۱۷ نتیجه برای شخصیت مرزی
دکتر عزت اله احمدی، دکتر حسن بافنده، سیامک داداشی،
سال ۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اختلال شخصیت مرزی با مشکلات بین فردی، مثل روابط زیاد، ناپایدار و ترس از رها شدن همراه است. فرض بر این است که نقایص شناخت اجتماعی این مشکلات را تبیین میکند. در این راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه نظریه ذهن در دانشجویان با رگههای اختلال شخصیت مرزی و همتایان عادی انجام گرفت.
روش: تعداد ۲۰ دانشجو با رگه های اختلال شخصیت مرزی و ۲۰ دانشجوی عادی با استفاده از سیاهه اختلال شخصیت مرزی لیشنرنیگ (۱۹۹۹) از بین دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان انتخاب شدند، و سپس شرکتکنندگان با استفاده از آزمون ذهنخوانی از طریق تصاویر چشم بارن کوهن و همکاران (۲۰۰۱) در نظریه ذهن مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین دانشجویان با رگههای اختلال شخصیت مرزی و دانشجویان عادی در آزمون ذهنخوانی از طریق تصاویر چشم وجود دارد (۰۰۰۱/۰ >p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دانشجویان با رگههای اختلال شخصیت مرزی نقایصی را در نظریه ذهن نشان میدهند.
دکتر مهدیه شفیعی تبار،
سال ۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مکانیزم های دفاعی در پیش بینی ویژگی های شخصیت مرزی در دانشجویان انجام شده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه اراک در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ بودند که ۳۷۸ نفر (۱۸۱ مرد و ۱۹۷ زن) از آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس شخصیت مرزی و پرسشنامه سبک های دفاعی بود. تحلیل داده ها به کمک ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج نشان داد پنچ مکانیزم های دفاعی گذار به عمل، خیال پردازی اوتیستیک، لایه سازی، پرخاشگری منفعلانه و جابجایی به طور معناداری توان پیش بینی ویژگی های شخصیت مرزی را داشتند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مکانیزم های دفاعی سبک رشدنایافته پیش بینی کننده سطوح بالاتر ویژگی های شخصیت مرزی است.
پروانه سوری، دکتر شهره شکرزاده،
سال ۸، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد آسیبشناسی شخصیت و تواناییهای شناختی در افراد با اختلال شخصیت مرزی، انجام گرفت. تحقیق حاضر از نوع زمینه یابی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد با اختلال شخصیت مرزی از مراکز درمانی و مراکز اعصاب و روان وابسته به بهزیستی استان البرز تشکیل میداد. روش نمونهگیری هدفمند بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی-مورگان، ۱۲۰ نفر در نظر گرفته شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهی سنجش ابعاد آسیب شناسی شخصیت(۱۳۹۲) و پرسشنامهی سنجش تواناییهای شناختی از نسخه سوم مقیاس تواناییهای شناختی وودکاک جانسون(۲۰۱۳) استفاده شد. در نهایت دادهها با آزمون تی تک گروهی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که تواناییهای «فهم کلامی» «ترکیب صدا»، «وارونه سازی اعداد»، «کلمات ناقص» و «حافظه فعال شنیداری» در افراد با اختلال شخصیت مرزی پایینتر از حد متوسط و میزان مورد انتظار است و تواناییهای «یادگیری دیداری- شنیداری»، «روابط فضایی»، «شکلگیری مفهوم»، «انطباق دیداری» و «یادگیری دیداری- شنیداری تاخیری» در این افراد، در حد متوسط (میزان مورد انتظار) است
معصومه عزیزی، آرش شهبازیان خونیق،
سال ۸، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
با عنایت به اهمیت عوامل شخصیتی بهعنوان فاکتورهای روانشناختی مؤثر در ارتباط با سردردهای میگرنی، مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش مؤلفه های اختلال شخصیت مرزی در تمایز گذاری بین افراد مبتلا و غیر مبتلا به میگرن صورت پذیرفت. روش پژوهش حاضر، علی- مقایسهای بود و جامعه آماری کلیه بیماران سردردی مراجعهکننده به بیمارستان خاتمالانبیاء شهر زاهدان در سال ۱۳۹۶ بودند که با استفاده از Gpower تعداد ۱۰۵ مبتلا به میگرن با تشخیص قطعی نورولوژیست و پرسشنامه میگرن اهواز شناسایی و با نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه در نظر گرفته شد و با ۱۰۵ نفر از افراد غیر مبتلا مقایسه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامههای سردرد میگرن اهواز و سیاهه شخصیت مرزی لیچسرنینگ بود. دادههای حاصل با استفاده از نرم افراز آماری SPSS,۲۲ و شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل تشخیصی تحلیل و تفسیر شدند. نتایج آزمون تحلیل تشخیصی نشان داد که مؤلفه واقعیت آزمایی آسیبدیده دارای بالاترین توان تمایز بین دو گروه مبتلا و غیر مبتلا به میگرن بود. مؤلفههای بعدی متمایزکننده گروهها به ترتیب آشفتگی هویت، ترس از صمیمیت و مکانیسم های دفاعی اولیه بودند. همچنین اکثر افراد غیر مبتلا به میگرن با بالاترین درصد تشخیص (۷/۸۵ درصد) بهدرستی از سایر افراد متمایز شده بودند و ۸۱ درصد از افراد دو گروه طبق تابع بهدستآمده بهطور صحیح مجدداً طبقهبندیشده بودند. نتایج حاصل، تلویحات مهمی در زمینه توجه به ساختار روانشناختی و ویژگیهای شخصیت مرزی در پیشآگهی بیماری میگرن دارد
معصومه صیادی،
سال ۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
اختلال شخصیت مرزی یکی از مشکلات پیچیده مربوط به حیطه سلامت روان است که با مشخصههایی چون هیجانات منفی شدید، اختلال هویت، رفتارهای تکانشگرانه و ناپایداری در روابط بینفردی شناخته میشود. اقدامات درمانی متعددی با توجه به سببشناسی این اختلال مورد استفاده قرارگرفته و از بین این درمانها، رفتاردرمانی دیالکتیکی که توسط مارشا لینهان در سال ۱۹۹۳ مطرحشده است باعث بهبودی زیادی شده است. این درمان جزو درمانهای شناختیرفتاری بوده و بیثباتی عاطفی و تکانشگری را هدف قرار داده است. روش پژوهش حاضر از نوع مروری است و دربرگیرنده مقالات و مطالعات کاربردی درزمینهٔ رفتاردرمانی دیالکتیکی برای اختلال شخصیت مرزی است. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی میتوان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیکی یک مداخله امیدبخش برای درمان اختلال شخصیت مرزی است؛ بااینحال برای کارایی بیشتر، بهکارگیری این روش درمان بر روی جمعیت بزرگتر دارای اختلال شخصیت مرزی و سایر اختلالات شخصیت، با دورههای پیگیری طولانیتر توصیه میشود.
شهرزاد درخشان، فرزانه دلیری، سارا غلام زاده،
سال ۹، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیبرسان افراد با اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال ۱۳۹۷بود. نمونهگیری این پژوهش به صورت در دسترس انجام شد. ابتدا افراد مبتلا به شخصیت مرزی شناسایی و از بین آنها ۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش ۱۵ نفر و گروه کنترل ۱۵ نفر گمارده شدند. برنامه درمانی با رویکرد پذیرش و تعهد در طی ۸ جلسه به مدت ۹۰ دقیقه (هفتهای ۲ جلسه) به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (۲۰۰۴) و آسیب به خود سانسون و همکاران (۱۹۹۸) و مقیاس شخصیت مرزی کلاریج و بروکس (۲۰۰۱) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروههای آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیبرسان، تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع میتوان گفت که، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیبرسان افراد با اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد.
زهره یوسفی، علی رضا گل، دکتر حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف، ایمان سیدزاده، محمد ولی پور،
سال ۱۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی با میانجی گری خصومت مرضی و عاطفه ی منفی است. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر است که نمونه آماری ۳۵۹ نفر (۲۳۰ نفر زن و ۱۲۹ نفر مرد)، که به صورت در دسترس از بین افراد دامنه سنی ۱۸ تا ۵۰ سال شهرستان مشهد انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۰)، اختلالات شخصیت بگبی و فارولدن (۲۰۰۷) و پرسشنامه شخصیت براساسDSM-۵ گروگر و همکاران (۲۰۱۲) بود. تایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مدل مورد نظر برازش مناسبی دارد. ضرایب مسیر گاما (g)شامل طرحواره های رهاشدگی، نگرانی، خودتنبیهی و بی اعتمادی به متغیر عاطفه منفی معنادار شدند (۰۵/۰ P<). همچنین ضرایب مسیر گاما شامل طرحواره های نگرانی، نقص، ایثار، برتری و خویشتن داری به متغیر خصومت مرضی معنادار است. نهایتا ضرایب مسیر بتا (β) عاطفه منفی به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و خصومت به شخصیت ضد اجتماعی معنادار شدند. همچنین ضریب مسیر خصومت مرضی به شخصیت مرضی معنادار بودند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری عاطفه منفی و خصومت مرضی، قادر به پیش بینی اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی است.
سمانه عزیزی آرام، دکتر سجاد بشرپور، دکتر اکبر عطادخت، دکتر پرویز مولوی،
سال ۱۰، شماره ۷ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای (tDCS) بر بهبود تنظیم هیجان و نگرشهای ناکارآمد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه در انتظار درمان بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در پاییز سال ۱۳۹۷ به درمانگاه اعصاب و روان بیمارستان فاطمی شهر اردبیل مراجعه کردند. از بین آنها ۳۲ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۶ نفر) و در انتظار درمان (۱۶ نفر) جایگزین شدند. اعضای هر دو گروه بهصورت انفرادی به مقیاسهای پردازش هیجان (EPS) باکر، توماس، توماس و اونز (۲۰۰۷) و نگرش ناکارآمد (DAS) وایزمن و بک (۱۹۷۸) بهعنوان پیشآزمون پاسخ دادند. سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای بر روی اعضای گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه متوالی طی ۲۰ دقیقه بهصورت قرارگرفتن آند در ناحیه F۳ و کاتد در ناحیه F۴ اجرا شد. درحالیکه آزمودنیهای گروه در انتظار درمان چنین مداخلهای را دریافت نکردند. سپس اعضای هر دو گروه به پرسشنامههای فوق بهعنوان پسآزمون پاسخ دادند. دادههای بهدست آمده با تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرمافزار SPSS -۲۴ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمرات پسآزمون دو گروه در مؤلفههای مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل تکانه، ناموزونی و تجزیه از مقیاس پردازش اطلاعات و مؤلفههای کاملطلبی، نیاز به تأیید دیگران، نیاز به راضی کردن دیگران و آسیبپذیری ارزشیابی عملکرد از مقیاس نگرشهای ناکارآمد تفاوت معنیداری وجود دارد (۰۵/۰P<). این نتایج حاکی از اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای بر بهبود تنظیم هیجان و نگرشهای ناکارآمد در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی میباشد. با توجه به مقاومت بالای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نسبت به درمانهای روانشناختی، نتایج این مطالعه میتواند نویدبخش مداخلات جدید نوروسایکولوژیک برای این اختلال باشد.
فاطمه فتحی، دکتر شهرام وزیری، دکتر مهدی پوراصغر، دکتر مریم نصری،
سال ۱۰، شماره ۱۰ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پنج عامل شخصیت و مولفه های تکانشگری افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در طی خرداد ۱۳۹۹ مراجعه کردند، از میان آنها ۳ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت ۴۰ جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان، پیگیری در طی ۱۱ ماه با استفاده از پرسشنامه های تکانشگری بارات BIS (بارات و همکاران، ۲۰۰۴) و پنج عامل شخصیت NEO (مک کری و کاستا، ۲۰۰۴) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا، استفاده شد. تحلیل نتایج در مرحله درمان در فرد اول در متغیر توافق در فرد دوم در متغیر های توافق، عصبیت، نمره کل تکانشگری و در فرد سوم در متغیر های عصبیت، تکانشگری شناختی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری دیده شد. در مرحله پیگیری در فرد اول تغییرات در مولفه های تکانشگری ، در فرد دوم در متغیر های عصبیت، مولفه های تکانشگری و در فرد سوم در متغیر های توافق، عصبیت، مولفه های تکانشگری دیده شد. می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مدت زمان ۱۰ ماه می تواند تغییرات برجسته در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ایجاد کند، پژوهش های بیشتر در خصوص تعمیم نتایج درمان نیاز است.
فاطمه فتحی، دکتر شهرام وزیری، دکتر مهدی پوراصغر، دکتر مریم نصری،
سال ۱۰، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بود. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در طی خرداد ۱۳۹۹ مراجعه کردند، از میان آنها ۳ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت ۴۰ جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان، پیگیری در طی ۱۱ ماه با استفاده از پرسشنامه شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، ۲۰۰۲) و سبکهای دفاعی DSQ-۴۰ (آندورز و همکاران، ۱۹۹۳) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا، استفاده شد. تحلیل نتایج در مرحله درمان، فرد اول در متغیرهای آزمون گری واقعیت، نمره کل سازمان شخصیت، فرد دوم در متغیر های سردرگمی، آزمون گری واقعیت، نمره کل سازمان شخصیت، دفاع رشد یافته و در فرد سوم در سازمان شخصیت، دفاع رشد نیافته و دفاع روان آزرده دیده شد. مرحله پیگیری فرد اول تغییرات در مولفه های آزمون گری واقعیت، سردرگمی، فرد دوم در آزمون گری واقعیت، سردرگمی، نمره کل شخصیت و فرد سوم در متغیرهای آزمون گری واقعیت نمره کل شخصیت، دفاع رشد یافته، دفاع رشد نیافته دیده شد. درمان ACT در مدت زمان ۱۰ ماه می تواند تغییراتی را در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ایجاد کند، تحقیقات بیشتر برای تععمیم پذیری یافته ها نیاز است.
فاطمه فتحی، دکتر شهرام وزیری، دکتر مهدی پوراصغر عربی، دکتر مریم نصری،
سال ۱۱، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
ژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) بر سازمان شخصیت و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معناساری در بازه زمانی اردیبهشت الی خرداد ۹۹ مراجعه کردند، که با تایید روانپزشک ۳۲ نفر بودند، از میان آنها ۷ نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه ۴ نفر و گروه گواه ۳ نفر به روش تصادفی قرار داده شد و دادهها در طی یک سال، با استفاده از پرسشنامه سازمان شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، ۲۰۰۲) و سبکهای دفاعی DSQ-۴۰ (اندورز و همکاران، ۱۹۹۳) گرداوری شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا و درصد بهبودی، استفاده شد. یافتهها نشان داد که رواندرمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) میتواند نتایج مطلوبی بر روان سازمان شخصیت و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بگذارد. موفقیتآمیز بودن درمان بیماران مرزی بسیار پیچیدهتر از آن است که متون پژوهشی نشان میدهند و همچنین فرجام درمان به صورت موفقیت در مقابل شکست نیست، بلکه شماری از حوزههای عملکردی را شامل می شود. همچنین برای تعمیم نتایج به پژوهش های بیشتر نیازمندیم.
پریا سادات صیادی، محسن سعیدمنش، فرنگیس دمهری،
سال ۱۱، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان هیجان مداربرکابوس شبانه و بیثباتی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به یک کلینیک مغز و اعصاب و روان در یزد در سال ۱۴۰۱ بودند. از بین آنها ۴۰ نفر از داوطلبین واجد شرایط، به شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود و خروج پژوهش وارد مطالعه شدند و در ادامه افراد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و گواه (۲۰ نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه درمان هیجان مدار دریافت کردند در حالی که گروه گواه در لیست انتظار ماندند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شخصیت مرزیSTB (جکسون وکلاریج،۱۹۹۱) پرسشنامه شاخص شدت کابوس و رؤیاهای آشفتهDDNSI (کراکوف و همکاران،۲۰۰۲) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانیDERS (گراتز و روئمر، ۲۰۰۴) بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش ازمون بین دو گروه آزمایشی و گواه در متغیرهای کابوس شبانه و بی ثباتی هیجانی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده میشود(۵۳,F=۰۰۱/۰P<). بر اساس یافتههای این پژوهش، نتیجه گرفتهمیشود درمان هیجان مدار بر بهبود کابوس شبانه و بیثباتی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مؤثر است.
موسی قادرنژاد، دکتر مهین اعتماد نیا، دکتر فرناز فرشباف مانی صفت،
سال ۱۱، شماره ۱۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنی سازی در بهبود نشانه های افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی صورت گرفت. پژوهش حاضر با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری ۱ ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی درمانجویان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بودند که در سال ۱۴۰۰ به کلینیکهای روانشناختی شهرستان ارومیه مراجعه کرده بودند که از این میان ۴۵ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گواه جایگزین شدند. گروه اول رفتاردرمانی دیالکتیک و گروه دوم درمان مبتنی بر ذهنی سازی را به مدت ۱۲ جلسه یک ساعته دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای گردآوری دادهها از مقیاس شخصیت مرزی (STB، لیشنرنیگ، ۱۹۹۹) استفاده شد.. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک و درمان مبتنی بر ذهنیسازی بر بهبود نشانههای اختلال شخصیت مرزی مؤثر هستند و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (۰۱/۰P<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک تاثیر بیشتری بر بهبود نشانههای اختلال شخصیت مرزی داشت (۰۵/۰P<). نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک برای بهبود نشانههای اختلال شخصیت مرزی اشاره دارد.
نرمین برومند، نرجس حسینی راوری زاده،
سال ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت و روابط موضوعی بر حساسیت بین فردی و رفتارهای تهاجمی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بستری شده در بیمارستان رازی ارومیه در سال ۱۳۹۹ بودند که تعداد ۴۵ نفر زن به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (هر کدام ۱۵ نفر) و گروه در انتظار درمان به صورت تصادفی جایگزین شدند. به طوری که گروه آزمایشی اول رواندرمانی پویشی کوتاهمدت، گروه آزمایش دوم روان درمانی روابط موضوعی و گروه در انتظار درمان مداخلهای را دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس تکانشگری (BIS، بارت، ۱۹۹۷) و پرسشنامه حساسیت بینفردی (ISS، بویس و پاپکر، ۱۹۸۹) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که رواندرمانی پویشی کوتاه مدت و روابط موضوعی بر حساسیت بینفردی و رفتارهای تهاجمی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد (۰۱/۰>P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که رواندرمانی پویشی کوتاهمدت بر رفتارهای تهاجمی تأثیر بیشتر و درمان روابط موضوعی بر حساسیت بینفردی افراد اختلال مرزی تأثیر دارد (۰۵/۰>P). با توجه به اهداف درمانی مدنظر، میتوان از روان درمان پویشی و روابط موضوعی به جهت تأثیرگذاری بر حساسیت بین فردی و رفتار تهاجمی استفاده کرد.
حسین دهقان، دکتر سعید نجارپور استادی، دکتر مینا مجتبایی،
سال ۱۲، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بیثباتی هیجانی و رفتارهای خودآسیبرسان افراد دارای نشانگان اختلال شخصیت مرزی مبتلا به سوءمصرف مواد، انجام شد. پژوهش یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری معتادان مقیم در سه کمپ ترک اعتیاد شهرهای تبریز و اهر در سال۱۴۰۰ بود. ابتدا پرسشنامه چندمحوری میلون اجراء و ۳۰ نفر که نمره بالاتر از ۸۵ اختلال شخصیت مرزی را داشتند، به طور هدفمند بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی به گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. ابزار گردآوردی دادهها پرسشنامه چند محوری میلون MCMI-III (میلون، ۱۹۸۷)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیبرسان SHI(سانسون و همکاران، ۱۹۹۸) و مقیاس بیثباتی هیجانیEIS (ملاچیچ و گلدبرگ، ۲۰۰۷) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای هر هفته دو جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون رفتارهای خود آسیبرسان (۵۱۳/۵۹ f=، ۰۰۱/۰p= ) و بیثباتی هیجانی(۱۲۲/۷۸ f=، ۰۰۱/۰p= ) در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خود آسیبرسان و بیثباتی هیجانی اثربخش است.
شیرین راد کرمانی، نرگس باباخانی، پگاه فرخزاد،
سال ۱۳، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف امکانسنجی پروتکل تدوینشده درمان تلفیق طرحواره و شفقت به خود بر دلزدگی زناشویی زنان مبتلابه اختلال شخصیت مرزی انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل ب دوره پیگیری ۲ ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با اختلال شخصیت مرزی ساکن شهر تهران در سال ۱۴۰۰بودندکه از میان آنها ۳۴ نفر به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. پروتکل درمانی تلفیقی طرحواره و شفقت به خود برای گروه آزمایشی طی ۱۵ جلسه، هفتهای یک جلسه ۹۰ دقیقهای اجرا شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اختلال شخصیت مرزی (BPI) لیشنرینگ (۱۹۹۹) و دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (۱۹۹۶) استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر نشان داد بین گروهها در پسآزمون و پیگیری دلزدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۱/۰> P). با توجه به مؤثر بودن شیوه درمانی در بهبود دلزدگی زناشویی زنان با اختلال شخصیت مرزی، از این بستههای درمانی میتوان بهعنوان مداخله روانشناختی مؤثر در مراکز سلامت جهت برای کاهش مشکلات زنان با اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد.
گلناز مظاهری نژاد فرد، دکتر محمدعلی مظاهری، دکتر لورا جابسون، دکتر هما محمدصادقی، دکتر محسن دهقانی،
سال ۱۳، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس خود شکننده و منسجم در رابطه بین ویژگیهای آسیبشناسانه شخصیت و رگههای شخصیت مرزی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاههای دولتی وابسته به وزارت علوم شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که از بین آنها ۵۱۰ نفر با روش نمونهگیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل فرم کوتاه سیاهه شخصیت بزرگسال DSM-۵ (PID-۵-BF، کروگر و همکاران، ۲۰۱۳)، مقیاس احساس خود (SOSS، فلری و ایکس،۲۰۰۷) و پرسشنامه شخصیت مرزی (BPI، لیچزرنینگ، ۱۹۹۹) بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافتهها نشان داد که ویژگیهای آسیبشناسانه شخصیت و احساس خود شکننده به شکل مستقیم و معناداری رگههای شخصیت مرزی را پیشبینی میکنند (۰۱/۰p<) و ویژگیهای آسیبشناسانه شخصیت به شکل غیرمستقیم و با میانجیگری احساس خود شکننده، رگههای شخصیت مرزی را پیشبینی میکند (۰۵/۰p<). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که ویژگیهای آسیبشناسانه شخصیت که میتواند بیانگر سطح سازگاری/ناسازگاری عملکرد و صفات شخصیت باشد، در تعامل با میزان یکپارچگی و انسجام احساس خود میتواند تبیینکننده آسیبشناسی رگههای شخصیت مرزی باشد.