پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر موسیقی درمانی بر افسردگی، کیفیت زندگی و شادکامی زنان مبتلا به افسردگی انجام شد. روش تحقیق این مطالعه شبهآزمایشی و طرح آن پیشآزمون-پسآزمون یک گروهی است. 30 زن مبتلا به افسردگی جزئی و خفیف بر اساس نقطه برش کسب شده در سیاهه افسردگی بک (نمره 10-14) و معیارهای ورود به مطالعه (داشتن حداقل تحصیلات دیپلم، جنسیت مونث، علاقهمندی به موسیقی) به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و گروه آزمایشی مطالعه حاضر را تشکیل دادند. سپس 16 جلسه مداخله موسیقی درمانی بر روی آنها اجرا شد. ابزار جمعآوری دادهها شامل فرم بلند سیاهه افسردگی بک (BDI)، فرم کوتاه مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و سیاهه شادکامی آکسفورد OHI)) بود که به صورت پیش آزمون-پس آزمون اجرا شد. نرمال بودن دادهها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف بررسی شد و در نهایت دادهها با استفاده از روش تحلیل آماری تی دو نمونه همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین دادههای به دست آمده از نمرات افسردگی، شادکامی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به افسردگی قبل و پس از موسیقی درمانی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین تأثیر این مداخله در بهبود کیفیت زندگی بیشتر از شادکامی بود. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که موسیقی درمانی به عنوان روشی کمهزینه و قابل دسترس میتواند به عنوان راهکاری مناسب برای افزایش سطح شادکامی، بهبود کیفیت زندگی و کاهش افسردگی در زنان مبتلا به افسردگی به کار برده شود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |