دانشجوی دکتری روان شناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران. ، elham_moosavian@yahoo.com
چکیده: (2671 مشاهده)
شواهد بالینی و تجربی در تایید نظریه سیدنی بلت نشان میدهند که افسردگی حول محور دو موضوع مسایل بینفردی (افسردگی اتکایی) مانند احساس رها شدن و تنهایی و اختلال در تصور خود (افسردگی درونفکنیشده) مانند احساس شکست فردی، عدم کفایت و کمالگرایی میچرخد. از طرف دیگر با توجه به پژوهشهای پیشین و در راستای مدل رودن و همکاران اساس افسردگی، آسیبپذیری خودشیفتگی قلمداد میشود و جوهر آسیبپذیری خودشیفتگی تجربه هیجان شرم است، به گونهای که بیماران در هر یک از انواع افسردگی اتکایی و درونفکنیشده با نوع خاصی از مکانیسمهای دفاعی از تجربه هیجان شرم اجتناب میورزند. بنابراین با وجود علائم مشابه در دو نوع افسردگی به درمانهای مستقل با تأکیدهای متفاوتی نیازمندیم، به گونهای در بیماران افسرده اتکایی میبایست عاملیت و استقلال در روابط بینفردی پرورش یابد و در بیماران با افسردگی درونفکنی شده میبایست شفقت خود مورد تأکید واقع شود. با وجودی که بلت و همکاران سالهاست به لحاظ نظری این دو گروه از بیماران افسرده را تفکیک کردهاند اما در هیچ مطالعهای به شکل جدی به عوامل زمینهساز مشترک در دو گروه از بیماران و دفاعهای متفاوت هر گروه در جهت اجتناب از عامل زمینهساز و متعاقباً طراحی درمان متناسب با هر گروه از بیماران پرداخته نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل زمینه ساز مشترک دو نوع افسردگی و به دنبال آن تاکید درمانی متناسب با هر یک از انواع افسردگی است.
نوع مقاله:
مروری سیستماتیک |
موضوع مقاله:
روانکاوی- روانشناسی تحلیلی دریافت: 1398/10/17 | پذیرش: 1398/12/15 | انتشار الکترونیک: 1399/6/10