، سمانه سلطان آبادی، مریم ادیبی، محمد نوری، محمد حسن دوازده امامی،
سال ۱۰، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطهای شفقت خود و تمایز خود در رابطه بین سبکهای دلبستگی و بهزیستی روانشناختی در نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست بود. این پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. در این پژوهش ۲۰۰ نفر از نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی به روش دردسترس انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (کولینز، ۱۹۹۰)، مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، ۱۹۸۹)، مقیاس شفقت خود ریس (ریس، ۲۰۱۱) و پرسشنامه تمایز خود (دریک، ۲۰۱۱) انجام شد. برای بررسی پیشفرضهای آماری و آزمون فرضیههای پژوهش از آزمونهای تحلیل واریانس، ضریب همبستگی و شاخصهای برازش تحلیل مسیر و برای سنجش معنادار بودن اثر متغیر واسطهای از آزمون سوبل استفاده شده است. شفقت خود و تمایز خود اثر منفی دلبستگی اضطرابی بر روی بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (۰۵/۰>P). همچنین شفقت خود نیز اثر منفی دلبستگی اجتنابی بر روی بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (۰۵/۰>P). اما اثر تمایز خود در رابطه بین دلبستگی اجتنابی و بهزیستی روانشناختی معنادار نبود (۰۶۴/۰>P).. نتایج نشان داد با افزایش دلبستگی اضطرابی و اجتنابی، بهزیستی روانشناختی کاهش یافت. شفقت خود و تمایز خود با کاهش اثر منفی دلبستگی اضطرابی بر بهزیستی روانشناختی یک نقش میانجی معنادار دارند. شفقت خود با کاهش اثر منفی دلبستگی اجتنابی، بهزیستی روانشناختی را افزایش میدهد. همچنین با اینکه تمایز خود نیز با کاهش اثر منفی دلبستگی اجتنابی، بهزیستی روانشناختی را افزایش میدهد اما این اثر معنادار نیست.
محبوبه خنشان، دکتر محمدرضا تمنائی فر،
سال ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبکهای فرزندپروری و سبکهای دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان با میانجیگری اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- همبستگی بود..جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به تعداد ۶۴۷۰ نفر بود که از میان آنها و بر اساس جدول مورگان نمونهای به تعداد ۳۹۸ نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ بویس و همکاران (۱۹۸۹) (PSQI)، پرسشنامه سبکهای تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (۱۳۵۸) (PSQ)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (۱۹۸۷) (AASQ) و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (۱۹۹۸) (IAT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و نرمافزار SPSS ۲۳ و AMOS ۲۳ استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری محبت بهطور مستقیم (۰۱/۰>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت بهصورت غیرمستقیم (۰۵/۰>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. سبک فرزندپروری کنترل بهطور غیر مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت با اختلال خواب نوجوانان رابطه معنادار دارد (۰۵/۰>p). همچنین سبک دلبستگی اضطرابی بهطور مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت بهصورت غیر مستقیم با اختلال خواب رابطه معنادار دارد (۰۵/۰>p). سبک دلبستگی اجتنابی بهطور مستقیم (۰۱/۰>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت بهصورت غیرمستقیم (۰۵/۰>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. لذا با توجه به یافتههای پژوهش حاضر سبکهای فرزندپروری ناکارآمد و سبکهای دلبستگی ناایمن با میانجیگری اعتیاد به اینترنت میتواند خواب نوجوانان را مختل کند.
معصومه گوهری داناپور، دکتر وحیده نیری،
سال ۱۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
پرستاران بهعنوان یکی از ارکان اساسی و تأثیرگذار بحث حوزه بهداشت، نیازمند روحیه مسئولیتپذیری هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پیشبینی مسئولیتپذیری اجتماعی پرستاران بر اساس سبکهای دلبستگی، سبکهای هویت و اضطراب کرونا بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعۀ پژوهش را کلیه پرستاران بیمارستان آموزشی درمانی شهید بهشتی شهر قم در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آنها بهصورت در دسترس ۱۸۰ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان کارول و همکاران (SCR) (۱۹۹۱)، پرسشنامه سبک هویت برزونسکی (ISI) (۱۹۸۹)، پرسشنامه دلبستگی کولینز و همکاران (RAAS) (۱۹۹۰) و اضطراب کرونا ویروس (۱۳۹۸) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل رگرسیون به روش همزمان بود. یافتهها نشان داد که سبکهای هویت، سبکهای دلبستگی و اضطراب کرونا توانایی پیشبینی مسئولیتپذیری اجتماعی در پرستاران را دارد و درمجموع ۵/۲۷ واریانس متغیر مسئولیتپذیری اجتماعی را تبیین میکند (۰۵/۰>p). نتیجه گیری میشود که سبکهای هویت، سبکهای دلبستگی و اضطراب کرونا در پیشبینی مسئولیتپذیری اجتماعی نقش اساسی دارد.
دکتر سعید پور نقاش تهرانی، شقایق خاکی صدیق،
سال ۱۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، در پیشبینی اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی، بر اساس سبکهای دلبستگی در کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی، غیر آزمایشی و کمی از نوع همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری میباشد. جامعهی آماری پژوهش، کلیه کاربران بزرگسال اینستاگرام شهر تهران بودند که از میان جامعه تعداد ۵۲۵ نمونه، به روش در دسترس و با به اشتراکگذاری پرسشنامههای پژوهش، شامل پرسشنامهی سبک دلبستگی بزرگسال (بشارت ۱۳۸۴)،یرسشنامه اعتیاد به شبکههای اجتماعی(خواجه احمدی۱۳۹۵) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت۱۹۹۰) انتخاب شدند. یافتههای حاصل ازهمبستگی میان متغیرهای پژوهش نشان میدهند که بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با اعتیاد به شبکهی اجتماعی ارتباط معنادار وجود دارد. ولی بین سبک دلبستگی ایمن و اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی ارتباط معنیداری یافت نشد. همچنین، میان حمایت اجتماعی ادراک شده و اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی رابطهی معنیدار با جهت منفی وجود داشت. رابطهی سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با حمایت اجتماعی ادراک شده معنادار و منفی است و بالعکس رابطه مثبت معنیدار بین سبک دلبستگی ایمن و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد. همچنین، مدل پژوهش نشان میدهد که نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده تنها در رابطهی سبک دلبستگی ایمن با اعتیاد به پلتفرم های اجتماعی معنادار بوده است، با این حال نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطهی سبکهای دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با اعتیاد به پلتفرمهای اجتماعی، تأیید نشد.از یافته های پژوهش می توان در درک بهتر عوامل و نظریات مرتبط با اعتیاد به پلتفرم های اجتماعی بهره برد.
سمیه سعیدا، مالک بسطامی، فرشته موتابی، فاطمه صفرپور،
سال ۱۱، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای شفقت به خود بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد در بازه سنی ۱۸ تا ۶۴ سال در سال ۱۴۰۰ در شهر تهران بود. تعداد ۴۱۲ شرکتکننده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ – short، گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون، ۲۰۰۲)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید، ۱۹۹۰) و مقیاس شفقت به خود (SCS، نف، ۲۰۰۳) گردآوری شد. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزارهای SPSS ۲۳و AMOS ۲۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مدل فرضی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازشیافته از طریق شفقت به خود معنادار بود (۰۵/۰p < ). همچنین اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازشنایافته نیز از طریق شفقت به خود معنادار بود (۰۵/۰p <). علاوه بر این اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی بر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان از طریق شفقت به خود معنادار نبود (۰۵/۰p > ). بر اساس نتایج شفقت به خود میتواند در رابطه بین سبکهای دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطهای ایفا کند.
