پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانشآموزان دوزبانه با اختلال خواندن انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه سوم دو زبانه دارای اختلال خواندن بود که در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر اهواز مشغول به تحصیل بودند. به روش هدفمند نمونهای 45 نفره انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه به طور تصادفی گمارده شدند. با استفاده از چکلیست نشانگان نارساخوانی (RLDL) سلیمیتیموری (1386)، آزمون خواندن و نارساخوانی «نما» (RDT-NEMA) کرمینوری و مرادی (1384)، آزمون گام به گام جمع بندی توالی شنیداری (PASAT) دیری و همکاران (1991) و آزمون رنگ-واژه استروپ (Stroop Test) ریدلی استروپ (1935) اقدام به جمعآوری دادهها شد. در تحلیل دادهها از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی تاثیر معنادار دارند و این تاثیر در طول زمان پابرجا است (01/0>p). بین اثربخشی مداخله توانبخشی شناختی و مداخله یکپارچگی حسی-حرکتی در عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانشآموزان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بنابراین، تقویت عوامل اساسی شناختی و حسی با استفاده از توانبخشی شناختی و یکپارچگی حسی- حرکتی در سالهای اولیه تحصیل میتواند رویکردی موثر در بهبود کارکردهای اجرایی و اختلال خواندن دانشآموزان باشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |