هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته است. روش پژوهش، تکموردی است و دادهها از طریق مصاحبۀ بالینی و مداخلات صورتگرفته در جلسات درمانی گردآوری شدهاند. در این پژوهش مرد 55 سالۀ مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته با روش شناختی- رفتاری، درمان شده است. فرضیۀ اصلی پژوهش عبارت بود از اینکه استفاده از روشهای شناختی- رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال شخصیت خودشیفته مؤثر است. فرایند درمان طی سی جلسه انجام پذیرفت. در جلسات درمانی از روشهایی چون حل مسئله، خودبازبینی، مثبتنگری و بازسازی شناختی استفاده شد. یافتهها حاکی از آن بود که بعد از گذشت 30 جلسه از درمان، کاهش محسوس علائم اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به معیارهای تشخیصی انجمن روانپزشکی آمریکا (2013) به چشم میخورد. نتایج بهدستآمده همۀ فرضیههای پژوهش را تأیید کرد و نشان داد از آنجا که رویکرد خانوادهدرمانی شناختی- رفتاری بر این موضوع تأکید میورزد که اعضای خانواده بهطور همزمان بر یکدیگر تأثیر میگذارند و از هم تأثیر میپذیرند، رفتار یک عضو خانواده، رفتارها، شناختها و هیجانهای دیگر اعضای خانواده را تحت تأثیر خود قرار میدهد. براساس نتایج این مطالعه کاربرد روشهای شناختی-رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال خودشیفته مؤثر است. مقایسۀ این یافتهها با یافتههای دیگر پژوهش در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |