دکترای روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران. ، elham_moosavian@yahoo.com
چکیده: (2732 مشاهده)
یکی از مهمترین خدمات اندره گرین به روانکاوی، ابداع مفهوم عقده مادر مرده است. عقدهی مادر مرده پیکربندی روانی خاصی است که حول تصویر مادری افسرده است که از نظر هیجانی در دسترس کودک قرار ندارد و به عبارتی، مُرده است. به نظر گرین، تعامل با چنین مادری باعث ایجاد نوعی خلاء ساختاری درونی میشود. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی خاستگاه این خلاء روانی در ساختار روانی، تاثیر این آسیب شناسی بر تنظیم هیجان در این افراد و در نهایت دلالتهای درمانی آن بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بروز این اختلال در رابطهی اولیهی مادر با کودک، باعث ناتوانی نسبی فرد در تنظیم عواطف میشود. اختلال در تنظیم عاطفه منجر به واهمه فرد از تجربهی احساسات شدید میشود، چرا که باور دارد عواطف بهصورت ذاتی و درونی قابلکنترل نیستند و در نتیجه خود زیر بار این عواطف لِه و در آنها غرق میشود. از آنجاییکه پژوهشها بر انعطافپذیری سبکهای دلبستگی در طول عمر دلالت دارند و سبک دلبستگی ایمن میتواند در مراحل بعدی زندگی و در نتیجهی تجربههای اصلاحی با یک نماد دلبستگی دیگر ایجاد شود بنابراین می توان استدلال کرد که درمان های مبتنی بر شفقت خود می تواند پناهگاه امن درونیای فراهم آورد، که افراد با این خلاء روانی میتوانند در مواقع آشفتگی به آن پناه ببرند و ترمیم شوند.
نوع مقاله:
تحلیلی |
موضوع مقاله:
روانکاوی- روانشناسی تحلیلی دریافت: 1399/3/12 | پذیرش: 1399/3/26 | انتشار الکترونیک: 1399/10/10