فاطمه انصاری کلاچاهی، دکتر عباس صادقی، دکتر امیر قربان پور لفمجانی،
سال ۱۱، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای طرحوارههای هیجانی در رابطه سبکهای دلبستگی و ترومای دوران کودکی با گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه گیلان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که از ۲۰۶۱ نفر، ۲۴۶ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی بزرگسالان تجدید نظر شده (RAAS، کولینز و رید، ۱۹۹۶)، پرسشنامه ترومای کودکی فرم کوتاه شده (CTQ، برنشتاین و همکاران، ۲۰۰۳)، مقیاس نگرش نسبت به روابط فرازناشویی (ATERS، واتلی، ۲۰۰۶) و مقیاس طرحوارههای هیجانی (LESS، لیهی، ۲۰۰۲) بود. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری در قالب تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود نتایج بوت استرپ نیز نشان داد که مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی ایمن با گرایش به روابط فرازناشویی از طریق طرحوارههای هیجانی انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود (۰۵/۰>P). مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا با گرایش به روابط فرازناشویی از طریق طرحوارههای هیجانی انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود (۰۱/۰>P). مسیر غیرمستقیم ترومای دوران کودکی با گرایش به روابط فرازناشویی از طریق طرحوارههای هیجانی انطباقی معنادار بود (۰۵/۰>P). از یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت که طرحوارههای هیجانی نقش واسطهای را بین سبکهای دلبستگی و ترومای دوران کودکی با گرایش به روابط فرازناشویی ایفا میکند. لذا لزوم توجه به این عوامل در برنامههای پیشگیری و مشاورهای ضروری است.
مهتاب برخورداری، امیرحسین شهبازی،
سال ۱۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای ذهنآگاهی و مثبتاندیشی بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعۀ پژوهش را کلیه افراد متأهل شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که از بین آنها بهصورت نمونهگیری در دسترس ۳۵۰ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ ((EMS فاورز و اولسون (۱۹۹۳)، پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان (AAI) سیمپسون (۱۹۹۰)، مقیاس ذهنآگاهی (MAAS) براون و ریان (۲۰۰۳) و پرسشنامه افکار خود آیند مثبت ((ATQ-P اینگرام و ویسنیکی (۱۹۸۸) بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد، سبک دلبستگی ایمن نقش مستقیم و معناداری با رضایت زناشویی دارد (۰۰۱/۰P<). همچنین رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی از طریق ذهنآگاهی (۰۰۱/۰P<) و مثبتاندیشی (۰۰۱/۰P<) مثبت و معنادار و رابطه دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی از طریق ذهنآگاهی (۰۰۲/۰P<) و مثبتاندیشی (۰۰۱/۰P<) منفی و معنادار بود. اما رابطه مستقیم دلبستگی ناایمن به رضایت زناشویی (۲۳۹/۰P<) معنادار نشد و در نهایت مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. میتوان نتیجه گرفت که سبکهای دلبستگی هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم بهواسطه دو متغیر ذهنآگاهی و مثبتاندیشی، رضایت زناشویی را پیشبینی میکند.
فاطمه سادات چوکان سنبل، دکتر حمید رضائیان فرجی، دکتر عباس عبداللهی،
سال ۱۲، شماره ۷ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رفتار پرخطر جنسی با متغیر تعدیلگر ترتیب تولد و تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت اجرا توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله دختر و پسر دارای رفتار پرخطر جنسی در شهر تهران بود که طی آبان ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۸ انجام شد. از میان آنها تعداد ۱۰۰ نفر که تجربه رفتار پرخطر جنسی داشتند، به شیوهی نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای بهکار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (RSBQ)، خاکباز و همکاران (۱۳۸۹) و پرسشنامه سبک دلبستگی (ASQ)، کالینز و رید (۱۹۹۰) بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نهایی نشان داد میان سبکهای دلبستگی با رفتار پرخطر جنسی رابطه معناداری وجود دارد(۰۵/۰P<)، اما متغیر ترتیب تولد و تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی نقش تعدیلگر در رابطه میان سبکهای دلبستگی با رفتار پرخطر جنسی ندارد (۰۵/۰P>). همچنین بین سبکهای دلبستگی ایمن و اجتنابی و دوسوگرا با رفتار پرخطر جنسی ارتباط چشمگیری وجود دارد.
الهه چرچی پور ممقانی، فروغ جعفری، رزیتا ذبیحی،
سال ۱۲، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
این پژوهش با هدف پیشبینی اضطراب سلامت بر اساس سبکهای دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان در پرستاران انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه پرستاران بیمارستان میلاد شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بودند که از بین آنها به صورت در دسترس ۱۳۱ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه اضطراب سلامت (HAI، سالکوسکیس و وارویک، ۲۰۰۲)، سیاهه سبکهای دلبستگی (AAI، سیمپسون، ۱۹۹۰)، مقیاس تحمل پریشانی (DTS، سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، ۲۰۰۴) بودند. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین اضطراب سلامت با سبک دلبستگی ناایمن (۴۲/۰=r)، تحمل پریشانی (۴۱/۰=r) و دشواری در تنظیم هیجان (۴۲/۰=r) همبستگی معنادار وجود دارد (۰۱/۰p‹). همچنین سبک دلبستگی ناایمن (۲۵۷/۰=B و ۰۰۳/۰=P)، تحمل پریشانی (۲۳۲/۰=B و ۰۰۸/۰=P) و دشواری در تنظیم هیجان (۲۶۳/۰=B و ۰۰۲/۰=P) توان پیشبینی ۳۰ درصد از تغییرات اضطراب سلامت را داشتند. از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که سبکهای دلبستگی، تحمل پریشانی و دشواری در تنظیم هیجان نقش کلیدی در اضطراب سلامت پرستاران دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامههای کاهش اضطراب سلامت پرستاران ضروری است.
بهاره یزدان پناه، دکتر سید علی آل یاسین،
سال ۱۳، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان روانتحلیلی کارکردی بر سبکهای دلبستگی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره منطقه ۵ شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود. بر این اساس تعداد ۳۰ زن به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی ۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (۱۹۸۷ AASQ,) و پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸YSQ-SF, ) بود. پروتکل رواندرمانی تحلیلی کارکردی در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای، هفتهای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیشآزمون بین میانگین پسآزمون در سبکهای دلبستگی و طرحوارههای ناسازگار اولیه در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح ۰۵/۰ وجود داشت. در نتیجه، درمان روانتحلیلی کارکردی میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی مؤثر باشد.
نیلوفر پورمیرزاآقا لنگرودی، معصومه ملکی پیربازاری، میلاد سبزارای لنگرودی،
سال ۱۳، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین مدل علّی رابطه سبکهای دلبستگی و نوموفوبیا با نقش میانجی سه گانه تاریک شخصیت انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که با روش نمونه گیری در دسترس ۲۵۰ نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها در پژوهش حاضر فرم کوتاه سهگانه تاریک (SD۳؛ جونز و پائولوس، ۲۰۱۴)، مقیاس سبک دلبستگی (AAS؛ هازن و شیور، ۱۹۸۷) و پرسشنامه نوموفوبیا (NMP-Q؛ یلدرام و کوریا، ۲۰۱۵) بود. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده است. همچنین یافتهها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن اثر مستقیم منفی بر نوموفوبیا و سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و سهگانه تاریک ماکیاولی، خودشیفتگی و سایکوپاتی اثر مستقیم مثبت بر نوموفوبیا دارند (۰۱/۰P<). از طرفی نتایج نشان داد که سبکهای دلبستگی از طریق سهگانه تاریک شخصیت بر نوموفوبیا اثر غیر مستقیم دارند (۰۱/۰P<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت نقش میانجی در رابطه بین سبکهای دلبستگی و نوموفوبیا دارد.